قدس آنلاین- این کشورها در این مسیر با برخی مؤسسات فرهنگی غرب نیز اقدام به همکاری کردهاند. قطر علاوه بر موزه هنرهای اسلامی که در سال ۲۰۰۸ افتتاح شد و در میان موزههای معاصر بی نظیر است، ساخت دو موزه دیگر را آغاز کرده است که یکی از آنها «موزه ملی قطر» است که در سال آینده بازگشایی خواهد شد. همچنین این کشور تصمیم دارد فضای بسیار بزرگی را در ساحل قطر به فعالیتهای آزادانه هنری اختصاص دهد.
ابوظبی پایتخت امارات عربی متحده نیز امسال میزبان بازدیدکنندگان بیشماری خواهد بود که به برای دیدار از «موزه لوور» به این کشور خواهند آمد. موزه لوور ابوظبی نخستین موزه مشابه موزه لوور پاریس در یک کشور خارجی است. تصمیم برای ساخت این موزه در سال ۲۰۰۷ قطعی شد و ابوظبی در ازای ۱ بیلیون یورو، امتیاز استفاده از نام «لوور» را از موزه لوور پاریس خریداری کرد.
لوور ابوظبی قرار است مجموعهای از آثار هنری و فرهنگی تمامی کشورهای جهان باشد تا امکان آشنایی بازدیدکنندگان با فرهنگ و هنر سایر کشورها درآن فراهم شود. البته در سال ۲۰۰۷ یعنی قریب به ده سال پیش و همزمان با پیریزی سنگ بنای لوور، ابوظبی طرح ساخت دو موزه دیگر تحت عنوان موزه «گاگنهام» و موزه «زاید» را نیز در برنامه خود قرار داد که به دلیل بحران جهانی اقتصاد در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ نتوانست در موعد مقرر از آنها رونمایی کند.
سخنگوی مؤسسه سرمایه گذاری و پیشرفت ابوظبی در این باره گفته است سنگ بنای کلی گاگنهام پیریزی شده است اما برای ساخت این موزه هنوز هیچگونه قراردادی به امضا نرسیده است و خبر دقیقی از زمان افتتاح آن در دست نیست. همین امر در مورد موزه زاید نیز صدق میکند. گاگنهام که طراحی آن برعهده «فرنک گری» بوده است، به عنوان موزه ی هنر و معماری معاصر کشورهای آسیای غربی و جنوبی و آفریقای شمالی برپا خواهد شد و موزه ملی زاید که «نورمن فاستر» و تیم هنری و اجرایی اش مسئولیت طراحی آن را برعهده دارند، به گفته سازندگانش «آیینه شکوه فرهنگ و تمدن ابوظبی» خواهد بود، البته جای سؤال هست که کشوری که سابقه تأسیس آن به صدسال نمیرسد، چگونه از تمدن و فرهنگ خود سخن میگوید. اما براستی این همه تقلا و هزینه برای چه؟
نظر کارشناسان در این باره متفاوت است. اکثریت قریب به اتفاق صاحبنظران معتقدند هدف کشورهای حاشیه خلیج فارس از این فعالیتهای هنری، ایجاد تناسب میان چیزی است که خود عربها آن را «مدرنیته و اسلام» میدانند. همچنین، این کشورها میخواهند چهره زشت و خشنی را که پس از واقعه ۱۱ سپتامبر از آنها در ذهن مردم جهان ایجاد شد، با این خاصه خرجیها ترمیم کنند و البته روش بسیار درستی را هم انتخاب کردهاند. مردمی که کشورهای حاشیه خلیج فارس را تنها با دو عنصر جنگ و نفت میشناسند، حال مجالی برای تغییر باورهای خود خواهند یافت و بدینوسیله راههای ارتباطی این کشورها با سایرکشورهای اروپایی و غربی و قدرتهای آسیا همچون هند و چین تقویت و بازسازی خواهد شد.
ژآن نودل؛ معمار موزه لوور ابوظبی در این باره میگوید: هر کشوری که دورانی طلایی در زمینه اقتصاد را تجربه کرده، شاهد بازتاب این موفقیت در فرهنگ خود بوده است، فلذا میل تبلور این توسعه و کامیابی در قالب معماری ساختمانهای پیشرفته و موزههای مجلل افزایش مییابد. به عقیده نودل امارات عصر طلایی اقتصادی خود را تجربه کرده و طبیعی است که بخواهد این تجربه را در آیینه ی باشکوهی از معماری عینیت ببخشد.
اما نیویورک تایمز نظری کاملاً مخالف نودل دارد و در این باره نوشته است: «شاید کسی گمان نکند که کشوری به کوچکی و ثروتمندی امارات، به اندازه کشورهایی مثل مصر و ایران درگیر مشکلات کوچک و بزرگ باشد اما در واقع همینطور است و تقلا برای بازگشایی موزههای متعدد با این سطح از زرق و برق که میشد آنها را با مخارج بسیار کمتر و معقولتری راهاندازی کرد، گواهی بر وجود این مشکلات است.»
مسئله اصلی درباره کشورهای حاشیه خلیج فارس این است که آنها پول زیادی دارند اما هنر و هنرمندانی که بتوان به آنها تکیه کرد، ندارند. رقابت این کشورها با کشورهای دارای تمدن و سابقه در جهان اسلام مانند ایران، ترکیه و مصر باعث شده است به ساختن موزه و خرج کردن دلارهای نفتی برای «خرید تمدن و فرهنگ» روی بیاورند.
نظر شما