اتفاقات دی ماه سال جاری که با با اعتراضات به حق مردم از وضعیت اقتصاد و ناکارآمدی دولت در مدیریت این اوضاع آغاز شد با موج سواری ضدانقلاب به بیراهه رفت و البته با حضور مردم انقلابی به پایان یافت. در بیان تحلیل این ماجرا عده ای معتقد بودند که سهم بزرگ دولت در ایجاد این اعتراضات قابل کتمان نیست، عده ای معتقد بودند که سخنان رئیس دولت دهم در این اعتراضات موثر بوده، عده ای هم عقده گشایی کردند و طلبکارانه این موضع را به نظام حواله دادند، هرچند که اصل موضوع به دلیل میدان داری ضدانقلاب به حاشیه رفت. برای تحلیل این وقایع و هچنین گفت و گو پیرامون سایر موضوعاتی همچون برجام یا تقابل در عفرین به سراغ سردار یدالله جوانی چهره سیاسی و البته رسانه ای سپاه رفتیم که هم اکنون مشاور سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران و مدیرمسئول هفته نامه صبح صادق است، رفتیم. با کمی دقت، اصرار ایشان در استخدام کلمات مناسب برای جلوگیری از هرگونه تبعات و یا شائبه های احتمالی با توجه به انتساب مواضعشان به مجموعه سپاه به خوبی قابل فهم بود. در نهایت آنچه در ادامه خواهید خواند ثمره گفت و گوی ما با سردار جوانی است که در دفتر هفته نامه صبح صادق مهمان ایشان بودیم:
به طورکلی ارزیابی شما از وقایع و اغتشاشات اخیر، خصوصاً اغتشاشاتی که سالگرد ۹ دی اتفاق افتاد چیست؟
حوادثی که در دی ماه داشتیم نقطه شروع آن ۹ دی ماه نبود. نقطه شروع آن روزهای قبل از ۹ دی ماه بود و زمینه هایش نیز از سال های قبل بود و این برمیگردد به شرایط خاصی که ما الان در کشورمان مواجه هستیم. جامع ترین تحلیل از وقایع را مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم در روز ۱۹ دی ماه داشتند که آنچه رخ داد دو لایه دارد.
یک جنبه اعتراضاتی که مردم داشتند به خاطر عدم پاسخگویی به مطالبات برحقی که اما یک بعد دیگر آن حرکت های تخریب گرایانه و مخرب و اغتشاشگرایانه بود که رخ داد و به نوعی موج سواری روی بسترهای اعتراضی صورت گرفت. بخشی از جامعه ما هستند به دلیل پاره ای از مشکلاتی که دارند می آیند اعتراض میکنند، صدای خودشان را بلند می کنند تا به گوش مسئولان برسد. اما به هر حال ما یک کشوری هستیم که از انقلاب به این طرف مورد دشمنی زورگویان عالم واقع شدیم.
اعتراض نشانه نارضایتی از وضعیت موجود هست. وضعیتی که افراد ناراضی احساس می کنند حقوقشان و منافعشان نادیده گرفته شده است. در ماههای منتهی به این حوادث جمعی در خیابان و در جاهای مشخص تجمع میکردند و مطالبی را به عنوان مطالبه مطرح می کردند که به موسسات برمی گشت که به وجود آمده بود. به هر حال طبیعی است که برخی مردم احساس مالباختگی بکنند.
مقام معظم رهبری با یک تعبیر بسیار زیبایی رابطه بین دو لایه را دشمن بیرونی و این وضعیت داخلی را که به زخم کشف کردند و اینکه مگس روی زخم آمد نشست.
آن چیزی که بایستی به شکل دقیق مورد توجه قرار بگیرد تجزیه و تحلیل همین لایه است. ملت ایران با این رویکردهای خودش نظام سلطه را به چالش کشیده است. نظام جمهوری اسلامی با اساس نظام سلطه گری و سلطه پذیری مخالف است و در مقابل ظالم ایستاد. بر همین مبنا از ابتدا بنا را بر این گذاشته که جمهوری اسلامی ایران ساقط شود. جمع بندی آنها این بود تا مادامی که جمهوری اسلامی از پشتوانه مردمی برخوردار است جمهوری اسلامی ساقط نمیشود و اساسا جمهوری اسلامی را به دست آن نیرویی می شود ساقط کرد، خود مردم ایران است.
