قدس آنلاین-آخرین اقدام شیعیان لندنی که به گفته سفیر کشورمان در انگلیس یک جریان افراطی مشتق شده از شیعه هستند، حمله با قمه به سفارت ایران در لندن و ایجاد اغتشاش در ساختمان سفارتخانه بود. این نکته را که داستان این عداوت و دشمنی فرقه شیرازی با جمهوری اسلامی چه دلیلی دارد، باید در پشت پرده این فرقه نوپا جست.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر عباس نصیری فرد رئیس مجمع تبیین و ترویج تمدن نوین اسلامی و نویسنده کتاب «واکاوی فرقههای نوظهور» در گفت وگو با قدس از پشت پرده شیعه انگلیسی میگوید.
اقدامهای اخیر جریان شیرازی ها، موجب شد تا درباره این فرقه دوباره پرسشهایی مطرح شود. چرا فرقه شیرازیها به گروهی تفرقه طلب در میان امت مسلمانان معروف شده است؟ و اصلاً چرا نام شیعه انگلیسی بر روی اینها مصداق پیدا کرد؟
یکی از جریاناتی که در چند سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است، جریان جعلی شیعه نمای فرقه شیرازی است. این جریان غیرمعقول بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسایل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعت هایی میپردازد که نتیجه آن جز بدنامی شیعیان در جهان نیست.
شیعه انگلیسی - فرقهای که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان یک تهدید یاد کردهاند- فرقهای تندروست که به حمایت دولت انگلیس و سرویس اطلاعاتی این کشور جان گرفته است. انگلیس قصد دارد تا به این وسیله فرصتی برای ایجاد تفرقه و اختلاف میان مسلمانان شیعه و سنی بیابد.
سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» انگلیس پس از فرقهسازی بر بستر اختلافات عقیدتی، با تضعیف تشیع در برابر سایر مذاهب اسلامی ادامه پیدا کرد، اما این تضعیف مستقیم شیعیان نبود؛ بلکه با میزبانی از شیعیانی بود که با جهل خود (و همراهی با MI۶)، تشیع و شیعیان را هدف گرفتند. تربیت مرجعیت در لندن، تبلیغ آزادانه شیعیان افراطی مورد نظر انگلیس و آمریکا و راهاندازی شبکههای متنوع در انگلیس و آمریکا از جمله این اقدامهاست.
پشت پرده این جریان چیست؟
پادشاهی بریتانیا سابقهای تاریخی در تفرقهافکنی در مستعمرات خود بویژه ممالک اسلامی داشته و دارد؛ فرقهسازی و ایجاد انشعاب در ادیان از جمله دستور کارهای سرویس اطلاعاتی در جهان اسلام بوده است؛ پیدایش فرقههای وهابیت و بهاییت از جمله طرحهای سرویس اطلاعاتی انگلیس برای ممانعت از اتحاد جهان اسلام بود که گرفتارشدن برخی کشورهای اسلامی در این دام، آنچه را امروز - نه تنها در دنیای اسلام - بلکه در سراسر جهان با عناوینی چون افراط گرایی و... از آن یاد میشود، رقم زده است.
یکی از ردپاهای اولیه نفوذ انگلیس در تشیع به زمانی بازمیگردد که میرزای شیرازی به مقابله قراردادهای استعماری انگلستان پرداخت و علمای شیعه پس از آن در هر فرصتی بر ضد این قدرت استعمارگر فتوای جهاد و مقاومت میدادند.
پس از «اسلام آمریکایی» که امام خمینی(ره) در برابر اسلام ناب محمدی تبیین کردند، رهبر انقلاب و نخبگان کشور از تهدیدی به نام «تشیع انگلیسی» پرده برداشتند. تشیعی که از لندن و با حمایت سرویس اطلاعاتی این کشور حمایت و ترویج میشود تا محصول «تفرقه» را در کشورهای اسلامی برداشت کند. تشیعی که با هزینههای سنگین تبلیغاتی، تمام توان خود را برای پیوند «شیعه» با خشونت و قرار دادن آن در مقابل سایر فِرَق اسلامی تجمیع کرده است.
