قدس آنلاین، گروه استان ها: اخیراً طلاق به عنوان یکی از پدیده های رو به گسترش و تاثیرگذار در جامعه ایران مطرح شده است که آسیب هایی را در جنبه های مختلف به همراه دارد. از اینرو رشتههایی چون روانشناسی خانواده، علوم اجتماعی، بهداشت و سلامت و... به بحث علل طلاق و آسیب های پس از طلاق میپردازند.
از اهداف نوشتار پیش رو بررسی پیامدها و آسیبهای فردی، خانوادگی و اجتماعی طلاق است. در پرتو این آسیب شناسی است که میتوان راهکار هایی هم برای جلوگیری از آن و هم در صورت وقوع؛ کاهش آثار آن را ارائه کرد، لذا با استفاده از مفاهیم و چارچوب آسیب شناسانه اجتماعی پدیده طلاق مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در هر صورت طلاق آسیب های جدی بر روی فرد(چه زن و چه مرد)، خانواده (بویژه فرزندان) و همچنین جامعه دارد. در واقع آسیب های کوتاه مدت فردی، میان مدت خانوادگی و بلند مدت اجتماعی را در پی خواهد داشت.
آثار و پیامدهای طلاق
پس از طلاق به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس دچار آسیب شود. بسیاری از افرادی که متارکه کرده اند خود را شخصی ناپسند و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد می دانند.
مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می دهند. با یکدیگر فرق دارند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ داده است، درک کنند.
زنان بیشتر احتمال میرود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرایند طولانی قلمداد کنند. به همین خاطر است که زن ها کمتر احساس های منفی را درباره طلاقشان گزارش می کنند.
طلاق برای زنان تنشزاتر است تا مردان. ممکن است این زنی باشد که تردید کمتری درباره نفس طلاق داشته باشد، اما هم اوست که در برقراری زندگی جدید مشکلات بیشتری خواهد داشت.
آثار فردی طلاق بر زوجین
می توان از اثرات آن به احساس پوچی، تنهایی و منزوی شدن فرد اشاره نمود، همچنین ممکن اس فرد نسبت به جنس مخالف بدبین شده و وی را در تصمیم گیری برای ازدواج مجدد با مشکل مواجه سازد.
افراد جامعه نسبت به افرادمطلقه احساس ترحم می کنند و به آنها برچسب می زنند، در نتیجه فرد احساس کمبود بیشتر کرده و احساس نا امنی می کند.
از طرفی دلسوزی بیش از حد اطرافیان و جامعه نیز باعث می شود مشکلات روحی افراد مطلقه تشدید شده و جو بیاعتمادی به وجود آید.
آثار و عوارض منفی طلاق بر زنان مطلقه
مشکلات اقتصادی و معیشتی، تن دادن به ازدواج های موقت و یا خارج از عرف اجتماعی، افسردگی، سرخوردگی و کاهش رضایت از زندگی، پذیرش نقش های چندگانه و تعدد نقش ها، روی آوردن به آسیب هایی همچون قتل، خودکشی، اعتیاد، فحشا، سرقت، انزوا و اختلال در مناسبات و تعاملات اجتماعی، مشکلات جنسی و روی آوردن به انحرافات جنسی و فساد اخلاقی، مشکلات ناشی از عدم حضانت فرزندان، دلتنگی و از دست دادن سلامت روانی و جسمی و ... از جمله آثار و پیامدهایی است که زنان مطلقه با آن درگیر هستند.
آثار و عوارض منفی طلاق برای مردان
فشارهای روحی و روانی، ابتلا به انواع آسیب ها مثل اعتیاد به مواد مخدر، الکل، اختلافات رفتاری، خودکشی، فحشا و انحرافات جنسی و قرار گرفتن در معرض انواع بیماری های عفونی و ویروسی، از دست دادن پیوندها و همبستگی با خانواده، طرد خانوادگی و اختلاف با سایر اعضای خانواده، تن دادن به ازدواج های موقت و ازدواج های ثانویه، اختلاف بین فرزندان با همسر در صورت ازدواج مجدد، از جمله آثار و پیامدهای منفی طلاق برای مردان است.