ما در دهه دوم انقلاب وارد قضایای اصلاحات و جامعه مدنی و توسعه سیاسی وارد می شویم. آن دهه اتفاقات عجیب رخ می دهد. یک پیوندی بین داخلی ها و خارجی ها برقرار میشود که حالا نمونههایی را در اجلاسهای رسانهها کنوانسیونها و نشست ها و خیلی جاها می بینیم که چه کسانی از ایران در چه جاهایی میرود و چه حرفهایی را میزنند. از آن زمان ابتدای انقلاب، دنبال طراحی کودتای سخت و نظامی بودند دیدند نشد، کودتای نرم را دنبال میکنند و انقلاب مخملی و انقلاب رنگی را دنبال می کنند.
رهبرانقلاب برای حوادث سال ۸۸ فرمودند دشمن ۲۰ سال کار کرد تا بتوانند چنین وضعیتی را در داخل کشور ما به وجود بیاورد، خب شکست خورد. وقتی آن شکست را خوردند می بینیم که از سال ۸۸ تا ۹۶، هشت سال دشمن در زمینه های مختلف کار می کند، در حوزه اقتصادی و معیشتی و به وجود آوردن زخم هاست که خب در داخل هم غفلت صورت میگیرد.
نقاط اشتراک و افتراق وقایع دی ماه را با سال ۸۸ در کجا می دانید؟
اتصال داخلی و خارجی در سال ۸۸ یک اتصال روشن است. در سال ۹۶ آن چیزی که در واقع اعتراض بود بحث آن جداست اما آن چیزی که یک مرتبه در شکل اغتشاش و آتش زدن شروع میشود اساسا شعارهای اقتصادی و مالباختگی نیست، آن هایی که در صحنه هستند افرادی باشند که به لحاظ اقتصادی دچار مشکل بوده باشند. جنس تقریبا مثل جنس کسانی بود که در سال ۸۸ اغتشاشات و نارامی ها حضور پیدا می کردند.
این جریان پشت سر صحنه به دلیل تجارب دوران ۸۸ اعتراضات را در شهرهای کوچک برد تا در واقع بگوید که در کل کشور چنین وضعیتی هست. در سال ۸۸ از یک انقلاب رنگی و کودتای مخملی عبور کردیم، دشمن آمد و رفت روی تحریم ها تمرکز پیدا کرد باید پاسخ داده شود. چرا از سال ۸۸ به این طرف تحریمهای روز افزون تشدید می شود؟ تا جای
که خود آمریکا این تحریمها را فلج کننده می نامد. وقتی دنبال میکنیم می بینیم که آنها از طریق این فشارها و تحریمها و مشکلات اقتصادی شرایطی را در ایران را فراهم می کنند که یک عده ناراضی از وضعیت مالی از اقتصادی و مشکلات معیشتی برای رویارویی به صحنه بیایند و افراد مناطق محروم و مستضعفین را وسط خیابان بیاورد و بهره خودش را ببرد. این اتفاق در سال ۹۶ می افتد یعنی دشمن ناکام در سال ۸۸ در بستر مسائل معیشتی و نارضایتی های اقتصادی در مناطق محروم شهرستان ها این حرکت را سامان داد.
در سال ۸۸ تلقی دشمنان ما این بود که کار جمهوری اسلامی تمام است و بالاخره با دو دهه کار کردن ارتباط برقرار کردن، استحاله کردن، جمع کردن عناصر خاص آمادگی برای ایجاد تغییر دارند. کسانی که امروز در حصر هستند اینها ادعای تقلب کردند در حالی که تقلبی در کار نبود و امروزه هیچ کس از نظریه تقلب در انتخابات ۸۸ دفاع نمی کند. در این اغتشاشات شعار می دهند رضاشاه روحت شاد، اصلا نمیدانند رضا شاه کی هست نمی دانند رضا شاه را چه کسی آورد؟ رژیم گذشته چی بود؟ در زمان پهلوی دوم با آن جمعیت ۳۵ میلیونی بیش از شش میلیون بشکه نفت صادر میکردند این نفت کجا می رفت مال ملت بود الان با جمعیت بالای ۸۰ میلیون چقدر نفت صادر می کنیم؟
مطلوب دومشان که اگر اینها حاصل نشد این است که امنیت را از جمهوری اسلامی ایران بگیرند، آرامش را از ما بگیرند، ملت ایران را درگیر جنگ داخلی بکنند، چون وقتی که یک دولت و ملت و حکومتی در داخل سرگرم منازعه و بی ثباتی ناآرامی است دیگه نمی تواند به آرمانها و اهداف خودش برسد.
