در 30 سال گذشته بودهاند افرادی که با درک درست از نیازهای جامعه و تغییرات سریع و گاه سرگیجه آور در اطلاع رسانی، تبلیغ و... تلاش کردند، تصویر و تصوری دیگر را از روحانیت، منبر و موعظه به مردم ارائه بدهند. « سید مهدی صدرالساداتی»، شاید ادامه جالب و به روز همین چهره هاست که ترجیح داده منبرهایش را در فضای مجازی برود و به جای وعظهای سنتی، « استوری» بگذارد!
■ یقه گیری
سوژه گزارش امروز فقط « صدر الساداتی» نیست. شاید یکی دو مورد از آخرین شکارهای او در فضای مجازی را هم بشود در مطلب امروز، زیر ذره بین گذاشت و دربارهشان حرف زد. البته توقع نداشته باشید در این کار بتوانیم مثل « صدرالساداتی »، سوژه مان را توی منگنه بگذاریم، مناظره زنده برگزار کنیم و کاری کنیم که از شرق تا غرب عالم، ازجزئیات زندگی او، تفریحات، مراسم عروسی، نوشابه مورد علاقه، مارک کیف و کفش و کلاه استخری که میرود و ساعت مچیای که میبندد، خبردار شوند! « سید مهدی صدر الساداتی» که حالا به «طلبه اینستاگرام» مشهور است را فقط میشود به سبک و سیاق اینستاگرام و استوری هایش خلاصه و ساندویچی معرفی کرد. در صفحه اینستاگرامش به جز 202 کیلو نفری که او را دنبال میکنند و 1163 پست (تا دیروز)، عبارت: « بدون ملاحظات سیاسی، شفاف... نه به اشرافیگری و...» هم دیده میشود تا شما اگر دفعه اول است که گذرتان به صفحه او میافتد متوجه باشید با طلبهای متفاوت روبهرو هستید که اگرچه علاقهمند به نظام است، اما اهل ملاحظه و سیاسیکار نیست و قرار است هر از چندی یقه یک مسئول، آقازاده و یا جریانی را به دلیلی بگیرد و افشاگری کند.
■ جرقه در انبار کاه
از جمله افشاگریهای داغ او ماجرای جشن عروسی لاکچری «امیر حسین مرادیان» و «آناشید حسینی» بود که البته حالا از گرمایش کم شده و طلبه اینستاگرام بعد از یک مناظره داغتر و زنده با سوژه اش، این روزها سرش گرم سوژههای بعدی است! اگرچه کمتر کسی میدانست « امیر حسین مرادیان» فرزند سفیر ایران در دانمارک است اما « آناشید» را خیلی از اهالی فضای مجازی میشناختند. افشاگری و اعتراض «صدرالساداتی» به اینکه فرزندان مسئولان حق ندارند پُز لاکچری بازیهایشان را در فضای مجازی به مردم بدهند، اگرچه در فرزند سفیر و همسرش مؤثر نیفتاد و آنها همچنان اصرار داشتند که مراسم در حد معقول برگزار شده، اما کاری کرد که کوچک و بزرگ حاضر در فضای مجازی از ریز و درشت زندگی و ازدواج این دو زوج جوان لاکچری با خبر شوند. به نظر شما «صدر الساداتی» که حالا برای خودش شاخ افشاگران اینستاگرامی به حساب میآید، نمیدانست خاصیت فضای مجازی جوری است که حتی یک جرقه کوچک افشاگری میتواند به آتشی تبدیل شود که آبرو و حیثیت آدمهای زیادی را ببرد؟ همین چند دقیقه پیش همکارانم از انتشار تصاویر خصوصی و بدون حجاب عروس آقای سفیر در فضای مجازی خبر دادند. حالا در روزهای آینده چه چیزهای دیگر از زندگی زوج لاکچری منتشر بشود را فقط خدا میداند!
■ ای سوپاپ اطمینان!
طلبه اینستاگرام البته به اقتضای « مجازی باز» بودن، فحش خورش هم ملس است!
یعنی تلقی و برداشت آدمهای مختلف از حضور افشاگرانه و فعال یک طلبه در فضای مجازی، مثل مقدمه مطلب ما، خوشبینانه و مؤدبانه نیست! « صدر الساداتی» خوب میداند به ازای هر لایکی که پای حرفهایش میگذارند، چند نفر هم پیدا میشوند که با جملات تند و تیز، گوشه و کنایه و کلمات منشوری از خجالتش در بیایند.
پس اجازه بدهید برخی از محبت های! کاربران نسبت به افشاگریهای او را اینجا بنویسیم: « خیلی جالبه...چرا موقع انتخابات به دختر فلان وزیر گیر ندادی... این همه بچه مایه دار چرا چسبیدی به این یکی... اگه شما سوپاپ اطمینان نظام نباشی خوبه... آقای صدرالساداتی حسینی...استارت بی آبرویی برای این خانم رو شما زدید، امیدوارم خدا لعنتتون کنه که این قدر راحت مردم رو رسوای خاص و عام میکنین... ».
■ متاع آدمهای بی سر و پا!
تازهترین سوژه « صدر الساداتی»، بازهم فرزند یک مسئول از نوع « سابق» بود. «مهدی مظاهری» را کمتر کسی تا دوسه روز پیش به عنوان آقازاده و فرزند «طهماسب مظاهری» رئیس کل پیشین بانک مرکزی میشناخت.