تاثیر طلاق بر فرزندان
اکثر والدین مطلقه، در مورد واکنشهای کودکشان نسبت به جدایی و طلاق، خیلی نگران هستند.
آنها میخواهند بدانند آیا کودک من سالم و شاداب رشد خواهد کرد؟ جدایی پدر و مادر یک اثر آنی و زود گذر نیست بلکه در تمامی مراحل زندگی فرزندان اثرات منفی و زیان باری را بر جای خواهد گذاشت.
پراکنده شدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین، پس از فروپاشی و از هم گسیختگی خانواده آنان را از داشتن مواهب و مزایای زندگی خانوادگی محروم و هویت فردی و خانوادگی فرزندان طلاق را مختل می کند.
فرزندان که بر اثر طلاق والدین، حامیان اصلی خود را از دست می دهند بیش از دیگران در خطرند و به راحتی فریب ظاهر آراسته و سخنان فریبنده افراد را می خورند.
از این رو توجه به مقوله پیشگیری از طلاق اهمیت خاصی دارد. بررسی ها نشان داده کودکان طلاق بیشترین افراد بزهکار جامعه راتشکیل می دهند.
ارتکاب به جرم و بزهکاری
طلاق آثار مخرب معنوی و مادی زیان باری در پی دارد که بارزترین نتیجه آن از نظر کمی و کیفی بر روی کودکان است.
بی گمان بعضی از بزهکاران جوان متعلق به خانواده هایی می باشند که دچار تعارض و کشمکش های خانوادگی و اختلالات روانی و عاطفی هستند، وجود تنش هایی روانی و اختلالات عاطفی در خانواده کودک می تواند او را وادار به فرار از خانه کند تا با گروه بزهکاران همکاری و تشریک مساعی کند.
در روانشناسی جنایی، بروز انحرافات اجتماعی یا جامعه زدگی و تشکیل گروه آسیب دیدگان اجتماعی، ثمره جراحت عاطفی کودکان در خانواده های طلاق تشخیص داده میشود.
مشکلات روحی و جسمی
طلاق علاوه بر ناراحتی های روانی و گرفتاری های زندگی، فرزندانی را برجای می گذارد که به علت پرورش در شرایط نامساعد از نظر روانی و جسمانی وضع طبیعی ندارند.
طلاق موجب افسردگی نوجوانان می شود، به نحوی که کمتر از زندگی لذت می برند، بی اشتهایی بر آنان چیره میشود و خسته به نظر می رسند.
همچنین روحیه وسواسی و اضطراب، پرخاشگری و عصیان، بی قراری، حسادت، سوء ظن و سماجت از دیگر حالاتی است که در بچه های طلاق دیده می شود.
البته سن کودک در زمان طلاق، در واکنش او نسبت به این رویداد مهم است. تجربه طلاق برای تمام اعضای خانواده اضطراب زا است و رفتار کودکان بعد از طلاق، نشان دهنده این اضطراب است؛ پس از جدایی، بلافاصله میزان اختلالات عاطفی و رفتاری در کودکان بالا می رود.
مشکلات تربیتی
وقتی طلاق اجتناب ناپذیر می شود، مسئله مهم سرپرستی کودکان است. تک والدی مشکلات خاص خود را به همراه خواهد داشت، از جمله اینکه اگر کودک با هر دو والد در ارتباط باشد، یعنی یکی از والدین، کودک را سرپرستی کند و دیگری هم بتواند با او دیدار داشته باشد.
ناهماهنگی میان دو الگو، دو نوع روحیه و شخصیت را به او خواهد آموخت. زندگی با یک والد و بی ارتباط بودن با والد دیگر موجب می شود که کودک شناخت صحیحی از جنسیت و صفات روحی و بیولوژیکی والد دیگر پیدا نکند، لذا پسرهایی که با مادر زندگی می کنند، ممکن است با بسیاری از صفات مردانه بیگانه و بی تجربه بمانند و برعکس دخترانی که تنها با پدر زندگی می کنند، احتمال دارد از شناخت الگوهای رفتاری زنان و اصول خانه داری و همسرداری محروم بمانند.
