گرچه بسیاری از شهرهای استانهای خراسان در تکاپوی تدوین این برنامه هستند اما بنابر تجربیات ناکام گذشته، نحوه اجرای فرایند مزبور نیازمند حساسیت و دقت نظر افزونتری میباشد، چنانکه در برخی شهرستانها شنیده میشود که تدوین چنین طرحی به دور از روابط و رانتها نیز نبوده است.
الزامات تدوین طرحهای راهبردی
دکتروحید بنایی، کارشناس حوزه شهری با اشاره به پیشینه تدوین برنامههای توسعهای درخصوص الزامات طرحهای راهبردی میگوید: طی چند دهه گذشته و با آغاز تأکید بر تدوین برنامههای استراتژیک در سیاستگذاریهای کشور همواره این انتقاد وارد بوده که این طرحها با ساختارهای بومی ومحلی جوامع منطبق نیست. بنابراین از همان دوران به دنبال تدوین برنامههایی جایگزین بودند که در توسعه شهری اثرگذار باشد یکی از این طرحها تدوین طرح راهبردی و ساختاری بوده که برای نخستین بار وزارت مسکن و شهرسازی وقت آن را به طور پایلوت در ۴ شهر اجرا کرد که جدیترین چالش این برنامه، نبود زیرساختهای مطلوب در حوزههای علمی، فنی، قانونی و نهادی محسوب میشد. چرا که در روند طرح راهبردی تنها به تربیت متخصص، نهادسازی و تصویب قوانین در راستای طرحهای جامع – تفصیلی عمل کردیم. همچنین فرایندی که برای تهیه طرحهای راهبردی در سایر جوامع طی شده در عمل در کشور ما طی نشده است زیرا در فرایند طرحهای راهبردی جدیترین مقوله مشارکت مردم به شمار میآید که ساختارهای لازم این قضیه در کشور ما فراهم نشده است. از
همین رو طی سالها این طرحها تدوین شدند و در آرشیوها ماندند و به مرحله اجرا نرسیدند. در حال حاضر نیز وزارت کشور؛ شهرداریها را به تدوین طرح راهبردی الزام کرده که در شرایط امروزی نیز وضعیتی مشابه طرحهای پیشین خواهد داشت چرا که زیرساختها و فرآیند آن همچنان فراهم نیست. همچنین اغلب تدوین برنامهها به پژوهشگران و کارشناسان واگذار میشود که درکلانشهرها فعالند درحالی که این افراد مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی سایر شهرها را لمس نکرده و نمیشناسند و تنها براساس نتایج یک تحقیق میدانی برنامهریزی میکنند. درحالی که باید به نهادسازی در شهرها توجه داشت تا مناطق مختلف براساس شرایط خود به تدوین برنامهها بپردازند.
بومیسازی طرحهای راهبردی
دکتر الهام لشگری دیگر کارشناس حوزه شهری نیز اظهار میکند: با نگاهی به پیشینه تدوین طرحهای راهبردی درجهان میتوان دریافت که یکی از ضرورتهای این امر توجه به درک فضای بومی بوده است. در واقع اگردر تدوین برنامهها شرایط شاخصها بومیسازی نشود این طرحها نیز تفاوت چندانی با طرحهای جامع و تفصیلی نخواهد داشت. بنابراین در سالهای اخیر سعی شده با اجرای طرحهای راهبردی و ساختاری برنامهها را در قالب افقهای بلندمدت و با انعطاف بیشتر تحققپذیر کنند.
وی تأکید میکند: دیگرجنبه قابل تأمل در طرح یادشده، توجه به بخش شهرداریها و نقش مدیریتی و اجرایی است. بنابراین اگر ساختار موردنظر به درستی اجراشده و شرایط را به سمت مطلوبی هدایت کند جنبههای مدیریت اجرایی و تحققپذیری طرح نیز افزوده میشود. البته بنابر تجربیات دریافتهایم که گاهی موارد فاصله معنایی مشهودی میان طرحهای راهبرد ی در میان شهرها و شهرداریها وجود دارد به این ترتیب ما راهبردی را برای شهر تدوین کردیم و انتظار داشتیم راهبردهای شهرداری نیز در امتداد همین رویه ادامه پیدا کند در حالی که در عمل چنین نبوده است.
موانع اثرگذار در سیاستگذاری
از نکات برجسته طرح راهبردی در حال اجرا تأکید بر نقش مشارکت مراکز علمی است که با اما و اگرهایی نیز همراه است.
