تحولات منطقه

یک جیپ زردرنگ با نماهایی پر از رنگ و لعاب، خبر از تولد یک برنامه درباره کتاب را می‌داد. بابای زی زی گولو شده بود مجری یک برنامه کتابی که روی آنتن شبکه نشاط و سرگرمی بود.

کتاب فقط مال فرهیخته‌ها  نیست
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

به گزارش خبرنگار فرهنگی قدس‌آنلاین، سال پیش که برنامه «کتاب باز» آغاز شد کمتر کسی فکر می‌کرد که برنامه‌ای درباره کتاب، مخاطب پروپاقرص پیدا کند. چند هفته است که فصل سوم «کتاب‌باز» با اجرای سروش صحت روی آنتن شبکه نسیم می‌رود؛ برنامه‌ای سنت شکن درباره کتاب که در فصل اول سعی کرد از حوزه‌های تخصصی پرهیز کند، اما در فصل‌های دوم و سوم، مسیر مشخص‌تری برای معرفی کتاب‌های خوب و خواندنی پیدا کرد؛ پیش از این برنامه‌های مرتبط با کتاب چندان مورد استقبال قرار نمی‌گرفت و بیشتر جنبه تخصصی و مخاطب خاص داشت، اما برنامه کتاب باز تلاش کرد که دایره مخاطبانش را وسیع کند و به جایی برسد که کتاب در زندگی مردم راه یابد.

برنامه «کتاب‌باز» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی محمدرضا رضاییان و اجرای سروش صحت، شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱ از شبکه نسیم پخش می‌شود. با محمدرضا رضاییان درباره فصل سوم این برنامه گفت و گو کردیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

 بعد از سال‌ها نگاه کلیشه‌ای و تخصصی به مقوله کتاب در تلویزیون، برنامه‌ای با نگاه سرگرمی به کتاب ساخته می‌شود و نگاه غالب پیش از خود که تصور می‌شد کتابخوانی فقط حیطه نخبگانی و جامعه فرهنگی را در برمی گیرد، می‌شکند.  تلویزیون چطور به این نتیجه رسید که به مقوله کتاب باید نگاه سرگرمی داشت؟

آنالیز برنامه کتاب باز و سیاست اصلی که سبب شد کتاب باز متولد شود، در همین پرسش مستتر است. کتاب یک مسئله تخصصی نیست و یک مقوله عمومی و در وهله اول سرگرم کننده است. جایی که بچه دو، سه ساله، کتاب رنگ‌آمیزی دستش می‌گیرد که در ضمن آموزش، سرگرمی آن پررنگ‌تر است. کتاب نسبت به سایر مقوله‌ها ایستاتر و خشک‌تر به نظر می‌رسد و همچون سینما و تلویزیون از هجوم هیجان و قدرت سمعی وبصری برخوردار نیست، بلکه بر قوه تخیل متمرکز است. هر مخاطبی با خواندن کتاب می‌تواند یک جور معنا از آن بسازد. ما در ابتدا تکلیفمان را با کتاب روشن کردیم. این همه آدم هستند که از خواندن کتاب لذت می‌برند و نسل‌های قبل‌تر از ما، با کتاب خاطرات خوبی دارند، کتاب‌های درجه یکی را خواندند که بخشی از گنجینه مبنایی ما به شمار می‌رود. متأسفانه در تلویزیون طی سالیان گذشته فقط به وجه فرهیختگانی کتاب نگاه شده بود و بیشتر برنامه‌های تخصصی و آسیب شناسی در این حوزه وجود داشت. حتی اگر می‌خواستند به کتاب نخواندن مردم اشاره کنند درباره سرانه مطالعه مردم ژاپن و کشورهای غربی صحبت می‌کردند، در واقع پتکی در برنامه‌های کتابی ایجاد شده بود که روی سر مخاطب کوبیده می‌شد که بازدارندگی ایجاد می‌کرد و هیچ وقت کمک حال کتاب نبود.