از دید دیگران آقا «مهدی» همان شاعر انقلابی و حزباللهیای بود که شعرخوانیاش در دیدار شاعران با رهبر انقلاب را در سال 92 همه دیده بودیم: «آمدمای عشق! تا جایی که میدانی به خیر / حال غمگین مرا از بد بگردانی به خیر... مثل شب در خلوت دلخواه تنهایی به نور / چون سفر تا گریه شبهای بارانی به خیر...راستیای عشق! آهای عشق!ای نور شریف! / صبح لبخند تو بر یار خراسانی به خیر». پنج روز پیش در صفحه اینستاگرام « صدرالساداتی»، مهدی مظاهری نشسته در خودروای شیک، این طوری معرفی شد: ایشان آقای مهدی مظاهری متولد 63 و این عکس از حساب کاربری خودشان است... موبایل ورتو قدیمی چندصد میلیونی، ساعت بسیار گران و ماشینی که یا بیام دبلیو چند میلیاردیشان است یا بنز اس 500 چند میلیاردیشان است...». فرزند مسئول سابق در یک پیام ویدیویی پاسخ « صدرالساداتی» را داد که: «کدوم خودرو میلیاردی... هرکی دیده من خودروی بیشتر از 300 یا 400 میلیونی داشته باشم بیاد بگه...».
بعد هم درباره جنگ و شهدای انقلاب اضافه کرد: جان متاعی است که هر بی سروپایی دارد... ببینن پول جنگ رو کی داد؟ شما ماشین میلیاردی سوار نشدی تا حالا، جوابشو باید بچههای مردم بدن!
■ همه چی آرومه!
از زندگی و شخصیت « مهدی مظاهری» جز همان مقدار که گفتیم، اطلاعی در دست نیست. یعنی از پدرش میشود حتی دو یا سه گزارش از شخص نوشت، اما از «مهدی» همین قدر میدانیم که بالاتر گفتیم. جوان 34 سالهای که نه به تیپش و نه به پیج اینستاگرامش - در نگاه اول - آقازادهگی نمیخورد! یعنی شما سخت است باور کنی صاحب این صفحه اینستاگرامی که از در و دیوارش فرهنگ، شعر و ادبیات میبارد، از خودروی 300 یا 400 میلیونیاش (لابد با دلار 3000 تومانی) و اختلاف 100 میلیونیاش جوری صحبت میکند که بقیه ملت در باره پیراهن 30 یا 40 هزار تومانی شان حرف میزنند! اینستاگرام « مهدی مظاهری» به جز فیلمها و پست هایی که پاسخ « صدر الساداتی» را داده، شامل تصاویر پشت جلد کتابهای مختلف، فیلم شعرخوانیهایش و... مسائلی از این قبیل است. یعنی اگر پستهای جنجالی چند روز اخیرش را بردارید، در کل میشود: همه چی آرومه...من چقدر خوشحالم و غیره !
■ از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
صفحه «صدر الساداتی» اما تا دلتان بخواهد سیاسی، جنجالی، افشاگرانه و پر سرو صداست و چیزی که در آن موج نمیزند آرامش و « من چقدر خوشحالم» است! شاید برخی ازکاربرانی که پای مطالب طلبه اینستاگرام لایک یا ضد لایک میگذارند در اعتراض به همین فضا گفتهاند: تو رو خدا در این فضایی که پر شده از خبر اختلاس، افزایش قیمت دلار و طلا و غیره، ول کنین این حرفارو!
البته گمان نکنید طلبه افشاگر فقط به آقازادهها و لاکچری بازی هایشان حساس است. او در منبر مجازیاش در باره مسائلی مثل: وضعیت بحرانی آب در خوزستان، افزایش هر روزه قیمت دلار و طلا، متهم ردیف اول مؤسسه ثامنالحجج، خشک شدن تالاب جازموریان، اشرافیگری برخی مسئولان، پرداخت 500 یورو به مسافران ترکیه و... خلاصه هر مقولهای که کاربران فضای مجازی و آدمهای فضای حقیقی میتوانند به آن حساس باشند، حرف میزند.
■ دیگه باهاش کاری ندارم!
سوژه داغ دیروز و امروز فضای مجازی میتوانست، مناظره زنده « صدر الساداتی» و «مظاهری» باشد. هر دو نفر قول و قرار این دوئل جنجالی را گذاشته بودند و دوشنبه شب، رو به روی هم نشستند تا سنگهایشان را حق کنند، اما مناظره بر خلاف انتظار به سمت و سویی که شاید «صدرالساداتی» میخواست پیش نرفت.
او که در بحث کردن حوصلهای مثال زدنی دارد، توقع داشت « مظاهری» هم مانند خودش با حوصله حاضر شود و تا آخر پای این کل کل مجازی بایستد.
آقازاده شاعر پیشه اما انگار حوصله این منبر را نداشت.از همان اول کار زیر بار هیچ چیز نرفت، تهدید به شکایت کرد و چند بار به «صدرالساداتی» گفت که شما توهم زدی تا پاسخ بشنود که: من حاضرم هر دو برویم تست اعتیاد بدهیم ببینیم چه کسی توهم زده است!
در حال حاضر نه در صفحه این رقیب مناظره و نه در صفحه رقیب دیگر، هیچ ویدیویی از مناظره زنده موجود نیست! ظاهراً هر دو نفر ترجیح دادند اثری از دعوای مجازی شان باقی نماند. فقط در صفحه «صدرالساداتی»، لایو پس از مناظرهای وجود دارد که او با اعصاب درب و داغون سعی میکند با ملایمت بگوید:... مطالبه گری کنیم، اما به سمت فحاشی نرویم... کار ما اتهام زنی نیست... اگه بد اخلاقی و فحاشی کنیم جلومونو میگیرن... منم دیگه با مظاهری کاری ندارم...شکایت کنه حاضرم دادگاه برم... شما عزیزان هم مدارک اشرافیگری مسئولان رو بفرستید توی فضای مجازی تا گفتمان درست کنیم....
نظر شما