دکتر لشگری دراین باره خاطرنشان میکند: به طورحتم برای اثر بخشی این طرح نیاز به پیشینه تحقیقاتی است اما از آنجا که گاهی در برخی شهرستانها امکان بهرهگیری از متخصصان یادشده وجود ندارد، تدوین این راهبردها توسط سایر مراکز دانشگاهی و پژوهشگران مناطق دیگر صورت میگیرد که این امر اجتنابناپذیر است. حال از چالشهای فعالیت متخصصان این است که حتی در فرآیند تدوین طرح و زمانی که به شهرداریها مراجعه کرده و در زمینه ساز و کارهای اجرایی بحث میشود؛ برخی کارشناسان مجموعه شهرداری امکان و بضاعت علمی و تخصصی نداشته و با بسیاری از مفاهیم مورد نظر ناآشناهستند. بنابراین مشاوران در روند تدوین و اجرا دچار سردرگمی و سرگردانی میشوند چرا که نمیتوانند تشخیص دهند اولویتهای مجموعهای که برای آنها فعالیت میکنند چیست؟ زیرا اغلب در شهرداریها اولویتها در موضوعات مالی شکل میگیرد از همین رو کارشناسان و مشاوران وقتی به موضوع مالی ورود پیدا میکنند به سهولت در برنامههایشان به نتیجه میرسند. همچنین گاهی موارد در فرایند تهیه طرح شاهدیم که طرحها به گروههایی واگذار میشود که توانایی تخصصی لازم را ندارند. البته وقتی از طرح راهبردی شهری و شهرداری صحبت میشود منظور ما مقولهای با گستره وسیعی است که متخصصان و صاحبنظران حوزههای متعددی را میطلبد. از همین رو طرحهای تدوین شده به دلیل ضعف در تیم تدوینگر خیلی منحصر به فرد و کارگشا نیست چنانکه اگر طرح مزبور را با طرحهای سایر شهرها مقایسه کنیم با موضوعات و بررسیهای مشابه و تکراری مواجه میشویم. به این ترتیب طرح راهبردی تدوین شده هیچ تفاوتی با طرحهای جامع گذشته نداشته و تنها هزینههای مالی و زمانی مضاعفی صرف شده، بدون آنکه طرح انجام شده مشکلی را از شهرها حل کند.
وی در زمینه آثار احتمال رانتهای علمی در روند تدوین طرحهای یاد شده اظهار میکند: بیشک در هر برنامهای وجود رانتهای تخصصی کیفیت کار را کاهش میدهد. در نتیجه طرحهای یاد شده به طور طبیعی به سویی میرود که منافع گروهی خاص را تأمین کند. بنابراین در طرح راهبردی بیش از هر مسئلهای بر چشمانداز آن توجه شده که از مسئله قابل تأمل گستره شمولیت است به نحوی که گروه جامعی از مردم و مسئولان را دربربگیرد.
این استاد دانشگاه درخصوص چالش جامعه کارشناسان در تعامل با بخش مدیریتی تأکید میکند: ما بسیاری از محققان حوزههای مختلف را درجامعه میبینیم که با وجود اینکه طرحی را سالهاست تدوین کردهاند اما درحالی که زمان افق طرح مزبور روبه پایان هست هنوز دستمزدی دریافت نکردهاند. از همین رو بسیاری از متخصصان به دلیل نگرانی از عدم توان پرداخت هزینهها و حق الزحمههای تیم پژوهشی، ترجیح میدهند تیم همکاری خود را محدود کنند که این برنتایج و اثرگذاری طرحهای یاد شده مؤثر است. در واقع باید فرصتهایی را ایجاد کنیم که صاحبنظران انگیزهای برای مشارکت داشته باشند.
نبود مدیریت یکپارچه
دکتر لشگری با اشاره به موانع اجرای طرحهای راهبردی میافزاید: از چالشهای قابل توجه در تمامی شهرهای ما نبود مدیریت یکپارچه است از همین رو با وجود تلاشهای بیشمار، نمیتوان برنامهها و راهبردها را پیش برد. چرا که با وجود برنامهریزی کارشناسانه از یک نقطهای فضای مداخله و اثرگذاری مجموعه و نهادی دیگر شکل میگیرد که قواعد و شرایط خاصی دارد. از همین رو با وجود بیش از ۱۹ نهاد متولی و تصمیمساز در حوزه شهری، تعامل این نهادها در اجرای طرحها را باید مقولهای چالش برانگیز دانست.
وی در پاسخ به اینکه چگونه میتوان زمینه اجرای بهینه طرحهای راهبردی را فراهم کرد تا قواعد پژوهشی تحت تأثیر مسائل مدیریتی شهرداریها قرار نگیرد، میگوید: این رویهای دوسویه است به این ترتیب بخش مدیریتی و اجرایی که همان شهرداری است دیدگاههای متخصصان را بپذیرد و جامعه کارشناسان نیز باید هماهنگی و مراودات بیشتری با مجموعه اجرایی و تصمیم گیرنده داشته باشد و از نظرات آنها و قواعد قانونی و اجرایی آگاه شوند. چرا که برخی موارد متخصصان طرحهایی را تدوین میکنند بدون آنکه به خلاهای قانونی و اجرایی توجه کنند. بنابراین در عمل پژوهشگران تحققپذیری طرح را کاهش دادهاند در حالی که میتوانستند با تعدیل در برنامههای خود این قضیه را تقویت کنند. چرا که امروزه ما در حوزه برنامههای شهری با محدودیتهای مالی و اولویتهای بیشماری در سیاستگذاریها مواجه هستیم. از همین رو در فرایند طرح باید جلسات هم اندیشی متعددی با حضور متخصصان حوزههای مختلف و گروههای تصمیمساز شکل بگیرد. چرا که در حال حاضر شاهدیم بسیاری از طرحهای شهری از جوانب مختلف در تعارض با سیاستها و تصمیمات متولیان متعدد این حوزه است.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما