به گزارش گروه سیاسی قدسآنلاین، وکلای مردم وقتی در مجلس قانون منع به کارگیری بازنشستگان را به ثمر میرساندند، بیشک تصور چنین عواقبی را برای آن نداشتند. کما اینکه یکی از آنان اذعان کرده بود: ما گمان داشتیم حدود 1200 تا حداکثر 1500 مدیر ارشد دولتی شامل آن شوند اما تنها در یک وزارتخانه مطابق این قانون بیش از 1900 مدیر و مشاور باید برکنار شوند... دقت فرمودید! تنها در یک وزارتخانه! حالا این وضع را تعمیم دهید به انبوه وزارتخانهها، سازمان ها، نهادها و مراکز دیگر. رسماً مدیریت کلان و ارشد کشور در دست بازنشستگان عزیز بوده و کسی نمیدانسته است. باری مدیران ارشد دولتی هم که پیشتر از این قوانین و مصوبات زیاد دیده و با دور زدن قوانین و سفارش و استثنا و غیره، پشت میزهایشان باقی مانده بودند، هنگام تصویب این قانون چندان نگران نبودند، اما حالا که جدی شده، هر کس در جست وجوی راه فراری است!
بله! حیرت آور همینجاست که وزارتخانهها و مدیران کلان به جای استقبال از چنین قانون مثبت و مؤثری، بیشتر درصدد دور زدن آنند. مردم هم تماشاگرند تا ببینند کدام طرف فایق خواهد آمد. از صدا و سیما خبر میرسد برای معافیت چند چهره اصلی سازمان که سالها پیش باید بازنشسته میشدهاند، تلاشهای تحسین برانگیزی صورت گرفته و شهردار مشهد هم گفته؛ «موارد زیادی وجود دارد که ماندن مرا قطعی میکند!» و خلاصه ما به روزهای نهایی نزدیک میشویم و این مدیران عاشق خدمت به خلق کم نیستند که دل از ریاست نمیکنند و هنوز هم میخواهند خادم ملت باشند تا مبادا که به جوانترها هم نوبت خدمت در این سطح برسد!
در یادداشت پیشین شرح دادم که چگونه چند نسل از بهترین فرزندان این آب و خاک، پشت سر همین مدیران بازنشسته که همچنان حاضر به رها کردن مدیریتهای ارشد مملکت نیستند، پیر شدند و از دست رفتند. شما را به خدا نگذارید این رویه تداوم یابد. مجلس شورای اسلامی باید از قانون مصوبش مراقبت کند تا درست پیاده شود و جماعت ذی نفع نتوانند با انواع تبصرهها و لابی کردن ها، از اجرای آن طفره بروند. دهههاست که شعار جوانگرایی میدهیم و حرف از حمایت و همراهی با نسل جوان میزنیم و اکنون بهترین زمان آزمودن آن شعارهاست. دههها این شعارها را دادیم ولی پستهای مدیریتی کلان مملکت را دسته دسته مدیران بازنشسته و چند شغله اشغال کردهاند. این جراحی باید از یکجا شروع میشد و این اعتبار این دوره مجلس شد که بانی چنین قانونی شود. آن لطیفه معروف را همه شنیدهایم که در دعوای کودکان و مفاخره آنها به شغل پدرانشان، بویژه آنکه پدرش وکیل مجلس بود و قانون مینوشت، کودکی برنده شد که پدرش شغلی معمولی داشت و باید بر صحت اجرای قوانین نظارت میکرد.
بیشک آنها لطیفه است و ما در دنیای واقع زندگی میکنیم. اما اگر مجریان این قانون مراقبت نکنند، جمیع این مدیران ارشد، خلاصه راهی برای معافیت و گریز مییابند و تمام این زحمات بر باد رفته و همه چیز ابتر باقی میماند. راه این معافیتها را ببندید. نگذارید پس از 40 سال باز هم عدهای گمان کنند میتوانند قانون را دور بزنند. باور کنید یک راه خانه تکانی مدیریت کلان کشوری همین است. تزریق هوای تازه به این حوزههای مدیریتی و بهرهگیری از شور و نشاط و دلسوزی جوانان، همراه با تواناییهای بالقوه و بالفعل ایشان، میتواند در این برهه، راهگشای بسیاری از بنبستها شود. تا اجرای کامل و دقیق این قانون خوب است مجلس با همراهی رسانههای کشور، مسئله را با جزئیات دنبال کنند.
انتهای پیام/
نظر شما