جامعه- محبوبه علی پور: اواسط اردیبهشت ماه سال جاری درحالی که انتظار میرفت طرح تشکیل وزارت گردشگری با سرعت بیشتری مراحل پایانی خود را در صحن مجلس طی کند، اما در نهایت کلیات این طرح با ۶۳ رأی مخالف در برابر ۱۳۹ رأی موافق به تصویب نرسید. گرچه تحقق این خواسته سال هاست از سوی آن هایی که دستی بر آتش امور این عرصه دارند تعقیب میشود، اما گروه هایی نیز هستند که چندان به نتایج این تحولات اظهار خوشبینی نمیکنند.
با این حال نمایندگان موافق این طرح بار دیگر در نظر دارند بار دیگر در روزهای پایانی این هفته درمجلس شورای اسلامی با ارایه تبصرهای ذیل پیشنهاد قانونی نگرانیهای مورد نظر را رفع و گام های لازم را برای تبدیل این سازمان به وزارتخانه بردارند.
اما نکته مغفول مانده سهم اندکی است که به باور برخی از فعالان صنایع دستی و میراث فرهنگی برای آن دیده شده است.
*دغدغههای پیوسته فرزندان ناتنی یک مجموعه
گرچه ساختار فعلی میراث فرهنگی کشور متکی بر سه رکن میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است، اما سال هاست که فعالان بخش صنایع دستی و میراث فرهنگی خود را در سیاستگذاریهای این مجموعه بی پناه و زیانده دانسته و با تردید به تغییرات نگاه میکنند.
نیما ذاکری سعید، فعال صنایع دستی دراین باره میگوید: هنوز نمایندگان مجلس به روشنی جایگاهی برای میراث فرهنگی و صنایع دستی در ساختار وزارت گردشگری تعریف نکردهاند و اطلاعات مطرح شده چندان شفاف و کافی نیست و گویا برنامهای برای مجموعههای یادشده در نظر نگرفتهاند.به هرحال اگر قرار است که در ساختار نوین نیز جایگاه و ساختار مشخصی برای ارکان سازمان میراث فرهنگی وجود نداشته و همچنان بخش گردشگری به عنوان عنصر کلیدی و جدی تلقی شود، پس بهتر است این مجموعه با همین رویه به فعالیت خود ادامه بدهد.
فرید فرقانی دیگر فعال این حوزه نیز اظهار میکند:گرچه امیدواریم این تغییرات ثمرات مثبتی داشته باشد، اما همچنان تضمینی وجود ندارد که اگر مجموعه سازمان میراث فرهنگی وزارتخانه شود، شرایط نهادهای زیر مجموعه همانند صنایع دستی بهتر از گذشته شود چراکه حوزه صنایع دستی در این سازمان همیشه همانند بچه یتیمی بوده و سرمایهها وظرفیتها نصیب دیگر بخشها شده است زیرا متولیان امر برای این عرصه جایگاه شایستهای در نظر نگرفتهاند.
*تلاش برای اجرای تحولاتی ناگزیر
در جلسه علنی ۲۳ دیماه سال ۸۲ مجلس شورای اسلامی نیز سازمان های میراث فرهنگی کشور و ایرانگردی و جهانگردی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدا و از ادغام آنها «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» با تمامی اختیارات زیر نظر رئیسجمهور فعالیت خود را آغاز کرد. با تصویب این قانون وظایف حاکمیتی سازمان ایرانگردی و جهانگردی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منتقل و وظایف اجرایی و امور تصدی آن با همه امکانات، نیروی انسانی، اموال و دارایی ها، تعهدات و اعتبارات در قالب یک شرکت دولتی با عنوان شرکت توسعه ایرانگردی و جهانگردی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وابسته شد.
در نشست شانزدهم فروردین ۱۳۸۵ شورای عالی اداری کشور سازمان صنایع دستی کشور را از وزارت صنایع و معادن با تمامی اختیارات، تعهدات، امکانات، نیروی انسانی و غیره جدا و به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری الحاق نمود تا این سازمان تحت عنوان «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» به فعالیت خود ادامه دهد.
حال پس از گذشت ۱۲ سال قرار است این سازمان در صورت رای مثبت نمایندگان ملت در قالب یک وزارتخانه مستقل کار خود را ادامه دهد.موضوعی که بنابر اعتقاد برخی از صاحب نظران حرکت فرخندهای در مجموعه سازمان میراث فرهنگی محسوب میشود.