یعنی این داستان ادامه دارد؟
قطعا دشمن ما دست از دشمنی بر نمی دارد.
با توجه به عملکرد دولت فعلی این حس وجود ندارد که همان زخم های مورد اشاره رهبری درمان بشود. برخی می گویند اغتشاش ها خوابید اما اعتراض ها وجود دارد، در حقیقت بستر برای این داستان وجود دارد؛ نظر شما چیست؟
دشمن کار خودش را می کند. زمینه های نارضایتی را بیشتر می کند، فشار می آورد، تحریم می کند، به بهانه های مختلف فشار می آورد تا آن نارضایتی ها شکل بگیرد تا روی امواج نارضایتی سوار بشود. شرط لازم برای مداخله نیاز به شروط کافی دارد، شرایط کافی همان زخم هاست که این زخم ها اگر ترمیم نشود می تواند مجددا این قضایا را تکرار بکند. باید کاری کرد که شروط کافی برای اغتشاشات و ناآرامی و نارضایتی شکل نگیرد و آن شروط کافی است این است که در زخم ها که شرط کافی برای نشستن مگس برای آسیب رساندن است اینها را ترمیم کنیم. مردم به خوبی میدانند که برخی از زخم ها ترمیم و درمانش نیاز به زمان دارد اما آن چیزی را که مردم را میتوانند متقاعد بکند این است که اراده ها را ببینند.
این شرایط اکنون هست؟
اگر هم باشد برای مردم خیلی معلوم نیست. در برخی موارد برای مردم ملموس نیست. باید برای مردم بیان گفته بشود. همه مشکلات به قوه مجریه بر نمی گردد که بگوییم که دولت باید بیاید این مشکلات را حل کند یا بگویم که فقط مجلس یا فقط بگوییم قوه قضاییه.
زخم بزرگتر واگرایی است که که هیات در متولیان امر ما وجود دارد. مسئولان ما باید برای این ناهماهنگی ها و واگرایی ها غلبه کنند چرا که اساسا دشمن از همین جا وارد می شود دشمن دنبال به جان هم انداختن افراد است. آن چیزی که میتواند مردم را نسبت به آینده درخشان و امیدوار بکند انسجام مسئولین است.
جهان: سردار این نگاه مشترک هست اما خب به قول شما هر کدام از سران قوا با دید خودشان به فساد نگاه می کنند؟ حتی با وجود فسادی که در نزدیکانشان علنی هم شده.
جوانی: فساد تعریف دارد اگر کسی از بیت المال سوء استفاده کرد فساد است اگر کسی اختلاس کرد، فساد است. هر کدام تعریف دارد، رانت خواری تعریف دارد بیایند برمبنای تعریف مقابله کنند. مشکل ما این است که وقتی ما میگوییم که فساد، فساد تعریف دارد.
امروز چرا اقتصاد ما تحت فشار است چون وابسته به نفت است. آیا نمی شد در این ۴۰ سال از اتکا به درآمدهای نفتی فاصله بگیریم میشد یا نمی شد؟ سیاستهای نظام را دولتها بودند اجرا می کردند. سیاستهای کلان نظام خوب پیاده سازی نشده است.
جهان: چرا سیاست ها انجام نمی شود؟ رهبری به طور دائم بر اجرای سیاست ها تاکید می کنند. چرا اجرا نمی کنند یا کم اجرا می کنند یا اصلا اراده اجرا نیست؟ این برای مردم سوال است؟
جوانی:به خاطر اینکه در برخی از حوزهها برخی کسانی که می آیند یک رجحانی می دهند به منافع خود نسبت به منافع عام منافع عموم و لذا یک نگاه برتری جناح باند حزب گروه. چرا کارخانه های ما نیمه راکد است یا با ظرفیت های بسیار پایین کار می کنند؟ بررسی کنید به خاطر این است که بازار خریدار محصولش نیست. خبب بازار ۸۰ میلیونی ما امروز در تصرف چه کسانی است؟ در تصرف کالای قاچاق و واردات بی رویه است. چه کسانی این کار را انجام می دهند؟ اینجا نگاه میکنیم میبینیم که همان کسانی که در انتخابات پشت سر آدم هایی قرار می گیرند حالا وقتی در قدرت قرار گرفتند باید هوای اینها را هم داشت.