چند سال است که شبکه‌ای با شعار نشاط و سرگرمی راه‌اندازی شده که با سیاست‌ها و مدیوم تلویزیون همخوان‌تر است. به نظرم تلویزیون، سینما و تئاتر در وهله اول برای سرگرمی هستند، بعد از آن انتقال معنا و آموزش. شبکه نسیم که راه اندازی شد، برنامه‌های تاپ تلویزیون در این شبکه خودشان را به مردم نشان دادند، خندوانه و دورهمی به برنامه‌های تاپ تلویزیون تبدیل شدند که جریان‌ساز بودند. سال 94 مسابقه کتابخوانی خندوانه برگزار شد که نتیجه خوبی از آن گرفتند، شورای کتاب شبکه بعد از این برنامه، دغدغه یک برنامه کتاب محور را داشت. من پیش از این برنامه ده دوازده قسمتی را در ایام نمایشگاه کتاب ساخته بودم که با دوستان شورای کتاب، جلسات مختلفی داشتیم و دو سال روی ایده یک برنامه کتاب محور کار کردیم، در نهایت بنده را به عنوان تهیه کننده این برنامه معرفی کردند. ما در برنامه کتاب باز مسیری را در پیش گرفتیم و حرفی را در ورودی برنامه گذاشتیم که کتاب فقط مال فرهیخته‌ها نیست، آدم‌هایی که کتاب می‌خوانند مسیر فرهیختگی را طی می‌کنند، اما الزاماً این طور نیست که کتاب را دست کسانی ببینیم که مدرک علمی خاصی دارند.این مسئله سبب شد تا در مقابل اینکه کتاب را به عنوان کالای فرهیختگی به مخاطب معرفی کنیم، گارد بگیریم.

 دلیل انتخاب امیرحسین صدیق به عنوان مجری فصل اول چه بود و تغییر مجری از امیرحسین صدیق به سروش صحت، برچه اساسی بود، آیا این موضوع تغییری در میزان مخاطبان برنامه هم ایجاد کرد؟

ببینید، سال 95 که قرار بود برنامه روی آنتن برود، چه اتفاقی در جامعه افتاده بود؟ 8-7 سال بود که با پررنگ شدن رسانه فضای مجازی، کتاب در محاق قرار گرفته بود. ما در فصل اول، خودمان را به همین جریان فراموشی سپردیم یعنی ما هم کتاب را یادمان رفته بود. با بسیاری از کسانی که صحبت می‌کنید، می‌گویند کتاب را دوست دارند حتی کتاب نخوان‌ها هم دوست دارند که کتاب هدیه بدهند. با این پیش فرض، در مرحله انتخاب مجری اسامی متعددی مطرح شد، اما در نهایت امیرحسین صدیق به عنوان مجری فصل اول پیشنهاد شد. من با امیرحسین صدیق صحبت کردم و گفت که تا هفت هشت سال پیش آدم کتاب خوانی بوده، ولی به خاطر مشغله‌های کاری، از کتاب فاصله گرفته است؛ بنابراین اگر مجری این برنامه باشد، نمی‌تواند چیزی غیرخودش باشد. خب این دقیقاً منطبق با نگاه ما بود و موضوع فصل اول، این شد که منِ امیرحسین صدیق، آدم کتاب بازی بودم و دنیای کتاب را دوست داشتم ولی از آن فاصله گرفتم، حالا پاتوق کتاب باز را راه انداختیم و با آدم‌های مختلف درباره حال خوبشان با کتاب، صحبت می‌کنیم. قرار شد که در فصل اول بگوییم که کتاب، چیز ترسناکی نیست. سعی کردیم که در آن فصل، کتاب معرفی نکنیم و با آدم‌هایی صحبت کنیم که با کتاب حال خوبی داشتند.