برای حمایت انگلیس از این فرقه سندی هم وجود دارد؟
بله! چندی پیش پارلمان انگلیس طرح تأسیس یک کمیته چند حزبی را آغاز کرد که یکی از اهداف از تشکیل آن دفاع از تشیع عنوان شده بود. این کمیته هماکنون در پارلمان تشکیل شده است. برخی از شیعیان انگلیس هم به دلیل خونریزیهایی که در جهان بر ضد شیعیان در جریان است، با شنیدن این خبر بسیار ذوق کردند، اما انگلیس که برای رضای خدا کاری انجام نمیدهد! به نظر میرسد قرار است، اتاق فکری برای «تشیع انگلیسی» در سطح تصمیمگیرنده این کشور تشکیل شود تا «کارخانه مرجعسازی» در لندن، با برنامهتر فعالیت کند.
عبارت شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی را رهبر معظم انقلاب مطرح کردند. این دو فرقه افراطی چه آسیبی به وحدت امت اسلام وارد خواهند کرد؟
رهبر معظم انقلاب در موارد و مناسبتهای مختلف بر کلیدواژههای تسنن آمریکایی و تشیع آمریکایی تأکید داشتهاند. در آخرین مورد نیز ایشان در سالگرد رحلت امام خمینی (ره) ضمن تبیین اختلاف افکنی آمریکا در میان شیعه و سنی تصریح کردند: «به این، هم شیعه توجه کند هم سنی. بازی دشمن را نخورند. آن تسننی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیعی که از مرکز لندن صادر شود به دنیا، اینها مثل هم هستند. هر دو برادران شیطان هستند و هر دو عوامل آمریکا و غرب و استکبار هستند. »
رهبر انقلاب بر اصلی و فرعی کردن دشمنان تأکید فراوان داشته و دارند: «تشیع انگلیسی دشمن فرعی نیست. نقشه همان دشمنان اصلی است؛ توطئه شومی که یک شاخهاش در لباس داعش سر برآورده است، شاخهای در هیبت «وهابیت و جاهلیت»، شعبهای هم در لباس «بهائیت». «تشیع انگلیسی»، شیعه را خونریز و غیرعقلانی و افراطی نشان میدهد؛ حال آنکه امامان معصوم شیعه(ع) مظهر عقلانیت و عدالت هستند. تیغ شیعه در برابر جبهه کفار و دشمنان اسلام از نیام بیرون میآمد و میآید. شیعه انگلیسی تیغ بر روی برادر مسلمان خود میکشد و در برابر کفار و مستکبران خضوع میکند. در یک کلام شیعه انگلیسی «بیخاصیت» است.
تشیع انگلیسی، شعبهای از «اسلام آمریکایی» است؛ فرقهای که با شهادت و جهاد نسبتی ندارد. بیخطر برای طاغوت و ظالمین است و از کنار آمریکا و اسرائیل نیز با سکوت عبور میکند. شیعه انگلیسی ترجیح میدهد بر پیکر خونین امام حسین(ع) گریه و مویه کند تا در رکاب پسر رسول خدا کشته شود. تشیع انگلیسی هدفش حرکت در مسیر اصلاح دین رسول خدا نیست و تنها بر تفرقه و اختلافات تأکید دارد. تکفیر میکند. »
مصداقهای شناسایی تشیع انگلیسی چیست؟
دولت انگلیس و سرویس اطلاعاتی این کشور میزبان برخی از علمای وابسته به فقه شیرازیها شده و با بهرهگیری از محبوبیت آنها در اروپا، بستر پرورش طلبههای جوان را با گرایشهای ضد نظام اسلامی و در مغایرت با روش غالب مراجع عظام شیعه در قم و نجف، فراهم کرده است. این پرورش «روحانی لندنی» ادامه پیدا کرد تا امروز به مرحله معرفی مرجعیت انگلیسی رسید و مراجعی از خاندانهای شناختهشده، متأسفانه در مسیر طراحی شده (Mi۶)، تا مرحله زیرسؤال بردن اصل و اساس نظام اسلامی، مراجع گرانقدر شیعه و ولایت فقیه و… پیش رفتهاند. اسلام و تشیع مورد نظر این افراد، نه کاری به سلطهگری آمریکا دارد و نه مشکلی با اشغالگری رژیم غاصب صهیونیستی. نه دفاع از کودکان مظلوم غزه را وظیفه خودمیداند و نه نسبت به داعش حساسیتی نشان میدهد؛ انگلیسی که به تعبیر امام (ره) خبیثتر از آمریکا و شوروی است. اینها آمریکا را به آزادی بیان میستایند و علناً اعلام میدارند که ما را با کار آمریکا و انگلیس و اسرائیل چه کار است.