جهان: بعد از این که اغتشاشات فروکش کرد، عده ای در جریان اصلاحات و برخی مسئولین دولتی با یک طلبکاری که باید صدای مردم را شنید موضع گرفتند و این داستان اعتراضات را به گردن نظام انداختند. تحلیل شما در این مورد چیست؟ سوال بعد اینکه نقش احمدی نژاد و فیلم هایی که در آن مقطع پخش کرد را تا چه حد در جریان اعترضات موثر می دانید؟
جوانی: ببینید مطالبات به حق وجود دارد طبیعی است. در همه کشورها هم هست و هر حکومتی و حکمرانی و
هر دولت مردی که بگوید که نه نباید به این مسائل توجه کنیم این نشان دهنده این است از خرد حکومت داری و حکومت ورزی به دور است. حاکمان خوب کسانی هستند که واقع بینانه جامعه خودشان را تجزیه و تحلیل کنند، نفع مردم را ببیند.
البته مردم هم باید منصفانه مقدورات و امکانات و توانمندی ها را ببینند و بعد هم ببینند چه چیزهای را دولت باید حل بکند چه چیزهایی را باید خودش باید تلاش کنند حل کند این که فکر کنیم که در جامعه هر مسالهای را باید دولت حل می کند این خطاست دولت وظایفی دارد باید وظایف و توانمندی های دولت را دید.
جهان: هل دادن این اعتراضات به نظام چی هست؟
جوانی: اینکه بگوییم حکومت ناکارآمد است این تلاشی است که دشمنان ما دارند انجام می دهند که جمهوری اسلامی یک نظام ناکارآمد است. از یک طرف تحریم و فشار و بروز مشکلات نارضایتی اقتصادی و معیشتی از یک طرف. جمهوری اسلامی اتفاقاً جمهوری اسلامی در مقابل این همه فشارها مقاومت کرده که نشانه ای از کارآمدی است.
بحث این است که تجمعات و اعتراضات بایستی شنیده بشود اما باید حدود و آثار و پیامدهایش مشخص بشود، به گونهای که یک سری ارزشهای دیگری را به چالش نکشد. اما یک گروه سیاسی با اهداف سیاسی می خواهد از مشکلات معیشتی سوء استفاده کند سوال این است که این آدم ها با چه اهدافی می خواهند این کار را انجام بدهند؟ دنبال چه هستند؟ آیا از این طریق می خواهند مشکل مردم را حل کنند؟ نمی خواهند مشکل را حل کند وقتی می گویند در مورد مالباخته ها می خواهیم مجوز بگیریم اهداف سیاسی را تعقیب می کنند این مشکل را اضافه هم می کند.
جهان: به نقش احمدی نژاد اشاره نکردید؟
جوانی: متاسفانه ما یک زخمی در داخل کشور داریم که کسانی که می آیند و در حوزه قدرت وارد میشوند و بعدا به دلایلی بعدا اینها نقش اپوزوسیون پیدا میکنند و بعد میخواهند آن کاستیها را به گردن دیگران بیندازند در حالی که خود این ها عامل برخی از مشکلات بوده باشند. این سوال مطرح میشود که چرا در بین روسای جمهوری ما مشکل دار می شوند؟ من معتقدم ریشه این سوال را در اینجا باید دید وقتی که کسی رییس جمهور می شود و یک عده هم اطراف او را می گیرند این تیم خدا وکیلی آمادگی دارد بعد از دوره چهار ساله یا هشت سال قدرت را به تیم دیگر تحویل دهد و این امانت را واگذار کند یا تلاش میکنند به نوعی تیمش را در قدرت حفظ میکند؟
جهان: اطرافیان آقای احمدی نژاد درخواست مجوز تجمع داشتند. یک شبهه است که گفته می شود مگر نمی گویید اعتراض قانونی، پس شما چه زمانی مجوز می دهید؟ چون وزارت کشور گفته با هیچ درخواستی موافقت نمی کنیم.
جوانی: ببینید این ها اپوزیسیون نظام شدند فراموش نکنیم که دولت سازندگی در انتهایش آدمهایی را برای اصلاح قانون اساسی برای تداوم حضور در قدرت مطرح کردند آیا دلسوز کشور بودند یا می خواستند یک تیمی یک جریانی همواره در قدرت باشند. مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم فرمودند صادقانه مردمسالاری دینی را قبول کردم، حضرت آقا باند ندارد، حضرت آقا می خواهد براساس موازین معیارها و ملاک ها مردم در صحنه انتخاب بکنند و لذا در دوره ایشان چقدر قدرت جابهجا شده است.
