اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی
«عدالت بورزید که آن به پرهیزگاری نزدیکتر است»
(سوره مبارکه مائده/ آیه ۸)
روح «عدالت» در تمامی ارکان دین مبین اسلام رسوخ دارد و اساساً اسلام منهای عدالت قابل تصور نیست. عنصر «عدل» در کنار توحید، معاد، نبوت و امامت، جزو اصول بنیادین اسلام – از دیدگاه تشیع – است.
اگرچه عدالت یکی از صفات خداوند است، ولی دین اسلام نیز بر پایه آن استوار شده و این صفت باید تا حد امکان در شخصیت و رفتار مسلمین و دولت اسلامی ظهور داشته باشد.
«عدالت» همان گمشده بزرگی است که انسان همواره در مسیر پرفراز و نشیب تاریخ، در پی به دست آوردن آن بوده است و به جرئت میتوان گفت در کمتر دورهای و کمتر تمدنی، انسان موفق شده است عدالت را بر تمام شئونات زندگی فردی و اجتماعی خود حاکم کند.
جالب است که پیامبر اکرم(ص) در حدیثی میفرمایند: «بِالعَدلِ قَامَتِ السَّمَواتُ وَ الاَرض»؛ یعنی آسمانها و زمین بر اساس عدل استوارند. این نشان میدهد که نه تنها حیات طیبه و زندگی آرمانی ما انسانها تنها در پرتوی عدالت قابل شکلگیری است، بلکه ستونهای آسمان و زمین و در حقیقت کل عالم هستی بر پایه «عدالت» شکل گرفته است. عدالت در ذات خود معنای «تعادل» را هم نهفته دارد و عجیب نیست اگر بگوییم تعادل نیروها، کنشها و واکنشها، جاذبهها و دافعهها حتی در طبیعت نیز بر اساس اصل عدالت شکل گرفته و بدون جریان این اصل، ادامه کار عالم، ممکن نیست.
بنابراین عدالت در مفهوم عام خود دارای معنایی بسیار گسترده است، اما در معنای خاصتری که به زندگی ما انسانها برمیگردد، «عدالت» در برابر «ظلم» قرار میگیرد. «ظلم» که ممکن است مقدار آن کم یا زیاد باشد، از گرفتن یک دانه از دهان یک مورچه تا اختلاس چندهزار میلیاردی از بیت المال و قتل عام فجیع انسانها با سلاحهای کشنده و راهانداختن جنگها و خونریزیهای بزرگ را در بر میگیرد.
«ظلم» میتواند زندگی فردی و اجتماعی انسان را به خطر اندازد، کما اینکه بسیاری از مشکلات خانوادگی منجر به طلاق بر اساس ظلم یکی از طرفین یا هر دو نسبت به یکدیگر رخ میدهد و بیشتر مشکلات اجتماعی بشر نیز ناشی از ظلم و بیعدالتی در تخصیص فرصتها، منابع و امکانات عمومی دولتها و کشورهاست.
انبوه جنگها، مشکلات اقتصادی و نابسامانیهای فرهنگی بر اساس نبود عدالت یا همان ظلم کردن عدهای بر دیگران رخ داده و فرصتهای بزرگ بشریت برای توسعه و پیشرفت مادی و معنوی را از او گرفته است.
در آیه ۱۳۵ سوره نساء نیز اشارهای به موضوع عدالت وجود دارد که دلیل به وجود آمدن «بیعدالتی» را تحلیل میکند. این آیه شریفه میفرماید: «فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَی أَنْ تَعْدِلُوا»؛ یعنی از پی هوا و هوس نروید که از حق و عدالت منحرف خواهید شد. این آیه شریفه دلیل انحراف از عدالت را پیروی از هوا و هوس میداند و روشن میکند که اصلیترین عامل ظلم به دیگران، پیروی از هوای نفس و هوسهاست، چنان که مولای متقیان امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «امّا اتِّباعُ الهَوی فیَسُدُّ عنِ الحَقّ»؛ یعنی: هواپرستی شما را از حق باز میدارد.
قرآن کریم ما را به رعایت عدالت در همه شئون زندگی و تمامی رفتارهایمان فرامیخواند؛ از کماهمیتترین رفتارها در خانه تا مهمترین اقدامها در جامعه و مسئولیتهایی که هر یک از ما بر عهده داریم. تنها رعایت عدالت و تعادل است که ما را به «تقوا» میرساند و تقوا کلید ورود به «رضوان الله» است.
نظر شما