یکی از ویژگیهای این گروه استفاده از ابزار رسانه است. شبکههای متعدد تلویزیونی شیرازیها معروف است.
بله! متأسفانه این گروه کوچک اما با شبکه گسترده رسانهای، به عنوان جریانی کمخرد، عصبانی و خشن معرفی میشوند. مصداق این تبلیغ را میتوان با جستوجوی ساده عبارت «Shia Muslim» یا «Muharram» مشاهده کرد که تصاویری که موتورهای جستوجو برای عبارت «مسلمان شیعه» پیشنهاد میدهند، عمدتاً عکسهای مراسم قمهزنی و مشابه آن است که این فرقه تبلیغ میکند.
اشاره شد که جریان انحرافی شیعه، با کمک مستقیم و غیرمستقیم دولت انگلیس - و آمریکا - شبکهای در هم تنیده آموزشی، فرهنگی و تبلیغاتی در اختیار گرفتهاند. این مراکز آموزشی، فرهنگی و شبکهها در ایران و عراق تا انگلیس و آمریکا در حال فعالیت هستند.
طبق بررسیها و پیگیریهای صورت گرفته، حدود ۳۰ شبکه ماهوارهای وابسته به مکتب لندنی مورد اشاره، فعالیت میکنند. هدف از تأسیس این شبکهها، تحقق رؤیای مرجعیت لندننشین برای ترویج تفکر مورد نظر به دورترین مناطق و با زبانهای مختلف است. راهبرد اصلی کسب درآمد و هزینههای این شبکهها جمعکردن پول از خود مخاطبان و بینندگان این شبکهها قرار داده و اعلام شده است و برای این منظور، دفاتر و حسابهای بانکی در سراسر جهان راهاندازی شدهاند. از مهمترین اقدامهای ضد شیعی و ضد مذهبی این گروه منتسب به شیعه در فضای ماهوارهای جهان، میتوان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نامهای شبکه جهانی امام حسین ۱و۲و۳، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی و… اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ شنیعترین مسائل با عنوان شعائر حسینی، باعث وحشت مردم دنیا از شیعیان شدهاند! شبکههایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی سعی میکنند جلوههای واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. البته اکثر این شبکهها با حمایت شخص آیتالله سید صادق شیرازی و بیت آن تأسیس شده و به فعالیت خود ادامه میدهند. نکته قابل تأمل آنجاست که هزینه ساخت و راهاندازی و مدیریت این شبکهها چگونه تأمین میشود؟ آن هم بدون حتی پخش یک برنامه تبلیغاتی!
یکی از مشکلاتی که این فرقه به دنبال آن هستند، انحصار اهل بیت(ع) است. این رویکرد چه عواقبی در پی دارد؟
یکی از کارکردهای تشیع انگلیسی ممانعت از قدرت گرفتن یک حکومت شیعی مانند ایران است. اساسیترین پرسش از این جریان، این است که اگر شما واقعاً شیعه هستید، چرا با قدرتگرفتن یک حکومت شیعی مقتدر که مروّج مذهب تشیع در جهان است، مخالفت میکنید؟ آیا با اینکه ایران عهدهدار ترویج عقاید شیعه در جهان است، صرفاً به این دلیل که با قمهزنی مخالف است به او فحش میدهید و تضعیف میکنید؟ این چه نوع تشیعی است؟ این اصلاً چه نوع دینی است؟ راهکار این فرقه در جذب هیئتهای مذهبی تأکید بر هیئت غیرسیاسی است. دلیلی که این جریان بر این مسئله اقامه میکند، فرار مردم عادی از هیئتهای با بیان مسایل سیاسی است. ولی این فرقه در اصل، به دنبال ایجاد شکاف بین هیئتها و نظام اسلامی هستند. این جریان با اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبان اهل بیت(ع) را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچکترین اظهارنظری نکرده است. حتی زمانیکه دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(س) بود، هیچ عکس العملی از این فرقه نشان داده نشد. نکته جالب ماجرا جایی است که تنها جریان مسلمانی که بعد از تکفیریها علیه سیدحسن نصرالله در لبنان فعالیت میکند، این جریان است.