وقتی که یک دوره دولت دیگری می آید که از باند و جناح اینها نیست اپوزیسیون نظام میشود. چرا این را آورده است. چرا نظام جلو این را نمی گیرد که ما در قدرت باشیم. آقای احمدینژاد متاسفانه از جمله کسانی بود که تصورش این بود که کشور باید برای یک دوره طولانی در اختیارش باشد. در سال ۹۲ نزدیکترین آدم خودش را که حتی آقا معتقد بود که به مصلحت خودش و دولت نیست او معاون اول بشود می خواست رییس جمهوری بشود، آقای مشایی را که خیلی تلاش کرد هزینه از بیت المال کرد، پرچمداری کرد آقای احمدی نژاد بعد از ۸ سال تلاش کرد آقای مشایی رییس جمهوری بشود، خب شورای نگهبان رد صلاحیت کرد. اینکه امروز می آید علیه قوه قضاییه برآشفته می شود، برآشفتگی قبلی اش علیه شورای نگهبان است که او را رد کرده است. چرا چون تصور می کرد یک دوره چهار ساله باز مجدد می آید و در حلقه کشور قرار می گیرد.
جهان: مدل روسیه؛ یعنی پوتین مدودف؟
جوانی: بله مدل روسیه پوتین و مدودف. با این نگاه همه باید تخریب بشود همه باید سیاه بشود. همه باید فاقد صلاحیت بشود فقط آن تیم به آن حلقه و آن اطرافیان آدم های پاک آدم های خوب هستند دیگه همه فاقد صلاحیت هستند. وقتی که نگاه باشد و این نگاه به کرسی ننشیند میآید اپوزیسیون نظام میشود.
رهبری به مردم به توده ها به جریان ها به نخبگان به همه افکار و اندیشه ها نگاه می کنند. حالا این نگاه را بر نمی تابند و اپوزیسیون می شوند و چون این دچار انحراف شده و هر کاری که می کند مباح می داند. حالا قوه قضاییه سراغ ایشان بیاید یا آدم های ایشان؛ اساسا قوه قضاییه را غاصب معرفی می کند. این ایجاد بدبینی در جامعه نقش دارند. در سیاه نمایی در ایجاد یاس مشکلاتی هم وجود دارد مجموعه را هدف قرار می دهد مبارزه با فساد خوب است به نظر من با هر آدمی که مبارزه بشود باید از قوه قضاییه تمجید بشود. این به هر گروهی که می خواهد وابسته باشد. اما چرا وقتی که با آن آدم به قوه قضاییه گیر می دهد عدالت زیر سوال نمی رود اما وقتی به این آدم گیر می دهد عدالت زیر سوال می رود؟ این همان نگاه سیاسی است
جهان: دو سال از اجرای برجام می گذرد. طرف مقابل به طور کرات برجام را نقض کرده است اما از سمت مسئولان ما واکنش قاطعی دیده نمی شود و ما پایبند به برجام هستیم. نکته دیگر این که مسئولان می گویند ما از برجام خارج نمی شویم. بعضی از کارشناسان هم می گویند عملاً برجام تمام شده است اما اسمی در برجام هستیم، این چه عایدی برای ما دارد؟
جوانی: برجام دارای لایههای گوناگون
است و نمی شود خیلی راحت در مورد برجام با یک نگاه سیاه کامل و یا یک نگاه سفید آن را تجزیه و تحلیل کرد. برجام نتیجه یک دوره طولانی مذاکره است. در کشور ما دو تا نگاه وجود دارد یکی اینکه این را مهمترین آورده در طول تاریخ میداند و یک نگاهی که حتی بدتر از ترکمنچای و یک خیانت می داند.
در حوزه هسته ای نگاه جمهوری اسلامی استفاده صلح آمیز بود. یک ادعایی بود که می گفت در مذاکره می خواهیم شفافیت ایجاد کنیم. ما دنبال سلاح هسته ای نیستیم اما در حوزه موشکی می گوییم دنبال اقتدار هستیم. اصل مذاکره سیاست نظام بود منتها در دولت یازدهم یک تصور وجود داشت که اگر سر این مذاکره به نتیجه برسیم خیلی از مشکلات ما حل می شود آن هم با آمریکاییها.