 اما در فصل دوم با آمدن سروش صحت، این رویه تغییر کرد؟

بله، این تغییرات به این خاطر بود که ما انتظار نداشتیم در فصل اول با این حجم از مخاطب مواجه شویم. از شهرستان‌های مختلف تماس می‌گرفتند و می‌گفتند که پاتوق دوستانه کتابخوانی راه انداختند که آخر هفته‌ها با هم کتاب می‌خوانند، از ما می‌خواستند که به آن‌ها کتاب معرفی کنیم یا خانمی از کانادا به ما پیام می‌داد که برنامه شما را در اینترنت دنبال می‌کنم و بسیار جذاب است، به من کتاب معرفی کنید. از روستاهای کوچک تا کشورهای خارج از کشور با برنامه در ارتباط بودند و حجم استقبال دور از انتظار بود. مخاطبی که دنبالش می‌گشتیم را پیدا کردیم و فصل اول با 120 قسمت، خیلی خوب دیده شد. در فصل دوم، دیگر باید به مخاطب خوراک می‌دادیم. ما در فصل اول با چهره‌های محبوب مردمی شروع کردیم. در فصل دوم، مرجع معرفی کتاب شدیم و اگر قرار بود که امیرحسین صدیق مرجع کتاب باشد، با اطلاعات دادن، امکانپذیر نبود؛ بنابراین تصمیم بر این شد که یک آدم کتابخوان و خوره کتاب برای اجرای فصل دوم بیاید. یکی از گزینه‌های ما امیرحسین میثاقی بود که خوره کتاب است و نمونه ندارد. سروش صحت هم کسی است که اگر سراغی از او بگیرید، او را در کتابخانه ملی پیدا می‌کنید و کتابخانه متحرک است. سروش صحت به خاطر اشرافی که بر کتاب دارد، گفت‌وگوهایش آن قدر پرملات می‌شود که قابل قیاس با خیلی‌ها نیست. صحت به عنوان مجری فصل دوم انتخاب شد. سروش گفته بود که من مجری نیستم، من به او گفتم که ما دنبال کتاب باز هستیم نه مجری. کتاب باز برنامه‌ای در حوزه کتاب است که قرار است تخصصی نباشد و از شبکه نشاط و سرگرمی پخش می‌شود. سروش صحت هم آدمی است که او را با بازی‌های طنزش می‌شناسند و شخصیت خوشمزه‌ای دارد، ضمن اینکه آدم بی‌نهایت کتاب بازی است؛ بنابراین هیچ نقصی برای انتخاب سروش صحت برای این برنامه نمی‌ماند. او هیچ گاردی برای حضورش در این برنامه نداشت. خودش آن قدر دغدغه کتاب دارد که هیچ راهی برای قبول نکردن نداشت.

 دستمزد سروش صحت هم مثل مجری بازیگرهای دیگر است؟

جالب است بدانید که دستمزد سروش صحت به نسبت مجری بازیگرهای دیگری که روی آنتن هستند، اصلاً قابل مقایسه نیست. جریان دوم کتاب باز با حضور سروش صحت، شکل جدی‌تری به خودش گرفت. 

 و در فصل سوم، این برنامه شکل تخصصی به خودش گرفته است، یعنی کتاب معرفی می‌کند و برنامه نقد دارد؟

یکشنبه‌ها که احسان رضایی، برنامه معرفی کتاب دارد، آثاری را معرفی می‌کند که قصه‌های شیرینی دارد و اصلاً فضای سنگینی ندارد. مخاطب عام در این معرفی کتاب، گویی دارد قصه گوش می‌دهد یا دکتر شکوری که درباره سبک زندگی و حال خوب صحبت می‌کند سنگین حرف نمی‌زند. ساختار کتاب باز در فصل سوم تغییر کرده است. مردم در فصل اول روی خوش به ما نشان دادند و در فصل دوم که چهره‌ها را دعوت می‌کردیم از ما خواستند که ناشران، نویسندگان و مترجمان را بیاوریم. سیاست‌های برنامه را با خواسته‌های مخاطب تنظیم می‌کنیم و یک مسیر دو طرفه را با مخاطب طراحی کردیم. ما در فصل سوم، نمی‌خواهیم مخاطب عام و وفادارمان را از دست بدهیم و حتماً از چهره‌ها دعوت می‌کنیم، اتفاقاً خوب است که مخاطب بداند چهره‌ها هم تربیت خودشان را فراموش نمی‌کنند و می‌دانند که اگر کتاب نخوانند، حذف می‌شوند و مخاطب خودشان را از دست می‌دهند. مثلاً فوتبالیست خوبی داریم که عقبه کتاب خوانی دارد، این‌ها برای مخاطب تلنگر ایجاد می‌کند و همین تلنگرها کافی است.