اگر تاریخ استعمار ۲۰۰ ساله انگلیس را در نظر بگیرید، ملاحظه خواهید کرد که در همه جای دنیا این کار - بهرهگیری از اختلافات مذهبی - را کردهاند. حتی امثال بن لادن بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر، در لندن دفتر و پایگاه داشتند و انگلستان تصمیم داشت او را حفظ کند، چون نقطه خوبی برای ایجاد اختلاف در جهان اسلام بود. الآن هم گروههایی هستند که خودشان را شیعه مینامند و متأسفانه در انگلستان پایگاههایی قوی هم دارند و باعث آبروریزی و شرمندگی تشیع شدهاند. اینها سعی میکنند از تشیع چهرهای را نشان بدهند که اولاً «تشیع حزبی» است، یعنی بدون اینکه بدانیم اختلافمان چیست، با یکدیگر دعوا میکنیم و ثانیاً از اسلام چهرهای را ارائه میدهند که چهره یک دین الهی و جهانشمول نیست. اگر از همه مردم دنیا بپرسید که آیا علاقهمند هستید به این دین بگروید و اگر روزی آزاد بودید در صورت انتخاب اسلام، تشیع یا تسنن را انتخاب کنید، آیا این تشیع را انتخاب میکنید؟ گمان میکنم با تصویری که در اینجا - انگلیس - از تشیع نشان داده میشود، همه پاسخ منفی خواهند داد و از خود خواهند پرسید چرا باید یک روز در سال دور هم جمع شویم و با زنجیر، خودمان را خونین و مالین کنیم و بچههای دو سه سالهمان را بیاوریم و سرشان را زخمی و خونین کنیم!؟ این چه چهرهای است که ما داریم از تشیع نشان میدهیم!؟ تشیع ما فقط شده است فحشدادن و ناسزاگویی به مقدسات دیگران.
برنامه سیاسی دقیقی شده است!
بله! تشیع انگلیسی یک نوع حزب سیاسی است که دارد بسیار با برنامه و قوی کار میکند. بنابراین، این چیزی که به عنوان شیعه انگلیسی مطرح میشود، مسئله اصلیاش این است که نوک حمله از روی استکبار برداشته و متوجه مسلمانان شود. اگر ما شیعیان که ۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت مسلمانان هستیم، بگوییم استکبار اولویت اول ما نیست و جنگ اصلی ما با آن ۸۵ درصد مسلمان است، این طرز فکر از کجا آب میخورد؟ آبشخور این فکر سخیف کجاست؟ یکی از اساسیترین اهداف این فرقه در رفتارهای تجزیه طلبانه مخالفت با رهبری شیعه توسط جمهوری اسلامی است. اینها میخواهند با این اقدامها از وحدانیت رهبری شیعیان در جهان ممانعت کنند. به عنوان نمونه یکی از دستاوردهای این فرقههای افراطی برای تشیع این است که «ماهاتیر محمد» نخست وزیر سابق مالزی در یک سفر دورهای به ایران، از جمهوری اسلامی ایران خواست تا در مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقه ضاله بهائیت به آنها کمک کند. چون منشأ بهاییت در ایران بود و بهاییها یکی از مراکز اصلی شان در مالزی قرار داشت و از آنجا نیرو میگرفتند، اما از حدود چهار سال قبل، به دلیل فعالیتهای جریان شیرازیها در مالزی و مبارزه رسمی با خلفا، به دعوای میان شیعه و سنی چنان دامن زدند که به شعار نویسیهای خیابانی انجامید و این مسئله باعث شد، «ماهاتیر محمد» که پیش از این از جمهوری اسلامی دفاع میکرد، چندی قبل نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار داد و خواستار مبارزه با شیعیان به عنوان یک فرقه ضاله شد!
