دکتر فدا حسین مالکی رئیس پیشین ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق ارز و کالا و سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در افغانستان با اشاره به دو عامل تأثیرگذار در ایجاد بحران اقتصادی کشور گفت: سالهاست اقتصاد ایران با بیماری مزمنی دست و پنجه نرم میکند. امروز این بیماری بحران و چالشی جدی در بدنه اقتصاد کشور ایجاد کرده که عبور از آن نیازمند مدیریت و بهرهوری اقتصادی در تمام حوزهها وزمینههاست. بی تردید دلایل زیادی در طی دهههای قبل منجر به ناکارآمدی اقتصاد کشور شده اما دو عامل که محرزترین آنهاست از اصلیترین عواملی به شمار می رود که اقتصاد ایران را با چالشهای اساسی روبهرو کرده که عبارتند از حضور مدیران دهه دوم انقلاب بر پستهای مهم مدیریتی کشور. کسانی که امروز به عنوان تیم اقتصادی دولت مسؤولیتی دارند، همان مسؤولان دو دهه قبلند که مدیریت اقتصاد کشور را برعهده داشتند.
دکتر مالکی با اشاره به اینکه بین دو دهه پیش وامروز تفاوتهای جدی وجود دارد دراین زمینه افزود: برخی از وزرای دو دهه پیش در همان منصبهای پیشین به کار گمارده شدهاند یا برخی با بعضی جا به جاییها آن دوره وزیر وامروز معاون رئیس جمهور شده یا استاندار دو دهه پیش بوده واینک وزیر شده و ...کماکان پستها در بین مسؤولان دو دهه پیش تقسیم شده با این تفاوت که دو دهه پیش کشور دچار شرایط بحرانی مشابه حال حاضر نبود.
رئیس سابق ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا دو عامل تأثیرگذار دیگر را که بحرانی شدن اقتصاد کشورمتأثر از آنهاست، اینگونه معرفی کرد: شرایط امروز اقتصاد کشور بحرانی است، بنابراین نمی توان انتظار داشت تیم دو دهه گذشته بتواند پاسخگوی نیازها وچالشهای اقتصاد کشور باشد. دومین عامل تأثیرگذار بر فروپاشی اقتصاد کشور حضور دو دفاکتور خطرناک «قدرت و ثروت» است که بر اقتصاد ایران سایه افکنده است. این دو فاکتور تصمیم گیرندههای اصلی اقتصاد کشور شده اند. نرخ دلار ۴۲۰۰ تومان اعلام میشود اما در کمتر از چند روز شاهد وقوع فاجعه اقتصادی در کشوربودیم که منجر به خروج میلیاردها دلار از کشور شد. مقصد دلارهای خارج شده هم به هیچ وجه مشخص نشد، در نهایت برخی مجبور به اعتراف شدند که در پشت پرده زد وبندهایی صورت گرفته که از آن میان میتوان به موضوع زد و بندهای حوزه خودرو و باز شدن پنج دقیقهای سایت اشاره کرد که چه وقایع تلخ و تاسف بار اقتصادی را دامن زد. اینکه برخی ارزهای دولتی که باید با آنها مواد اولیه وارد بازار می شد نیز سؤالی است که دو عامل قدرت و ثروت اجازه پاسخگویی و چرایی آن را نمیدهند تا مردم بدانند که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است؟
سیاست و اقتصاد از مدیران جهادی خالی شده است
دکتر فدا حسین مالکی با اشاره به اهمیت اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و بیتوجهی دولتمردان به این موضوع خاطر نشان شد: این موضوع بارها وبارها از سوی کارشناسان و صاحب نظران اقتصادی مطرح شده که تنها راه برون رفت از شرایط بحرانی اقتصاد در کنار مبارزه با مفاسد اقتصادی و رانت خواران و شفافیت اقتصادی اجرای سند بسیار مهم، محکم و استراتژیک سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. به نظر میرسد به دلیل اینکه از سیاستهای اقتصاد مقاومتی زیاد سخن گفته شده این موضوع برای بسیاری از مدیران عادی شده به نحوی که در سالهای گذشته شاهد این مهم بودهایم که دولت توجه چندانی به اجرای آن نداشته است. اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی در کنار دوری از فساد و مبارزه با آن از جمله نکاتی است که تمام کارشناسان و چهره های اقتصادی با گرایشهای سیاسی مختلف نقطه نظرات مشترکی در باب کارآمدی آن دارند. آنچه کارشناسان اقتصادی در خصوص سیاست های اقتصاد مقاومتی بر آن اجماع دارند توجه به راههای برون رفت از بحران دراین سیاستهاست، راهکارهایی که میتواند در کوتاه، میان وبلند مدت اقتصاد کشور را دچار تحولات و تغییرات اساسی کند.