اینجا محل نقد است. اینطوری نیست با آمریکاییها مذاکره کنیم و سریع هم مذاکره کنیم تحریم برداشته می شود رونق اقتصادی شکل می گیرد و مشکلات ما حل می شود. دو تا نگاه وجود داشت یک نگاه از اساس با مذاکره مخالف بوده باشیم که خارج از نگاه نظام است، یک نگاه اصل مذاکره با نظام است. مذاکره اگر هوشمندانه باشد منافع ما تامین می شود، شتاب زده و عجولانه باشد منافع ما تامین نمی شود. ماهیت برجام یک معامله است. در این معامله تعهدات ما شفاف بوده و به تعهدات هم عمل کردیم. طرف مقابل تعهداتش شفاف بوده تقریبا ولی به تعهداتش عمل نکرده است اما طوری نوشته شده که بتواند به نوعی از زیر تعهداتش شانه خالی بکند این همان جایی که باید دقت می شد. وقتی گفته میشود جمهوری اسلامی باید ۲۰ هزار سانتریفیوژ را به شش هزار تبدیل بکند خیلی شفاف است. اینکه جمهوری اسلامی باید بیش از ده تن اورانیوم غنی شده موجود خود را خارج بکنند، سقف موجودی اورانیوم نباید هرگز از ۳۰۰ کیلو بالا برود کمی و قابل سنجش است این که بایستی که در فردو این تغییرات ایجاد بکند قابل سنجش است. اما اینکه طرف مقابل باید بیاید در واقع تحریمها را به این صورت بردارد این یک مقدار پیچیدگی دارد روی کاغذ برمی دارد، اما طوری رفتار می کند که عملا تحریمها برداشته نمیشود. متعهد شده که هیچ تحریم جدیدی را تحت هیچ عنوان وضع نکند ما الان افراد ما تحریم می شوند شرکت هایمان تحریم می شوند موسسات ما تحریم می شوند.
آمریکایی ها قابل اعتماد نیستند چرا که آمریکاییها آنجایی که تعهداتشان صریح و شفاف بوده باشد غیر قابل تفسیر بوده باشد پا روی آن می گذارند به بهانه تامین منافع ملی شان یعنی پایبندی به و قواعد و اصول و معیارهای اخلاقی و انسانی برای آمریکاییها معنا ندارد برای آمریکاییها یک کلمه منافع ملی. این نماینده آمریکا در سازمان ملل صریح گفت که جایی که منافع ما در خطر باشد ما به تعهداتمان عمل نمیکنیم این همان چیزی بود که می تواند مهمترین آورده برجام باشد. حرف منتقدین اینجاست؛ آن چیزی که ما دادیم با آن چیزی که گرفتیم هیچ تناسبی ندارد و از آن طرف هم طرف مقابل بنا ندارد به تعهداتش عمل کند که هیچ دنبال افزایش فشارها هستند.
سردار چاره کار چیست؟
چاره کار این است که اولین آورده برجام را در حوزه بالا رفتن ظرفیت فکری جامعه تعریف کنیم. برجام میتواند یکی از آورده های بالا رفتن نگاه واقع بینانه ما نسبت به آمریکا و ذات آمریکا باشد که در همین دوره عده ای با صدای بلند دنبال بزک آمریکا و فریب مردم بودند.
این آورده با هزینه بوده است بعضی وقتها برای این که با تجربه به دست آوردیم خسارت دادیم تا به دست آوردیم تجربه ارزش خیلی بالایی دارد که می گوید طرف سرش به سنگ خورده تا تجربه به دست آورده است.
آن چیزی که مهم است این است که وقتی ملت ما در برجام به تعهدات خود عمل کرده و هزینهها را پرداخته تا آنجایی که ممکن است تلاش بکند طرف مقابل را تحت فشار قرار بدهد برای عمل به تعهداتش حالا طرف مقابلی که در واقع یکی هم نیست پنج بعلاوه یک است شش کشور است در این شش کشور این یکی نقش اصلی را دارد بازی می کند در سال ۹۲ مطرح شد که ما باید با کدخدا وارد مذاکره بشویم.
