قدس آنلاین-دوازدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر، برگزیدگانش را شناخت و «رؤیا شاه حسینزاده» تنها برگزیده بخش بزرگسال این دوره بود که سرو بلورین و ۳۰ سکه بهار آزادی تقدیم شاعر مجموعه شعر سپید «صدای زنگ درآمد» شد. شاه حسینزاده، زنی در آستانه ۴۰ سالگی است که حدود ربع قرن از عمرش را صرف شاعری کرده و به گفته خودش اگرچه همه عمرش صرف شعر شده اما هنوز در دامنه قرار دارد و فاصلهاش تا رسیدن به قله، بسیار است. با برگزیده این دوره از جشنواره شعر فجر که اولین مجموعهاش را سال ۸۸ منتشر کرد و تاکنون ۶ مجموعه شعر و ۲ مجموعه ترجمه از اشعار ترکی استانبولی را روانه بازار کرده است، گفتوگو کردیم که میخوانید.
به نظر شما دلیل اینکه در این دوره از جشنواره شعر فجر، داوران دست به انتخاب یک مجموعه شعر سپید زدند، چه بود؟
این را باید از داوران پرسید ولی به نظر من در همه این سالها، شعر کلاسیک مد نظر بوده است و این باعث شده که شاعران سپید، کمی گلهمند باشند. توجه به شعر سپید، اتفاق قشنگی بود چون در حال حاضر نبض شعر ایران در دست شعر سپید است.
به دلیل استقبال مخاطبان؟
هم به این دلیل و هم اینکه شعریت شعر سپید، اثبات شدهتر است چون در شعر سپید، شاعر بدون سلاحِ ردیف و قافیه به رزمگاه کلمه و اندیشه میرود یعنی خیلی عریان است. به نظرم ذات شعر اگر چیزی نداشته باشد، شاعر نمیتواند موفق باشد. در شعر موزون، وزن و ردیف و قافیه به شاعر کمک میکنند ولی دست شاعر سپید، بسیار خالی است و خودش باید سربازی قوی باشد.
امروز در کشورمان، شاعران سپید خوبی داریم؟
به نظرم نه، بعد از مرحوم غلامرضا بروسان و همسرشان الهام اسلامی، شعری نبوده که چندان چنگی به دلم بزند. اشعار بروسان را بسیار دوست داشتم و خیلی زود از دستشان دادیم. به نظرم اگر قرار بود که اتفاقی در این تنه تکراری شعر بیفتد، مرحوم بروسان، قرار بود آن اتفاق را خلق کند و مرگش بسیار زودهنگام و تلخ بود.
وضعیت امروز شعر سپید را چطور ارزیابی میکنید؟
امروز، شعر سپید به نقطهای رسیده که نیازمند تحولی بزرگ است. شعر سپید به بن بست و تکرار رسیده است. بیشتر اشعار سپید و نگاه شاعران، شبیه هم است باید اعجوبهای بیاید و تحول بزرگی را خلق کند. شرایط این تحول مهیاست و به زودی این اتفاق خواهد افتاد.
استقبال مخاطبان از آثارتان چطور است؟
ببینید من هیچ وقت با کلمات بازی نمیکنم. یکی از مشکلات پیش روی شعر سپید این است که بسیاری از شاعرانش، وانمود میکنند یعنی اگر از شادی یا غم مینویسند آن شادی و غم را وانمود میکنند مثلاً یکی انگشتش سوخته ولی چنان در شعر داد میزند؛ تمام تنم سوخت که غیرقابل باور است. شعر اگر در درون شاعر اتفاق نیفتاده باشد و از دل برآمده، نباشد قطعاً تأثیرگذار نخواهد بود. متأسفانه یک سری از شاعران جوان درگیر حواشی شدهاند در حالیکه استعدادهای خوبی دارند. حواشی و مانیفستهای خاصی که عدهای از شاعران جوان را درگیر میکند، باعث شده که از ذات شعر دور شوند. کار شاعر این نیست که دنبال این و آن راه بیفتد و ادای شاعری دربیاورد. خیلی از آنها میخواهند شبیه فلان شاعر بشوند ولی این مسئله به شاعران جوان لطمه میزند. ضمن اینکه قرار نیست شاعران در همه محافل و مجامع ادبی حضور داشته باشند. خود من سالهاست که در هیچ محفلی شرکت نمیکنم و تنها از خواندن و نوشتن، لذت میبرم چون بهترین معلم است. من هرچه مینویسم از ذات زندگی است. زندگی میکنم و مینویسم و اگر میگویم «من زخمهای بینظیری به تن دارم اما/ تو عمیقترینشان/ عزیزترینشان بودی...» این را زندگی کردم که بر دل مخاطب نشسته است. اگر به دنبال کلماتی باشم که بخواهم تحولی در زبان ایجاد کنم پیش از اینکه تحول در معنا ایجاد کرده باشم، شعرم ساختگی میشود.
از ویژگیهای اشعار شما ظرافتهای زنانه و مادرانه است، این تعمدی است؟ این را پرسیدم چون برخی از شاعران زن ما در زنانهنویسی موفق نبودهاند.
من از چشم یک زن به دنیا نگاه میکنم. تعمدی نداشتم و فقط خودم بود. ضمن اینکه مخالف این تقسیم بندیها هستم. شعر، شعر است. شاعر اگر صادقانه خودش را بنویسد، بر دل مخاطب مینشیند. ضمن اینکه بسیاری از دردها و عواطف انسانی، مشترک است. ما در جهان اشتراکهای بزرگ زندگی میکنیم. زنها از نظر عاطفی قویاند، بهراحتی میتوانند همذاتپنداری کنند و از احساسات مشترک بنویسند اما هیچ وقت تلاش و تعمدی برای اینکه جور خاصی بنویسم، نداشتهام. این شعر است که سراغ من میآید و در هر شرایطی ممکن است بیاید چون شعر نگاه آدمها به جهان است. شعر، اندیشه ماست.
آیا برگزیده شدن مجموعهتان در جشنواره شعر فجر به دیده شدن آثارتان کمک خواهد کرد؟
خوشبختانه مردم، شعرهایم را دوست دارند و این اقبال را در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی شاهد بودم. این برگزیدهشدن، اثرگذار خواهد بود و مخاطبان از سر کنجکاوی هم که شده، به سراغ آثارم خواهند رفت. اگر خوششان بیاید، کتابم را میخرند. من زنی ساکن یک شهرستان کوچکم که نه اهل فلان جریان است و نه پارتی و رانتی دارد اما در سایه عدالتی که در جشنواره شعر فجر وجود داشت، اثرش انتخاب میشود یعنی شعر، خودش را بالا کشیده است. ضمن اینکه از ارسال کتاب اطلاعی نداشتم و گویا دبیرخانه جشنواره، تازههای نشر را رصد کرده است.
البته برگزیده شدن اثرتان در این جشنواره، چندان کم حاشیه نبود، دلیل جنجال آفرینی در فضای شعر را چه میدانید؟
آنقدر این مسائل برای من کوچک است که پیگیر آن نمیشم. ضمن اینکه اگر برگزیده شدن کتابم باعث رنجش کسی شده است، عذرخواهی میکنم چون دوست ندارم کسی از من برنجد. ۶ مجموعه شعر دارم که ممکن است، تعدادی از اشعارم، ضعیف باشد اینکه عدهای با قصد و نیتی، آنها را بزرگنمایی کنند اشکالی ندارد، میبخشمشان چون باور دارم آنچه امروز، جهان را نجات میدهد عشق است.
نظر شما