به گزارش خبرنگار فرهنگی قدس آنلاین، بیشتر افغانها به احمدشاه مسعود عشق میورزند و البته برخی نیز همچون دیگر رهبران سالهای جهاد، مسعود را یک جنگ سالار دانسته و او را به افراطی گری و جنگهای ناعادلانه بسیار متهم میکنند. هر چه هست «شیردره پنجشیر» امروز به عنوان قهرمان ملی افغانستان شناخته میشود.
مستند «حماسه ناتمام» یکی از آثار برجسته محمد حسین جعفریان درباره این فرمانده افغان است. او درباره چگونگی ساخت این مستند به خبرنگار ما میگوید: من دو ماه قبل از شهادت احمد شاه مسعود، از راه تاجیکستان خودم را به خطوط مقدم جبهههای نبرد با طالبان در شمال شرق افغانستان رساندم. در آن روزها طالبان قریب 90 درصد افغانستان را تصرف کرده و تنها 10 درصد خاک کشور در کنترل مسعود و نیروهایش بود. دهکدهای در شمال استان «تخار» و در نزدیکی مرز تاجیکستان، مقر احمدشاه مسعود بود. دهکدهای به نام «خواجه بهاء الدین» که چند هفتهای به منظور ساختن مستندی از زندگی این فرمانده افسانهای افغانها، او را در این محل همراهی کردم. نتیجه سریالی شد به نام «حماسه ناتمام» که چند ماه پس از شهادت احمدشاه مسعود از شبکه یک صدا و سیما پخش شد.
■ یک روز از زندگی شیر دره پنجشیر
جعفریان پیش از ساخت مستند حماسه ناتمام، تجربه تولید و شراکت در تولید مستندهای متعددی را داشت، اما اوج کارهایش وقتی بود که به روایت فتح راه پیدا کرد و توانست با این مجموعه ارتباط مؤثری بگیرد. مستند «حماسه ناتمام» یکی از آخرین کارهای آن دوره از مستندسازی جعفریان است. او میگوید: به سبب آثار متعددی که در حوزه افغانستان ساخته بودم و سفرهای متعددی که به پنجشیر داشتم، احمدشاه مسعود را میشناختم و آرزو داشتم که مستندی درباره این شخصیت بسازم با این موضوع که یک روز از زندگی او را برای مخاطب نقل کنم.این مستند ساز کشورمان در بهار 1380 مشغول ساخت مستندی به سفارش شبکه یک سیما در دوشنبه پایتخت تاجیکستان بود. مستندی درباره میرسیدعلی همدانی که بخشی از آن در هند، بخشی در افغانستان و پاکستان و بخشی هم در تاجیکستان باید فیلمبرداری میشد. جعفریان در حین ساخت این مستند، برای گرفتن مجوز ورود به استان بدخشان تاجیکستان، وقفهای در کارش پیش میآید و مردد بین ماندن و رفتن، به طور اتفاقی در دوشنبه با دکتر مهدی از کارکنان سفارت افغانستان که از پیش با وی آشنایی مختصری داشته برمیخورد و از آرزویش برای ساخت مستندی درباره احمدشاه مسعود میگوید. دکتر مهدی هم شرایطی را فراهم میکند تا این دیدار فراهم شود. جعفریان تعریف میکند: با هلیکوپتری به دهکده «خواجه بهاءالدین» رفتیم؛به مقر احمدشاه مسعود. چند هفتهای با او زندگی کردم و حاصلش شد «حماسه ناتمام». از او میپرسم که اهمیت شخصیت شاه مسعود را چطور یافت؟ پاسخ میدهد: حرف زدن از چنین آدمهایی که زندگی شان را در مبارزه گذراندهاند، بسیار دشوار است چون جنگ، چیزی نیست که از درون آن بشود فقط معصومیت یافت. قهرمانهای جنگی همیشه میتوانند به اسطورههایی پاک نهاد و سرمشق، تبدیل شوند که حاصل آرمانها و آمال ملتشان هستند، گاهی هم که جنگ به قول افغانها، خانه جنگی باشد از منظر هموطنان مخالفشان، دشمنی به شمار میروند که موجب ویرانی شدند. به باور جعفریان، احمدشاه مسعود نظیر همه چهرههای مطرح جهادی در افغانستان، نه مطلقاً معصوم بود و نه یک آدم محکوم. نه میشد همچون برخی از طرفدارانش که از او یک فرشته ساختند، او را کاملاً آسمانی و بدون خطا دانست و نه اینکه نظیر برخی از هموطنانش که با بی انصافی فقط ایرادات او را میبینند میشد فقط به اشتباهاتش پرداخت و تواناییهایش را ندید. او میگوید: من احمد شاه مسعود را یک چریک پابرجا در آمال و آرزوها و در اهدافش یافتم.