در این فصل، گپ با میهمانان و چهره‌ها را داریم. برای مخاطبی که انتظار بیشتری از ما دارد و دوست دارد که مسیر فرهیختگی را با کتاب باز طی کند، برنامه‌های ویژه تری در نظر گرفتیم، مخاطب دوستدار شعر پای حرف‌های رشید کاکاوند می‌نشیند، علاقه‌مندان به قصه و رمان با احسان رضایی همراه می‌شوند و در حوزه نقد هم مسعود فراستی صحبت می‌کند. سه شنبه‌ها هم کتاب‌های علمی و آثار کودک و نوجوان به مخاطبان معرفی می‌شود. چهارشنبه‌ها هم طبق قرار همیشگی پای صحبت‌های دکتر شکوری می‌نشینیم. سعی کردیم که تنوع موضوعی را در این فصل داشته باشیم. با توجه به بازخوردهایی که داشتیم این تغییرات رو به رشد بوده است. 

 دکور برنامه هم در این فصل تغییر کرده، دلیل انتخاب فضای سنتی در این فصل چه بوده است؟

ما سعی می‌کنیم که برنامه چشم‌نوازی باشیم چون مخاطب باید با برنامه همراه شود. مخاطب همینطور که کانال عوض می‌کند باید در کانالی گیر کند، اگر دکور برنامه فضای بصری جذابی نداشته باشد، مخاطب کانال را عوض می‌کند. در حد توان و سلیقه سعی کردیم که دکور را خوب در بیاوریم. این تغییر، مخاطبی که همیشه همراهمان بوده را تازه نگه می‌دارد. 

 اگر نکته پایانی دارید، بفرمایید؟

ما در پایان برنامه‌های فصل دوم، آرزو می‌کردیم که مردم کشورمان یک روزی کتاب خوان‌ترین مردم دنیا شوند. این آرزوی فصل دوم بود که مشخص است فردای آن روز مثال زدنی، در تعاملات اجتماعی چه تغییراتی رخ خواهد داد. کار دیگری که فصل دوم انجام دادیم، به خاطر تنوع میهمانان، گستره‌ای از سلایق و نگاه‌ها را دعوت کردیم که خیلی تنوع و تضاد داشت. از طیف‌های مختلف فکری در برنامه دعوت کردیم و این مسئله، خیلی برایمان مهم است. گاهی به ما می‌گفتند که چرا فلانی را دعوت کردی؟ ولی ما خودمان را ملزم کردیم که سلایق مختلف را به کتاب باز بیاوریم چون کتاب، جای گفت و گو است. اگر می‌گوییم کتاب بخوانید یک دلیل دارد اینکه آدم‌های اهل گفت‌وگویی شویم. ما فراموش کردیم که چطور گفت و گو کنیم از پشت میز مدیریت گرفته تا کف خیابان. ما تلاش داریم این را در ناخودآگاه و خودآگاه نهادینه کنیم و بدانیم که هدف از کتابخوانی چیست. آرزوی فصل سوم کتاب باز این است که مردم اهل مطالعه شوند و با هم گفت‌وگو کنند. امیدوارم خودمان قبل از همه به این شعار، عمل کنیم.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.