یعنی گفتیم چه تا با آمریکا مذاکره نکنیم فایده ندارد پس معنی این است که الان که اروپایی ها را بدون اینکه آمریکا همچنان می خواهد اعمال قدرت بکند حتی روی اروپا و آنها را همراهی بکند که اخیرا صریح گفتهاند که اروپا باید به این رابطه با آمریکا و ایران یکی را انتخاب کند حال سوال این است آیا اروپاییها آمریکا را رها می کنند؟ تجربه می گوید نه؛ اما این معنیش این نیست که ما حالا که یک کشور از این چند کشور دارد نقض تعهدات می کند بر خلاف تعهدات عمل می کنند برجام و فواید را برای به حداقل رسانده بگوییم ما هم سریع خارج بشویم. اگر این حاصل بشود که برجام هیچ منفعتی را برای ملت ایران نمی کند هیچ آدم مسئول و متعهدی نمی گوید پایبند باشیم، چون دو طرفه است اما بحث این است که به چه صورت؟ یعنی در جایی نباشد آمریکاییها برجام را به نام ما پایان بدهند چون ما هزینه های برجام را پرداخت کردیم و نباید هزینه دیگری بدهیم.
در حاشیه اجلاس داووس سوییس شواهد حاکی از این است که آلمان، انگلیس و فرانسه ائتلافی را تشکیل می دهند و به آقای ترامپ می گویند که شما از برجام خارج نشوید ما ایران را متقاعد می کنیم تا در مورد موضوع موشکی مذاکره کند این را چطور تحلیل می کنید؟
این پیشنهاد جدیدی نیست. وقتی به عقب برگردیم حتی در دولت قبل از دولت کنونی برخی از آن ها به نوعی می خواستند مطرح کنند که مجموعه ای از مسایل مورد مذاکره باشد. منتها سیاست نظام یک سیاست مشخص و روشن شدن بود که موضوع مذاکره فقط در هسته ای است. و بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته
ای در قالب برجام میگفتند که حالا در هسته ای به توافق رسیدیم در حوزه های دیگر هم ذاکره کنیم. که در یک عبارت، مقام معظم رهبری با صراحت فرمودند که ما جز موضوع هسته ای در هیچ موضوع دیگری با آمریکا مذاکره نمی کنیم. یک آدم ابله می آید به ما پیشنهاد می دهد که بر سر موضوع موشکی مذاکره بکنیم چرا ابلهانه است ابلهانه از این جهت که او ما را تهدید می کنند بعد می گویند بر روی قدرت دفاعی با هم مذاکره کنیم.
نتیجه فشار باید بشود مذاکره و نتیجه مذاکره بشود یک داد و ستد و معامله ای؛ معامله ای که نتیجه اش محدود سازی ایران باشد حالا یکجا هستهای یکجا موشکی. غربیها فکر میکنند همانطور که تحریمها و فشار باعث شد که ایران در موضوع هسته ای پای میز مذاکره بیاید، در موضوع موشکی هم می آید این اشتباهی است که آنها می کنند.
میخواهند قدرت دفاع از ملت ایران بگیرند ملت ایران باید بتواند از خودش دفاع کنند و این دفاع امروز یکی از ابزارهای مهمش موشکی است اقتدار موشکی است. ائتلاف اروپایی کشورهایی شاید به نوعی در تکاپو هستند یک نوع اختلال در نظام محاسباتی نخبگان ما ایجاد میکنند. مردم مراقب برخی از افرادی که بیان یا قلمشان مشکوک است باید باشند. بالاخره ملت ما زخم خورده در تاریخ استعمار به وسیله عناصر خود فروخته در داخل کشور است.
کشوری که معرض تهدید باشد در آن سرمایهگذاری نمیشود، آرامش وجود نخواهد شد چون هر آن ممکن است که مورد هجوم و تهاجم قرار بگیرد. ما اقتدار آموزش موشکی اقتدار نظامی توسعه قدرت موشکی را برای جلوگیری از جنگ که می خواهیم نه برای وقوع جنگ؛ مذاکره موشکی یعنی نزدیک شدن به جنگ.