■ پاسخی برای پرسشهای سانسور شده
مشاور احمد شاه مسعود از جعفریان خواست که چند سؤال را از فهرست پرسشهایش حذف کند، اما بعد از اتمام پرسشهای مورد تأیید، او سؤالهای حذف شده را پرسید و امروز خوشحال است که برای این سؤالات، پاسخی از مسعود وجود دارد. جعفریان خاطرنشان میکند: احمد شاه مسعود با برخی از احزاب افغانستان جنگهای خونینی داشت و برخی از مادران افغان با وجود قهرمانیهای جانانهاش در نبرد با روسها، او را قاتل فرزندان خودشان میدانستند، در پایان گفتوگو از او پرسیدم که این فیلم قرار است از تلویزیون ایران پخش شود و ممکن است مادرانی آن را ببینند که تو را قاتل فرزندانشان میدانند، به آنها چه میگویی؟ وقتی این سؤال را پرسیدم جا خورد. ساکت شد و سکوتش طول کشید، من گفتم؛ ادامه بدهید...همان لحظه هلیکوپتری از آسمان عبور میکرد، مسعود با انگشت به آسمان اشاره کرد و گفت: باشد که هلیکوپتر بگذرد! احساس کردم میخواهد تأمل کند و با دقت بیشتری به سؤال پاسخ دهد. پاسخش (نقل به مضمون) این بود: ای ره (این را) به تاریخ میمانیم، (واگذار میکنیم)، خدا میدانه که مه (من) درای ملک نجنگیدم مگر برای اعتلای کلمه الله و اعتلای وطنم. این مستندساز پرسش دیگری را هم که از فهرست سؤالاتش خط خورده بود را از فرمانده افغان میپرسد: برخی تو را متهم میکنند که با یک دره [منظور دره پنجشیر] میخواهی بر یک کشور حکومت کنی اما مسعود اجازه ادامه این سؤال را نداده و گفت: ایستاد شو! (صبرکن) آن پنجشیری که تو میگویی کیست؟ جعفریان با نقل این خاطره میگوید: سؤال من به این خاطر بود که بسیاری منتقدین درآن دوران معتقد بودند اکثر اعضای دولت، پنجشیریاند. مسعود گفت: بسیار نفرها در کابینه هستند که پنجشیری نیستند همچون وزیر بهداشت که از برادران هزاره شیعه ماست و چند مثال دیگر زد... من گفتم: آقای یونس قانونی پنجشیری است. شما خودتان وزیر دفاع پنجشیری هستید. دکتر عبدالله وزیر خارجه پنجشیری است. اینجا باز مسعود حرفم را قطع کرده و گفت؛ یونس قانونی اصلاً وزیر نیست. دکتر عبدالله پدرش اصالتاً از پشتونهای قندهار است. این بار من صحبتش را قطع کردم و گفتم؛ ولی مادرش پنجشیری است. بعد ایشان خندهاش گرفت و گفت: خیر است، حالی تو دوسیه همه ره کشیدی! (خیلی خوب حالا تو پرونده همه را در آوردی) بحث دراین باره به همین جا ختم شد، اما همین پاسخها بخشی از ذهنیت مرا اصلاح کرد. به باور این مستندساز، اگرچه نمیشد حضور فراوان پنجشیریها را در دایره قدرت نادیده گرفت، اما نمیشد بر حضور پرشمارتر آنها و شهدایشان در جریان جهاد هم چشمپوشی کرد.
■ آثار شریعتی و مطهری را میخواند
احمد شاه مسعود بسیار کتاب دوست بود و اگر جایی نیاز به عقبنشینی بود، اول کتابهایش را منتقل میکرد. جعفریان با بیان این مطلب یادآور میشود: در کتابخانه او دوره کامل آثار دکتر شریعتی و شهید مطهری بود. او با اشاره به نزدیکی مسعود به ایران و ایرانیها بویژه در سالهای پایانی عمرش، خاطرنشان میکند: با وجود اینکه در منطقهای دوره افتاده بدون آب و برق روزگار میگذراند، ولی برنامههای تلویزیون ایران را پیگیری میکرد. این نشان میداد که مسائل ایران برایش اهمیت دارد. به یاد دارم در آن دوره بازیهای باشگاههای فوتبال آسیا در پوسان کره جنوبی در حال برگزاری بود که تیم استقلال مقابل یک تیم باشگاهی کره جنوبی مغلوب شد. ایشان سر صبحانه به من گفت: ای اندیوالای تو (این رفقای تو) نان نخورده بودند؟ هیچ در زمین دویده نمیتوانستند؟ اینها برای من جالب بود.
به گفته جعفریان، احمد شاه مسعود فردی بسیار مذهبی بود، وقت نماز در هر جایی بود، نماز اول وقت میخواند. اغلب صبحها یک ساعت قبل از نماز صبح، نمازهای مستحب را بجا میآورد.
وی با بیان اینکه این مجاهد افغان، آدم نکته سنجی بود،اشاره کرده و میگوید: به یاد دارم چند بار این اتفاق افتاد مثلاً وارد ساختمانی میشدیم که اگر جانمایی پنجره درست نبود توضیح میداد که از نظر فنی، این پنجره نباید چنین جایی باشد، او دانش آموخته مهندسی عمران از دانشگاه کابل بود. جعفریان، احمد شاه مسعود را فردی شوخ طبع یافته بود که به ادبیات بسیار علاقه داشت و فرصتهای فراوانی برایش پیش آمده بود تا با او درباره شعر و ادبیات فارسی سخن بگوید. او از عشق به شعر فارسی در شمار مهمترین علایق و خصلتهای احمدشاه مسعود یاد میکند.
زهره کهندل
انتهای پیام/
نظر شما