تحولات منطقه

اهواز_ بدترین اتفاق برای هر شاعر زمانی است که کسی زبان دلش را نفهمد و بهترین اتفاق برای من وقتی بود که احساس کردم حسی به نام شعر دارم و برای اولین بار روی سن رفتم و شعر خواندم.

مادرم دیوانی از اشعار عاشقانه و عارفانه بود/ بدترین اتفاق، زمانی است که زبان دل شاعر را نفهمند
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

قدس آنلاین_گروه استانها_حدیث کریمی؛ صدیقه صنیعی در سال ۱۳۳۲ در شهرستان اهواز چشم به دنیا گشود و اکنون دارای مدرک کاردانی آموزش ابتدایی و بازنشسته  آموزش و پرورش خوزستان است. از میان اشعارش «پلاک» که در سال ۸۴ در حضور مقام معظم رهبری قرائت شد منحصر به فردترین آنهاست.
 از چه زمانی و چند سالگی شروع به شعر گفتن کردید و چه شد که شعر گفتن را شروع کردید؟
هر زمانی که از رادیو به خصوص برنامه  گلها شعری می شنیدم یا جایی می خواندم، احساس مشترکی با اشعار برقرار می کردم و انگار که تمام آنها از دل من می جوشید. یک نوع لذت عرفانی در وجودم پیدا می شد. تا اینکه در۱۴سالگی اولین شعرم را سرودم
بهترین و بدترین اتفاقی که در رابطه با سرودن شعر برایتان پیش آمده، چه بود؟
 بدترین اتفاق برای هر شاعر زمانی است که کسی زبان دلش را نفهمد و بهترین اتفاق برای من وقتی بود که احساس کردم حسی به نام شعر دارم و برای اولین بار روی سن رفتم و شعر خواندم.


 مشوق اصلی تان در شعر چه کسی بود؟
مشوق اصلی ام در تمام مراحل زندگی و به خصوص شعر، مادر نازنینم بود که خودش دیوانی از اشعار عاشقانه و عارفانه بود
 تا کنون چند شعر سروده اید؟ و چند تا از آن ها تایید شده ارشاد بوده اند؟
تاکنون۶۲۰ غزل، ۶۹۰ رباعی، ۲۲۰ دوبیتی و حدود ۳۰ تا اشعار کودکانه سروده ام و یادم نمی آید شعری گفته باشم که مورد تایید ارشاد نبوده باشد.
کدام بخش از شعرهایتان بیشتر مورد استقبال قرار گرفت؟
شعر منحصر به فرد «پلاک» که در سال ۸۴ در حضور مقام معظم رهبری قرائت شد. شعرهای «قو»، «پرونده» و چند شعر دیگر بیشتر مورد استقبال بوده اند.

 شعر، اولویت چندم زندگی تان است؟
 از وقتی که شعر را شناخته ام مانند اکسیژن، دلیل زنده بودنم شده و برایم در اولویت قرار دارد.
توصیه به شاعران تازه کار چیست؟
توصیه بنده به شاعران تازه کار این است که درد جامعه را با گوشت و پوست خود بفهمند و بیشتر از آن که به فکر بیشتر سرودن باشند به فکر بهتر سرودن و مطالعه باشند که شعر به خودی خود در وجودشان بجوشد، نه بکوشد.
تاکنون توانسته اید در جشنواره یا مسابقه ای به جهت سرودن شعرهایتان جایزه ای کسب کنید؟
در چندین جشنواره مقام هایی کسب کردم؛ جشنواره ی سوختگان وصل در دانشگاه تهران، همایش های نماز در ماهشهر، اشعار عاشورایی، دهه ی فجر و چندین مسابقه و فراخوان در آبادان، شوش و غیره... بود که مقام کسب کردم.
این روزها حال و هوای شعر سرودنتان چگونه است؟
این روزها بیشتر در حال سرودن رباعی هستم و با رباعی حال و هوایی خاص دارم.
 چه چیزی موجب پیشرفت در کارتان می شود و چه چیزی باعث پسرفت تان می شود؟
 خوشبختانه چون حضور خانم ها در محافل ادبی پررنگ تر شده و سیرصعودی داشته، خود موجب تشویق و پیشرفت در حوزه شعر می شود اما چیزی که باعث پسرفت در کاری می شود، خود بزرگ بینی افرادی است که خود را علامه دهر می دانند. به نظر من نباید در هر کاری به هرکسی که از راه برسد بها داد «به قول معروف کار را باید به کاردان سپرد».
عمده ترین مشکلات شاعران خوزستانی از دیدگاه شما چیست؟
 عمده ترین مشکلات شاعران در استان ما نادیده گرفتن افراد خبره و کاردان و بها دادن به افراد نالایقی است که می خواهند یک شبه ره صدساله را طی کنند. به نظرمن برگزاری جشنواره ها باید بیشتر شود تا عزیزان لایق به درجه ای که باید، برسند.
حرف آخر:
 امیدوارم  روزی برسد که تعدادجلسات و گردهمایی ها بیشتر باشد تا عزیزان شاعر با هم و اشعار هم بهترآشنا شوند، در ضمن هنرمند تا زنده است باید دیده شده و از او قدردانی شود، یادبود برای کسی که دیگر در بین مان نیست دردی را دوا نخواهد کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.