مشکلات زندگی آتی
مشاهده تعارض والدین و روابط زناشویی ضعیف آنان، احتمالاً تأثیر نامطلوبی بر موفقیت ازدواج فرزندان می گذارد. بیشتر کودکانی که با خانواده های طلاق و یا با سرپرستی یکی از والدین زندگی می کنند، علاوه بر اینکه دچار انحرافات جنسی و اخلاقی می شوند، ازدواجشان نیز به طلاق ختم می شود و درصد طلاق در این گروه که پیشینه طلاق والدین را دارند، در مقایسه با دیگران بیشتر است.
ایجاد خانواده های ناتنی
از دیگر آثار طلاق، خانواده های ناتنی هستند، این خانواده ها کودکانی را دربرمی گیرند که دارای زمینه های خانوادگی متفاوتی هستند و ممکن است انتظارات مختلفی در مورد رفتار مناسب در خانواده داشته باشند و از آنجا که اکثر فرزندان ناتنی به دو خانواده متفاوت تعلق دارند، احتمال برخورد در عادات و شیوه نگرش قابل ملاحظه است.
قرار گرفتن در خانواده نامادری یا ناپدری که روابط آن ها برای کودک ناآشنا و مشکل است و ممکن است نامادری یا ناپدری همچون میهمان ناخوانده ای به نظر آید که والد واقعی را از میدان به در کرده است.
ناپدری یا نامادری ممکن است از نظر اعمال نظارت و انضباط مشابه والدین واقعی کودکان نباشد.
آسیبهای اجتماعی ناشی از طلاق بر جامعه
به اعتقاد صاحب نظران هر چقدر که یک رفتار در فرهنگی، هنجار اجتماعی باشد، عدم رعایت آن (هنجار شکنی) با مجازات بیشتری همراه است.
ازدواج و حفظ بنیان آن در فرهنگ سنتی ایرانیان اهمیت خاصی داشته و نقض آن با طرد و انزوای اجتماعی افراد جدا شده و خانواده های آنان همراه بوده است.
طلاق به هر دلیل درست یا نادرست پیامدهایی هم برای فرد و هم برای اجتماع، افراد مطلقه و فرزندان طلاق دارد.
در بهترین حالت شاید ترحم محیط و افراد پیرامون خود را دریافت کنند و زندگی بعد از طلاق به معنی یک زندگی ناقص است که غالباً زنان و فرزندان بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد و دو نیمه شدن خانواده در اغلب موارد اثرات روحی، روانی، و اقتصادی دراز مدتی را بر جمیع اعضای خانواده و حتی اطرافیان بر جای خواهد گذاشت که مهمترین این آسیب ها شامل: فساد اخلاقی، بحران های اقتصادی و عواقب آن، بی قراری و فرار از منزل، ارضاء نشدن نیازها و واکنش منفی نشان دادن، فقدان انعطاف و صمیمیت، روابط نامطلوب، حصر و زندان و اعتیاد و ولگردی است.
در نتیجه گیری آنچه بیان شد، باید گفت امروزه در کشورمان شاهد افزایش برخی از معضلات اجتماعی هستیم و طلاق از جمله معضلاتی است که افزایش آن شکل چشمگیر و خطرناکی به خود گرفته است.
طبق آمارهای رسمی و غیررسمی و اظهاراتی که توسط مسئولان دادگاه خانواده ارائه شده از هر ۴ یا ۵ ازدواجی که صورت گرفته یک مورد آن متأسفانه به طلاق انجامیده است و بر همین اساس کشور ما بعد از کشورهایی چون آمریکا، دانمارک و مصر چهارمین کشور پرطلاق دنیا محسوب می شود، البته در مطالبی که ذکر آن رفت به بررسی پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی طلاق پرداخته شد.
داود افشاری- کارشناس اداره برآورد اجتماعی و افکارسنجی معاونت اجتماعی اصفهان
نظر شما