مجدالدین رحیمی، کارشناس ارشد مرمت و احیای بافتهای تاریخی نیز با اشاره به روند شکل گیری این تغییرات در تأیید این نظر میگوید: بحث تشکیل وزارت گردشگری از سال۱۳۸۴ مطرح بود که سرانجام با ادغام دستگاهها به سرانجام رسید. زیرا با آنکه چندین بار به مجلس وقت فرستاده شد، اما شرایط برای پذیرش این مقوله فراهم نبود.
وی تصریح میکند: طی سالها و در دولتهای مختلف سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تبدیل به پاتوق سیاسی شده است. در واقع هرگاه سیاسیون جایی برای حضور نداشتند به بدنه سازمان یادشده وارد میشدند. به هرحال همواره آرزوهای فعالان این عرصه اصلاح ساختار این تشکیلات بوده؛ مشروط بر اینکه تغییرات به گونهای صورت بگیرد که شرایط از وضعیت فعلی بدتر نشود.
علیرضا افشاری، دبیرکل شبکه سمنهای میراثی استان تهران نیز با انتقاد از وضعیت موجود میگوید: در حال حاضر ارکان سازمان میراث فرهنگی هیچ جایگاهی ندارند. در واقع وقتی کسانی از حوزههای دیگر پستهای مدیریتی این حوزه را در اختیار میگیرند، این خود گواه این است که فاقد کمترین جایگاه از سوی دولت است. چنانکه شنیده میشود گاه افرادی که از دستگاههای دیگر اخراج شدهاند در سازمان میراث فرهنگی پستهای مدیریتی گرفتهاند. این درحالی است که مدیران یاد شده نه تنها تخصصی ندارند که نسبت به مسائل نیز دلسوری کافی نشان نمیدهند. چنانکه حتی برای حل مسائل به گفت و گو با صاحبنظران رغبتی ندارند و بدنه سازمان نیز ناامیدند چراکه انگیزهای برای ارتقا ندارند. به هر حال شاید تشکیل وزارت گردشگری راهکار اصولی نباشد، اما درشرایط فعلی به طور حتم ناگزیرترین راه است.
وی تأکید میکند: گرچه این احتمال که با تغییر ساختار جایگاه گردشگری نسبت به سایر ارکان تقویت شود فراوان است، اما از آنجاکه در ساختارجدید وزیر متبوع ناگزیر است برای جلب اعتماد نمایندگان مجلس برنامههایی را ارائه کند به طور قطع این برنامهها باید حداقل استانداردها را رعایت کند. همچنین اگر نقطه توجه مدیران مجموعه به گردشگری باشد برای موفقیت در این عرصه ناچارند حوزههای میراث فرهنگی وصنایع دستی را نیز جدی بگیرند که این موضوع به بهبود این حوزهها ختم خواهد شد زیرا محوطههای تاریخی و آثار فرهنگی باید در شأن گردشگری باشد. همچنین در فضاهای یاد شده و با نیّت توسعه صنعت گردشگری پایدار دیگر نمیتوانند صنایع دستی تقلبی و چینی را به گردشگران عرضه کنند.
افشاری در ادامه میافزاید: برخی معتقدند با تشکیل وزارت یادشده منافع نمایندگان مجلس حفظ میشود که در پاسخ باید گفت در حال حاضر نیز افرادی که به دنبال زد و بند و منافعی هستند در استانهای خود همین نفوذ و اثرگذاری را دارند زیرا وقتی سازمانی بسته بوده و اهل پاسخگویی نیست بهتر میتوان با آن زد و بند کرد. حال آنکه اگر تحولات منجر به شفافیت بیشتر امور شود میتوان وضعیت این زدوبندها را رصد و کنترل کرد. به هرحال با تشکیل وزارتخانه، تعیین بودجههای مشخص و نظارت کافی نگاهها به مجموعه یادشده تغییر میکند که میتواند پیامدهای مثبتی داشته باشد.
*تلاشی همسو برای توسعه پایدار
با طرح تشکیل وزارت گردشگری برخی از تفکیک ارکان این مجموعه میگویند، اما آیا این امر میتواند جایگاه مطلوبی برای حوزههای میراث فرهنگی و صنایع دستی فراهم کند؟
ذاکری سعید در پاسخ میگوید: از همان سالی که مقوله ادغام این مجموعهها مطرح و به اجرا درآمد، گردشگری حق میراث فرهنگی و صنایع دستی را خورده چراکه لابیهای خاص خودش را دارد. چنانکه در مقوله تشکیل وزارت گردشگری در مجلس هم میبینیم که حرفی از جایگاه میراث یا صنایع دستی نیست. همچنین یک درصد از بودجه هایی که به گردشگری اختصاص یافته تا امروز نصیب صنایع دستی نشده و حتی فضاهایی که پیش از ادغام در اختیار صنایع دستی بوده از سوی مجموعه گردشگری به تاراج رفته است. بنابراین با وجود اهمیتی که به گردشگری داده میشود اگر این حوزه از بدنه سازمان هم جداشود، تأثیری نخواهد داشت.
