به گزارش گروه فرهنگی قدسآنلاین، بتازگی و در ایام وفات حضرت معصومه (س) دو کتاب با موضوع زندگی ایشان برای مخاطب کودک و نوجوان منتشر شد. این دو کتاب از آن جهت حائز اهمیت است که درباره شخصیت حضرت معصومه (س) کمتر قصه و داستان بلند نوشته شده است. گرچه این کمبود، از اطلاعات اندک تاریخی سرچشمه میگیرد. بر همین اساس با خانم سیدهنرگس میرفیضی و سارا عرفانی، نویسندگان کتابهای «ابرک و دختر دانا» و «دختر ماه» درباره ادبیات کودک و نوجوان، بایستههای آثار دینی در این حوزه و چند و چون شکل گیری این کتابها حول شخصیت حضرت معصومه(س) به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
• نرگس میرفیضی •
■ «ابرک و دختر دانا» روایتی از دوران کودکی حضرت معصومه(س)
نرگس میرفیضی درباره علاقهاش به ادبیات کودک و نوجوان میگوید: از دوران نوجوانی در این حوزه مطالعه داشتهام و حتی وقتی برای مخاطب بزرگسال قلم میزدم، مطالعهام در حوزه کودک و نوجوان ادامه پیدا کرد. علاقه شخصیام و احساس نیازی که در مخاطب کودک و نوجوان برای مطالعه آثار متفاوت وجود داشت، موجب شد به شکل جدی به فعالیت در این حوزه فکر کنم. دوست داشتم به شکل تازهای وارد فضای شعر و داستان کودک و نوجوان شوم؛ بویژه در ادبیات کودک با محتوای دینی و مذهبی که معتقد بودم بسیار جای کار دارد. «ابرک و دختر دانا» در واقع داستانی است که همراه با داستانی دیگر در یک کتاب برای مخاطب کودک منتشر شده است. داستان «ابرک و دختر دانا» به روایتی از دوران کودکی حضرت معصومه(س) است و داستان «آقای خورشید مهربان» که در همان کتاب است، به ماجرای نماز باران امام رضا(ع) میپردازد و انتشارات آستان قدس با تیراژ ۵۰۰۰ جلد آن را چاپ کرده است.
■ داستانی برای کوچک و بزرگ
این نویسنده حوزه کودک درباره چگونگی شکلگیری کتاب میگوید: تولید کتاب پیشنهاد انتشارات بود. به واسطه همکاریام با نشریات حرم رضوی و شناختی که از قلم من داشتند، پیشنهاد دادند تا به مناسبت دهه کرامت این کتاب را با نگاه جدیدی درباره زندگی این دو عزیز خلق کنیم. انتخاب داستانها و زاویه دید روایت با نویسنده بود. بنابراین درباره زندگی و دوران کودکی حضرت معصومه (س) مطالعه کردم و به نظرم روایتی که حضرت معصومه(س) در غیاب امام کاظم(ع) و در سن حدود هشت سالگی جواب سؤالهای عالمان شیعه را میدهند - و امام کاظم(ع) از جریان با خبر میشوند و سه بار میفرمایند «فداها ابوها»- برای تولید اثر مناسب به نظر آمد. قهرمانسازی پررنگی که در این روایت وجود دارد و نشان میدهد یک دختر کوچک میتواند به سطح بالایی از علم و معرفت برسد، فارغ از پشتوانه دینی داستان، برای کوچک و بزرگ جذابیت دارد.
تصمیم گرفتم این داستان را با یک داستان دیگر آغاز کنم تا کشش آن برای کودکان بیشتر شود. قصه را با یک داستان فرعی آغاز کردم؛ داستانی که برای خودش دارای موقعیت و شخصیت مستقل بود، اما در ادامه به داستان اصلی کتاب که درباره حضرت معصومه(س) بود، متصل میشد.
دغدغه، نشان دادن چهره واقعی اسلام میرفیضی در خصوص پیرنگ اصلی داستان توضیح میدهد: داستان اینگونه شروع میشود که ابر کوچکی که تازه به دنیا آمده و با مادرش در آسمان شهر مدینه زندگی میکند؛ هنوز بلد نیست مثل مادرش باران بسازد و فقط میتواند برای مردم سایه درست کند.