یکی دیگر از اهدافی که این جریان به دنبال آن هستند، فتح منبرها و هیئت¬های مذهبی است. این اتفاق چه آسیب¬هایی به دنبال دارد و برای رهایی از آن چه باید کرد؟
فرقه شیرازی جریانی است که یکی از بسترهای رشدش را از طریق هیئت های مذهبی دنبال میکند. این جریان غیرمعقول بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسایل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعت هایی میپردازد که نتیجه آن جز بد نامی شیعیان نیست. آنها با وعده اعطای تسهیلات و امکانات مالی و دریافتی ماهیانه تلاش میکنند تا با سوءاستفاده از فقر و نیاز مالی برخی افراد ناآگاه آنها را جذب این فرقه کرده و بر شمار طرفداران آن بیفزایند.
برخی برای اینکه صاحب عزت وشوکت و مقام شوند، چون برای رسیدن به آن دارای ایده و اندیشه و حرف منطقی که راهگشا باشد، نیستند، لذا کارها و راه های خلاف و انحرافی را به گونه ای سازماندهی و در قالب های زیبایی مطرح می کنند که عده زیادی مورد غفلت واقع شده و پیرو آنها می شوند. در این راستا قرآن می فرماید: «مَن کانَ یُریدُ العزﱠﺓَ فللهِ العزﱠﺓُ جَمیعاً اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطیّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُهُ وَالَّذینَ یَمکُرُونَ السَّیِئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَکرُ اوُلئِکَ هُوَ یَبُورُ. (آیه ۱۰/فاطر) هر کس عزت می طلبد باید آن را از خدا و در بندگی خالصانه او بجوید، چراکه عزت به تمامی از آن خداست. سخنان پاک که حاوی باورها و اعتقادات درست است به سوی خدا بالا می رود و به قرب الهی می رسد و کردار شایسته، آنها را بالا میبرد، اما کسانی که مکرهای ناپسند می کنند تا عزتی به چنگ آورند، برای آنان عذابی سخت خواهد بود و مکر آنان است که تباه و بی اثر می شود. »
وظیفه مردم و مسئولان در قبال فعالیتهای فرقهای و فرقههای دیگر چیست؟
تهدیدی که از سوی فرقه ها ایجاد می شود، باید جدی گرفته شود زیرا متدولوژی فرقه ها نیازمند فرایند پیچیده نیروگیری و کنترل ذهن است که هیچ انسانی در برابر آن مصون نیست.
متأسفانه در کشور ما هنوز فرقه ها به عنوان یک ایدئولوژی تلقی نمی شود زیرا ما اکنون در مرحله انتقال نمادها هستیم و هنوز نوبت به انتقال ایدئولوژی نرسیده است، ولی اگر هوشیارانه برای رویارویی با این ایدئولوژی در عرصه فرهنگ عمومی روشنگری نشود و کاری صورت نگیرد، در مرحله انتقال ایدئولوژی بسیار نفوذپذیر و ناتوان خواهیم شد.
بنابراین لازم است که نهادهای فرهنگی با هوشیاری کامل آمادگی لازم را برای توانمند سازی فرهنگی در برابر این ایدئولوژی فاسد ایجاد کنند و از تقلیل فرقه ها به برخی از انحرافات اجتماعی -که البته از لوازم این ایدئولوژی است- بپرهیزند. باید توجه داشت که انحرافات اجتماعی همه آثار مخرب فرقه ها نیست و لایه های عمیق تر و فریبنده ای که راهزن اندیشه و اخلاق و اعتقادات است، در پس آن نهفته است.
نظر شما