سوریه سالها درگیر جنگ داخلی است. مدت ها بود داعش آنجا با ارتش و دولت سوریه درگیر بود اکنون هم جبهه النصره با دولت سوریه درگیر جنگ است شما چه افق جدیدی در چشم انداز سوریه می بینید؟
سرنوشت سوریه از سرنوشت منطقه جدا نیست. کسانی که بحران آفرینی را در سوریه شروع کردند به دنبال این بودند که از طریق سوریه ترتیبات منطقه ای را شکل بدهند. در راستای منافع خودشان در واقع بحران آفرینی در سوریه ادامه تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان و حزب الله است. وقتی تجاوز انجام گرفت خانم رایس گفت که از دل این جنگ خاورمیانه جدید متولد میشود خیلی نکته مهم است یعنی رژیم صهیونیستی به حزب الله لبنان حمله کرده است. خانم رایس وزیرامور خارجه وقت آمریکا که از دل این جنگ و سرو صداها این درد زایمان خاورمیانه جدید است گفت این سر و صداها و ترقه ها و موشک ها خمپاره ها و بمبارانها درد زایمان خاورمیانه جدید است یعنی پشت صحنه ای دارد این نیست ارتش رژیم صهیونیستی به حزبالله حمله کند این نقشه برای خاورمیانه جدید است. قبل از این لشکر کشی خود آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم بعد از حادثه بسیار بسیار مشکوک ۱۱ سپتامبر و اشغال افغانستان و عراق به خاطر خاورمیانه بزرگی بود که در سر داشتند.
لشکر کشی مستقیم با شکست مواجه شد. جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی با شکست مواجه شد. بحران آفرینی سوریه در همان راستا آغاز شد این هم با شکست مواجه شد. چرا که تصورشان این بود که دو سه ماه از شروع این بحران بشار اسد سقوط میکند، حلقه ضعیف مقاومت فرو می ریزد و سوریه از اردوگاه مقاومت خارج می شود. زمینه برای فشار بر حزب الله و دولت عراق فراهم میشود. ترتیبات منطقه به شکلی شکل میگیرد که فشار بر روی جمهوری اسلامی افزایش پیدا می کند، خاورمیانه آمریکایی شکل می گیرد. از مختصات اصلی خاورمیانه بزرگ یا خاورمیانه جدیدی آمریکایی ها بارها مطرح کردند آمریکایی شدن خاورمیانه یا غرب آسیاست. دلیلش این است که آمریکایی ها می گویند که راه سلطه بر جهان راه به دستگیری مدیریت بین المللی راه رسیدن به رهبری جهان از خاورمیانه میگذرد. سلطه بر خاورمیانه یا غرب آسیا بدون سلطه بر ایران ممکن نیست.
در سوریه کسانی که با دولت بشار اسد می جنگندند با ارتش سوریه میجنگیدند تماما سوری بودند سوال است یا چند هزار نفر از اروپا یا آفریقا یا آسیای میانه آمده بودند؟ ملت ها نسبت به این توطئه آگاه شدند، بیدار شدند اگر بیدار نشده بودند داعش در سوریه و عراق شکست نمی خورد.
جبهه مقاومت مردمی در منطقه قدرتمند شده است. امروزه در شبه جزیره در کنار خلیج عدن دریای سرخ و دریای عمان نیرویی شکل گرفته به عنوان انصارالله. این انصارالله صدها برابر قوی تر از زمانی که سعودی ها به یمن حمله کردند. چون انصارالله یعنی مردم یمن یعنی انصارالله دفاع را مردمی کرد.
آینده منطقه متعلق به ملتهاست همین کفایت می کند که آینده سوریه را هم ببینیم که متعلق به ملت سوریه است.
حمله نظامی ترکیه به عفرین سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟
کسانی که در سوریه مداخله میکنند باید نوع اقداماتشان در همسویی با ملت سوریه و دولت سوریه و ارتش سوریه باشد نه در راستای منافع خودشان که بعضا در تعارض هم قرار بگیرد. همه بحرانها در سال های اخیر در سوریه از اینجا نشات گرفت که کسانی وارد سوریه شدند با نگاه به منافع خودشان. آن هم منافعی که در تعارض بود با منافع ملت و دولت و حاکمیت سوریه. ترکیه اگر امروزه این نوع ورود با اعتراض دولت سوریه مواجه هست از این منظر است دولت ترکیه مدعی است که با تروریستهای مبارزه میکنند که مورد حمایت آمریکا هستند اما آیا اگر مناطقی از تروریست های مورد حمایت آمریکا گرفت در اختیار ارتش سوریه و دولت و سوریه قرار می دهد یا در اختیار گروه دیگر قرار است که آن همسو هستند این برمی گردد به همین که ما در یک کشوری تروریست خوب و بد بکنیم.
نظر شما