مجدالدین رحیمی نیز با اشاره به اینکه در روند تحقق این هدف همه گروهها باید دستگیری کنند نه مچ گیری میافزاید: مسئله ناکارآمدی ادغام این مجموعه از این موضوع ایجاد شده که برخی به رسالت این سازمان توجه داشتند چنانکه در نشستی که سالها پیش در ایکوموس برگزار شد، حاضران پیشنهاد دادند چون رسالت میراث فرهنگی و محیط زیست صیانتی است این دوبخش ادغام میشد نتایج بهتر بود. به هرحال گرچه گردشگری عنصری اقتصادی و کمی گرا محسوب میشود، اما در کنار سایر ارکان این مجموعه یعنی میراث فرهنگی وصنایع دستی میتواند با سهولت بیشتری رونق یافته و به نتیجه برسد.
به هر حال با نگاه خوشبینانه به مقوله شکل گیری وزارت گردشگری و فعالیت همزمان این عناصر میتوان انتظار داشت که شرایط مطلوبی حاصل شود به گونهای که مدیرانی کارآمد بر مسند تصمیم سازیها قرار بگیرند و برنامه هایی را با راهبرد معین و نه رفتارهای سلیقهای پیش ببرند. همچنین با این تحولات اهرمهای نظارتی مجلس قویتر میشود.
وی تأکید میکند: به اعتقاد من خیلی پیش از این باید ساختار سازمان میراث فرهنگی تغییر میکرد چراکه سال هاست با وجود قوانین و قواعد متعدد در این حوزه این مسائل از مجموعه ستادی تا زیرساختارها درشهرستانها و روستاها در بدنهای یکپارچه و در قالب کارگروههای دقیق و تخصصی به کارگرفته نشده است. از همین رو ضعف کارگروهها در تدوین چارت از مسائلی است که در تشکیل وزارت گردشگری باید به آن توجه داشت.
به هر حال با وجود تلاشهایی که از سوی مجلس و دولت در این قضیه صورت میگیرد، امیدواریم غربالگری لازم صورت بگیرد به طوری که سرانجام قالبی خام و بی خاصیت به عنوان چارت وزارتخانه مطرح نشود.
وی همچنین ادامه میدهد: تغییرات مورد نظر باید به منظور اصلاح بدنه کارشناسی تشکیلات صورت بگیرد که اصلیترین سرمایه مجموعه محسوب میشوند چراکه بدنه کارشناسی این حوزه چندان قوی نیست به این ترتیب از لحاظ ستادی و در مجموعه کارگروههای استانی با این کاستی روبه رو هستیم. چنانکه در اکثر شهرستانها پستهای سازمانی تعریف شده و استاندارد نداریم. در مقوله پایگاههای میراث فرهنگی نیز با چالشهای جدی روبهرو هستیم. بنابر این انتظار میرود با تشکیل وزارت گردشگری روند به گونهای شکل بگیرد که شأن این سه محور ارزشمند میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری حفظ شود.
*راهی که باید پیمود
به نظر می رسد با بررسی آنچه گفته شد بهتر آن است تا پیش از گسترش نمودن دایره فعالیت این مجموعه متولیان و برنامه ریزان آن بررسی الگوهای موفق آن در دنیا نتایج پیوستگی واحدهای همطراز و یا انفکاک آن را از یکدیگر بررسی کرده و از حضور نخبگان، پیشکسوتان و صاحبنظران هر سه مجموعه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به عنوان مشاور در این خصوص بهره گرفته و سپس کارگروههای تعیین شده به تدوین چارت آن اقدام کنند.
به اعتقاد صاحبنظران چنانچه وزارتخانهای شکل بگیرد که چارت تشکیلاتی استاندارد برای آن تهیه شود به طوری که اهداف و راهبرد و بدنه کارشناسی آن به واقع مشخص باشد. این امر میتواند منجر به تحولات چشمگیری در عملکرد این سازمان شود.
نظر شما