مصطفی اسکندری با بیان اینکه در زمان آزادی خرمشهر ۲۴ ساله بودم، اظهار کرد: من و برخی از جوانان خرمشهرقبل از آغاز رسمی جنگ و از سال ۵۸ که نیروهای بعثی دست به اقدامات خرابکارانه در مسیر انتقال گاز و نفت در مرز «بحرخین» می‌زدند به کمک نیروهای سپاه می‌رفتیم و با آغاز رسمی جنگ به طور کامل برای نجات کشور به کمک نیروهای نظامی شتافتم.

عضو ستاد یادواره شهدای خرمشهربا بیان اینکه با گروهی از جوانان خرمشهری به مدیریت شهید جهان آرا برای رهایی شهر به کمک نیروهای سپاه رفتیم، افزود: در ماجرای آزاد سازی خرمشهر ما در قسمتی از شهر بودیم که به دست بعثیها نیفتاده بود. وی گفت: برخلاف آنچه گفته می‌شود، تمام شهر در دست بعثی‌ها نبود و خرمشهر هرگز به طور کامل سقوط نکرد و بخشی از شهر مانند کوته شیخ و قسمت‌های شرقی در دست نیروهای ایران بود، ما نیز در همان قسمت مستقر بودیم و در روز سوم خرداد آن قسمتی را که در دست عراقی ها بود، بازپس گرفتیم.

اسکندری با اشاره به سه مرحله آزادسازی خرمشهر گفت: مرحله اول از دهم اردیبهشت با حضور تیپ ۲۲ بدر و نیروهای خرمشهر شروع شد و از نقطه دارخوین کارون  عبور کرده و به سمت بیابان‌های بین اهواز - خرمشهر حرکت کردیم و آن بیابان‌ها را پس گرفتیم. در مرحله دوم نیروهای لشکر محمد رسول الله(ص) و امام حسین(ع) و المهدی(عج) تا مرز رسیدند و در مرحله سوم که از  ۱۹ اردیبهشت آغاز شد، نیروهای بسیاری شهید شدند.

وی ادامه داد: به همراه چند تن از دوستان در تاریخ دوم خرداد در حومه خرمشهر تا روستای ثوره و اروند رسیدیم و نماز را همانجا ادا کردیم. در سوم خرداد شهر به طور کامل آزاد شد.

این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به شور و شعف رزمندگان در روز آزاد سازی خرمشهر گفت: روزیکه خرمشهرآزادشدمانندعاشقی که به معشوقه خودرسیده احساس شعف وشادی می‌کردم. مصطفی اسکندری افزود: به آرزوی خود رسیدیم البته ما از همان دوم خرداد یقین داشتیم که شهر آزاد می‌شود بنابراین همه تلاش خود را می کردیم که اداره شهر را بدست بگیریم. نتیجه مقاومت رزمندگان ایرانی چندین هزار کشته و ۱۹ هزار اسیر بعثی بود که از اشغال خرمشهر عایدشان شد. عضوستادیادواره شهدای خرمشهربا اشاره به تلفات بعثی ها در خرمشهر گفت: در برخلاف رجزخوانی عراقی ها که «ما آمده‌ایم که بمانیم»، فقط چندین هزار جنازه و هزاران اسیرآن‌ها باقی ماند. تعداد اسرای بعثی به قدری زیاد بود که برای انتقال آن‌ها از خرمشهر با کمبود وسیله نقلیه مواجه شدیم و حتی از کامیون‌های حمل گوسفند استفاده می کردیم. هر وانت و کامیونی از جاده شهر عبور می‌کرد پر بود از نیروهای بعثی که یک بسیجی بالای سرآنها ایستاده بود!

اسکندری گفت: بعد از آزادسازی خرمشهر و پایان جنگ، مبارزه ما ادامه یافت و امروز در قالب ستاد یادواره شهدای خرمشهر برای حفظ آثار دفاع مقدس به همراه رزمندگانی که در آزاد سازی شهر حضور داشتند، تلاش می‌کنیم.