ابرک و مادرش در حال حرکت بر آسمان مدینهاند و تعدادی پسربچه را میبینند که مشغول درسخواندن هستند. ابرک از مادرش میپرسد: چرا اینهایی که دارند درس میخوانند همگی پسرند؟ مگر دخترهای این شهر سواد ندارند؟ و مادرش پاسخ میدهد که اتفاقاً باسوادترین، باهوشترین و داناترین بچه این شهر یک دختر است؛ میخواهی او را نشانت بدهم؟ و در ادامه با کاروانی که به سمت خانه امام کاظم(ع) برای پرسیدن سؤالهایشان در حرکت هستند، همراه میشوند و بقیه داستان شکل میگیرد. در واقع من دوست داشتم با انتخاب این روایت به صورت ضمنی چهره روشن اسلام را هم نشان بدهم که در بستر معارف آن تفاوتی میان مردان و زنان در کسب دانش نیست.
بانوان هم همانند مردان شرایط رشد و پیشرفت دارند و شخصیتهایی مثل حضرت معصومه(س) را در 1000 سال پیش پرورش دادهاند. این مطلب اگر در ذهن کودک جای بگیرد که اسلام برای بها دادن به دختر و پسر تفاوتی قائل نیست؛ ما پیشاپیش با تفکرات اسلامستیزانهای که سعی دارند به مردم بگویند دین اسلام زن را نادیده میگیرد، مبارزه کردهایم.
■ در حوزه کودکان و نوجوانان بیشترین استقبال از کتابهای آیینی است
این شاعر در ادامه درباره میزان استقبال مخاطبان از آثار دینی در حوزه کودک میگوید: در آمارگیری سال گذشته از کودکان و نوجوانان درباره اینکه چه کتابهایی را بیشتر مطالعه کردهاند، اتفاق جالبی رخ داد. نتیجه این بود که بیشترین کتابهایی که سال گذشته توسط کودکان و نوجوانان خوانده شدهاست، کتابهایی با محتوای آیینی بودهاست؛ یعنی شعرها و داستان هایی که با درونمایه مذهبی یا آیینی نوشته شدهاند. شاید در ابتدا این آمار با توجه به ضعفهایی که امروزه داستانهای دینی در حوزه کودک و نوجوان دارند و ما از آنها آگاه هستیم؛ کمی عجیب به نظر برسد. با این حال وقتی این اندازه از استقبال از محتوای دینی در آثار کودک و نوجوان را میبینیم، گواهی بر این مطلب است که نصف مسیر را رفتهایم و حالا نوبت ماست که آثار خوبی برای مخاطب کودک و نوجوان خلق کنیم.
■ ضرورت تسلط به جهانبینی کودک امروز
مؤلف کتاب ابرک و دختر دانا بیان میکند: کودکان دهه ۶۰ و ۷۰ با آثار آن دوره ارتباط برقرار میکردند. اما کودک دهه ۸۰ و ۹۰ در معرض انواع رسانههای سمعی و بصری و دیجیتال -که بشدت جذابتر از کتاب هستند- قرار دارد. به همین دلیل اگر میخواهیم داستانی بنویسیم که درونمایه مذهبی دارد، برای اینکه هم حرف خودمان را بزنیم و هم مخاطب را پای کتاب نگه داریم، باید با استفاده از تکنیکهای نو و خلاقیت در ارائه داستان، نوآوری به خرج بدهیم و قصهگوییمان را همگام با شرایط فعلی بهروز کنیم. امروز دیگر نمیتوانیم با سبک و سیاقی که برای بچههای دهه ۶۰ و ۷۰ حرف میزدند، قصهگویی کنیم. نیازها، نگاه و جهانبینی کودک امروز با کودک قدیم فرق میکند.
نویسنده نمیتواند تنها از تجربیات کودکی و نوجوانی خودش برای نسل جدید استفاده کند و اثری قابل قبول خلق کند. باید کودک امروز را بشناسیم و بعد متناسب با سلایق او شعر و داستان بنویسیم. بخصوص برای رقابت با آثار ترجمهای که این روزها بازار را قبضه کردهاند، باید سراغ فرم، زبان، نگاه و محتوای تازهای برویم. کودکان دارند به خواندن آثار خارجی عادت میکنند و ما اگر میخواهیم مخاطبمان را حفظ کنیم باید نگاه و قالبهای سنتی را کنار بگذاریم و برای ارتباط گرفتن با کودک و نوجوان امروز استانداردهای جدیدی تعریف کنیم.