وی تبعات سیاسی شدن اقتصاد و گره خوردن تام آن را به برجام اینگونه عنوان نمود: از بعد سیاسی اگر بخواهیم اقتصاد کشور را در سالهای گذشته بهخصوص در دوران دولتهای یازدهم و دوازدهم مورد واکاوی قرار دهیم این است که اقتصاد کشور کاملاً در اختیار برجام قرار گرفت بهنحوی که گره زدن تمام اقتصاد کشور به برجام منجر به هیچ شد! در حالی که عقل سلیم حکم میکند مسائل داخلی تا حد قابل مشخصی به مسائل خارجی گره بخورد تا دراین راستا اقتصاد کشور با بحران مواجه نشود. اینکه سند برجام برای ایران مهم بود موضوعی پذیرفته شده است اما اینکه همه چیز اقتصاد کشور به برجام گره خورد بسیار غیر منطقی و نامعقول بود که در نهایت به شکسته شدن کمر اقتصاد منجر گردید. از سوی دیگر حضور تیم قوی اقتصادی- سیاسی که از برجام به نفع کشور استفاده میکرد نیز محل شبهه داشت چرا که دولت چنین تیمی دراختیار نداشت یا از فرصتهای نخبگان و کارشناسان امر نیز کمترین استفاده را به عمل آورد.
رئیس سابق ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز مهمترین عامل بحران اقتصادی را سوء مدیریت عنوان کرده دراین باره خاطر نشان شد: اینکه برخی از دولتمردان بر فلج شدن اقتصاد به واسطه افزایش تحریمها تأکید دارند سخن بسیار بیهودهای است چرا که جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که در چهل سال گذشته با انواع تحریمها دست و پنجه نرم کرده و سر پا مانده، بنابراین وجود مدیریت بحران بیش از تحریمها بر مطلوب یا غیر مطلوب بودن اقتصاد کشور در شرایط بحرانی تأثیرگذار است. متأسفانه آنچه باعث پررنگ شدن نقش تحریمها براقتصاد کشور شده خالی شدن عرصه سیاست و اقتصاد از مدیران جهادی است که مدیریتهای بحران قابل توجهی در چهار دهه گذشته داشتهاند.
وی افزود: دو فاکتور قدرت و ثروت به دنبال کنار زدن و زدودن چهره مدیران جهادی از عرصه خدمتگزاری است چرا که به این نکته اذعان دارد که مدیران جهادی تنها پشتیبانان نظام و مردم به شمار میروند که حضور آنها میتواند در بسیاری از بخشها حلال مشکلات کشور باشد. اگراین عرصه برای مدیران انقلابی باز شود مسلماً ثروت و قدرت عدهای زیر سؤال رفته، تحتالشعاع قرار می گیرد از این رو واهمه از موارد عنوان شده است که اجازه حضور مدیران انقلابی وجهادی را برای رفع مسائل و مشکلات کشور نمیدهد.
سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در افغانستان به نقش فراموش شده دیپلماسی اقتصادی تأکید کرد و گفت: یکی از مواردی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی باید به آن توجه ویژهای صورت می گرفت که متأسفانه با غفلتهای بزرگی روبهرو شد، توجه به دیپلماسی اقتصادی است. مسلماً دیپلماسی فعال اقتصادی هموار کننده راه و نجات دهنده اقتصاد کشور از بیماری مزمنی است که از آن یاد کردیم. اگر اقتصاد و دیپلماسی به هم نزدیک شوند و در نهایت به هم گره بخورند با بسیاری از کشورها ارتباط قوی اقتصادی خواهیم داشت. امروزه کشورهای توسعه یافته ای که به غول های اقتصادی دنیا معروفند توسعه و رشد خود را مدیون فعال بودن دیپلماسی اقتصادی خود هستند. چین بعد از انقلاب سال ۱۹۴۹ با توجه ویژه به دیپلماسی اقتصادی و سی سال تمرکز برآن امروز به یکی از قدرتهای اقتصادی دنیا تبدیل شده است.
دکتر فدا حسین مالکی دراین زمینه افزود: روسیه، ژاپن و بسیاری از کشورها دراین زمینه دستاوردهای قابل توجهی داشتهاند در حالی که ما با وجود برخورداری از منابع طبیعی و ذخایر خدادادی بسیاری از جمله دریای عمان، خلیج فارس، دریای خزرو...همچنان نتوانسته ایم بهترین استفاده را به نفع اقتصاد کشور به عمل آوریم. شاید گفتن این نکته خالی از لطف نباشد که بسیاری از کشورهای یاد شده آرزوی برخورداری از آبهای گرم را دارند چرا که آبهای گرم نقش مهمی در معادلات اقتصادی ایفا میکند. عدم استفاده و مدیریت مطلوب از منابع و سوء مدیریتهای مکرر و آزمون و خطاها وعدم مبارزه جدی با فسادهای اقتصادی است که فرصتهای اقتصادی کشور را تبدیل به چالشهای اساسی کرده است. متاسفانه امروزه صاحبان قدرت و ثروت سیطره سنگینی بر تصمیم گیریهای اقتصادی کشور دارند، بی شک در صورت عدم برخورد با عاملان نابسامانیهای اقتصادی روز به روز بر دامنه نگرانی های مردم افزوده می شود. اعتراض امروز بخش وسیعی از جامعه در کف خیابانها یا در فضای مجازی نمونهای از نارضایتی و اعلام بحران به مسؤولینی است که درگیر زد و بندهای اقتصادی شده ویا به نوعی با سیاستهای غلط راه را برای مفسدین اقتصادی باز کردهاند. بدیهی است عدم پاسخگویی به مطالبات مردم و عدم توجه به مبارزه با مفاسد اقتصادی تبعات شدیدتری را به کشور تحمیل میکند.
نظر شما