■ زبان کودکانه صرفاً زبان شکسته نیست
میرفیضی یکی از مشکلاتِ آثار کودک و نوجوان را ضعف زبان میداند و میگوید: برخی از آثاری که امروز خلق میشوند، از نظر زبان برای مخاطب کودک مناسب نیستند. این ضعف بویژه وقتی وارد آثار دینی میشود بشدت خودش را نشان میدهد. برای مثال برخی از قصههای منظومی که براساس زندگی ائمه(ع) برای کودکان خلق میشوند از ضعفهای ساختاری، زبانی و ایرادهای وزنی و قافیهای رنج میبرند و نمیتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند.
بعضی از نویسندگانی که تازه به حوزه کودک و نوجوان وارد شدهاند تصور میکنند همین که زبانشان را شکسته کنند یا با لحن بچگانه حرف بزنند، زبان مناسب داستان یا شعر کودک را به کار گرفتهاند. درصورتی که وقتی برای کودکان داستان و شعر مینویسیم، همزمان زبانآموزی او را هم تکمیل میکنیم.
به همین دلیل نویسنده رسالت بزرگتری دارد و باید در کنار انتقال مفاهیمی که مدنظر اوست، به بحث آموزش زبان نیز توجه کند. پس نویسنده در برابر مخاطب خود مسئول است و باید بیش از نویسنده آثار بزرگسال از خودش سؤال کند آیا با زبان سالم با مخاطبم حرف میزنم یا با زبان ناسالم؟ قرار دادن فرم و محتوا در دو کفه برابر به هر نویسندهای کمک میکند تا در برخورد با مخاطب تصمیم بهتری بگیرد و اثر شایستهتری خلق کند.
• سارا عرفانی •
■ انتشار مجموعه کتابی از سرگذشت زنان تأثیرگذار اسلام
سارا عرفانی، نویسنده کودک و نوجوان نیز درباره شکل گیری کتاب «دختر ماه» که روایت داستانی از زندگی حضرت معصومه (س) است، میگوید: ایده کتاب، پیشنهاد نشر مدرسه بود. قرار است یک مجموعه کتاب هایی از سرگذشت زنان تأثیرگذار تاریخ اسلام منتشر شود که دختر ماه یکی از آن مجموعه هاست. حضرت
ام البنین(س)، حضرت زهرا(س) و حضرت آمنه (س) از جمله زنانی هستند که در این مجموعه درباره زندگی آنها داستان نوشته خواهد شد. من حضرت معصومه (س) را انتخاب کردم به این خاطر که علاقه داشتم درباره ایشان داستانی بنویسم تا این الگوی خوب در زندگی دختران نوجوان تأثیرگذار باشد. به این دلیل که کتابم درباره حضرت معصومه(س) بود، از انتشارات خواستم کتاب روز ولادت حضرت معصومه(س) منتشر بشود که همینطور هم شد. اما درباره کتاب هنوز اطلاع رسانی خوبی انجام نشده است. فکر میکنم اگر مجموعه به صورت کامل منتشر بشود اطلاع رسانی بیشتر و بهتری خواهد شد. دختر ماه از نظر زبانی برای مخاطب نوجوان نوشته شده است، اما برای مخاطب بزرگسال هم مناسب است.
■ اطلاعات کمی از زندگی حضرت معصومه(س) وجود دارد
عرفانی با بیان اینکه درباره حضرت معصومه (س) اطلاعات بسیار کمی وجود دارد و همین مسئله نوشتن داستان را سخت میکند، اظهار میکند: از این جهت که نمیشد در کتاب از استنادات تاریخی زیادی استفاده کرد و من هم قصد داشتم رمان بلندی بنویسم، دستانم کمی بسته بود. چرا که درعین خیال پردازی و داستان نویسی باید امانتدار میبودم و به داستان زندگی ایشان خدشه وارد نمیکردم. با توجه به این مسئله برای نوشتن داستان، بخشی در زندگی ایشان پیدا کردم که مناسب روایت دیدم. آن هم اینکه وقتی فرزندان علویان یتیم میشدند حضرت معصومه (س) آنها را زیر بال و پر خودشان میگرفتند و برای آنها مادری میکردند. من دو تا از این دختربچهها را وارد داستان کردم و روی آنها یک سری داستان هایی را در کنار شخصیت حضرت معصومه (س) پرداخت کردم.
■ کتابهای متعدد از یک موضوع دست مخاطب را بازتر میکند
این نویسنده درباره بایستههای آثار دینی میگوید: میتوان با زبان و قلم خوب، اتفاقات و سوژههای دینی را طوری بیان کرد که برای مخاطب نوجوان جذاب باشد. مثلاً در حیطه بزرگسال، کتاب «کشتی پهلو گرفته» نمونه موفقی است که شاید چاپ 40 و 50 را نیز رد کرده باشد. «آفتاب در حجاب» یا «پدر، عشق، پسر» که در آن داستانی از زبان یک اسب بیان میشود نیز بسیار موفقاند. ما اگر برای بیان یک اتفاق که بارها آن را شنیدهایم دنبال روایت نابی باشیم، کارمان موفق میشود. میخواهم بگویم نمونههای موفق هم داشتهایم. پس با توجه به نمونههای موفق دیگران هم میتوانیم به سراغ این مضامین برویم. ضمن اینکه هر نویسنده قلم و فضای داستانی خودش را دارد و اگر کتابهای مختلفی در یک موضوع نوشته شود، دست مخاطب را هم برای انتخاب بازتر میکند و گستره مخاطبان بیشتر خواهد شد.
■ حمایت ناکافی نهادهای فرهنگی
نویسنده «پنجشنبه فیرزهای» درباره حمایت از نویسندههای حوزه دینی میگوید: راستش را بخواهید هم درباره کتاب پنجشنبه فیروزهای که درباره مشهد و زیارت است و هم درباره کتاب دختر ماه حمایتی که باید صورت نگرفت. مثلاً درباره پنجشنبه فیروزهای که به نوعی پیشنهاد خود آستان قدس هم بود، گفتند درباره زیارت کتابی بنویسید و ما هم حمایت کامل میکنیم؛ اما آن چه که انتظار میرفت اتفاق نیفتاد. حتی قرار بود پرونده هایی را از کسانی که در حرم شفا گرفتهاند یا کرامتی دیدهاند به من بدهند تا روایت من با توجه به اتفاقات، واقعی باشد، اما بدقولی کردند.
کتاب پنجشنبه فیروزهای، این قابلیت را داشت که تمهیدی بیندیشند تا قیمت کتاب کمتر بشود یا آن را بین زائران پخش کنند، یا حداقل یک رونمایی از آن در حرم میگرفتند؛ اما هیچکدام صورت نگرفت. درباره کتاب «دختر ماه» هم من از خود حضرت کمک گرفتم. دوست داشتم خدمتی برای این آستان انجام دهم. اما همین کتاب حتی در فروشگاه حرم پیدا نمیشود و همین نکته جای خالی بعضی چیزها را نشان میدهد.
■ استفاده از اساتید مسلط به تاریخ اسلام
نویسنده «لبخند مسیح» درخصوص استفاده از منابع تاریخی عنوان میکند: برای این کتاب سراغ اساتیدی مسلط به تاریخ اسلام رفتم و سؤالها و مشکلاتم را درباره کتاب دختر ماه و روند تحقیقاتی آن مطرح کردم. مثلاً من شنیده بودم سندیت روایتی که درباره پاسخ دادن حضرت معصومه(س) به سؤالات شیعیان است، چندان قوی نیست. از همان کارشناسان این را پرسیدم که یکی از بزرگواران گفتند، شاید صدها اتفاق از این دست حتی بزرگتر و ارزشمندتر از این نیز در زندگی ایشان اتفاق افتاده ولی در تاریخ گم شده است.
پس بهتر است از ظرفیت این حدیث استفاده کنیم و برای خلق آثار داستانی و هنری از آن بهره برداری کنیم. میخواهم بگویم خیلی جای کار داریم. همین اتفاق میتواند برای تولید یک داستان کودک استفاده شود. ما باید از تمام ظرفیتهای روایی و تاریخی که داریم استفاده کنیم و آنها را با زبانها و تکنیکهای مختلف بیان کنیم. حتی این ظرفیت وجود دارد که درباره حضرت معصومه (س) رمانی بنویسیم که از مباحث علمی و حکمی در آن استفاده شود. منتها در کتاب دختر ماه به این دلیل که برای مخاطب نوجوان بود، سعی کردم خیلی وارد این فضاها نشوم.
انتهای پیام/
نظر شما