تحولات لبنان و فلسطین

احسان علیخانی سال‌هاست به عنوان مجری و تهیه‌کننده برنامه «ماه عسل» شناخته شده است. برنامه‌ای با تم اجتماعی که با سوژه‌های خاص خودش قصد دارد در لحظات نزدیک به افطار هم تنبه ایجاد کند، هم انگیزه تلاش و حرکت را در مخاطبانش افزایش دهد. این روزها اما احسان علیخانی با «عصر جدید»؛ برنامه‌ای که کاملاً سمت و سویی متفاوت با «ماه عسل» دارد، در تلویزیون حضور پیدا کرده است.

کپی می‌کنم، پس هستم!

 زهرا اردکانی/ احسان علیخانی سال‌هاست به عنوان مجری و تهیه‌کننده برنامه «ماه عسل» شناخته شده است. برنامه‌ای با تم اجتماعی که با سوژه‌های خاص خودش قصد دارد در لحظات نزدیک به افطار هم تنبه ایجاد کند، هم انگیزه تلاش و حرکت را در مخاطبانش افزایش دهد. این روزها اما احسان علیخانی با «عصر جدید»؛ برنامه‌ای که کاملاً سمت و سویی متفاوت با «ماه عسل» دارد، در تلویزیون حضور پیدا کرده است.
«عصر جدید» در حقیقت نماینده عصر جدیدی از برنامه سازی تلویزیونی است که چند سالی است آغاز شده و اصالت خود را بر سرگرمی و هیجانات گذاشته است. برنامه هایی که مانند مخدرهای کوتاه مدت عمل می‌کنند و برای ساعاتی مخاطبان خود را در هیجان، خنده، شور و اشتیاق غرق می‌کنند.
«عصر جدید» کپی تمام عیاری از برنامه آمریکایی «America’s Got Talent» است. این کپی کاری هم در دکور و فضای برنامه دیده می‌شود، هم در داوران و طراحی مسابقه و هم حتی در نوع افراد و استعدادهایی که حضور پیدا می‌کنند. «عصر جدید» خود را به عنوان یک برنامه استعدادیابی معرفی می‌کند. احسان علیخانی عنوان می‌کند که در این برنامه به افرادی که تصور می‌کنند دارای استعداد خاص و خارق‌العاده‌ای هستند فرصت داده می‌شود تا خود را نشان دهند و شناخته شوند و از طریق این برنامه مسیر رشد و شکوفایی آن‌ها هموارتر شود. در همین ادعا چند نکته وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می‌شود.

 کدام استعداد؟
نخستین و مهم‌ترین سؤالی که به وجود می‌آید این است که چه استعدادهایی امکان دیده شدن و کشف شدن در این برنامه را دارند؟ در 6 قسمت پخش شده، افرادی با مهارت‌های خوانندگی، نوازندگی، آکروبات، استندآپ کمدی، دوبله و غیره حضور داشتند. از آنجایی که این برنامه مخاطبان زیادی از جمله جوانان و نوجوانان را در طیف بیننده‌های خود دارد، آیا خلاصه کردن استعدادهای انسانی به استعدادهای سرگرم کننده انتخاب درستی است؟ نوجوانی که به دیدن این برنامه می‌نشیند، پس از اتمام آن چه تصوری از استعداد دارد؟ و به دنبال چه استعدادهایی در درون خودش می‌گردد؟ این برنامه توجه خود را صرفاً به استعدادهای سرگرم کننده معطوف می‌کند، در حالی که طیف استعدادهای انسان‌ها بسیار متنوع است. این تعریف از استعداد که در برنامه ارائه می‌شود و استعداد را فقط به استعدادهای نمایشی و ژانگولرها محدود می‌کند، نوعی آدرس غلط دادن و نادیده گرفتن انواع استعدادهای غیر نمایشی و غیر رسانه‌ای است.

  استعدادها به چه کاری می‌آیند؟
دومین سؤالی که در رابطه با استعداد یابی در «عصر جدید» می‌توان مطرح کرد این است؛ آیا بین استعدادهایی که این برنامه به عنوان استعداد برتر معرفی می‌کند و نیازهای جامعه ارتباطی وجود دارد؟ این استعدادها و مهارت‌هایشان بعد از کشف و معرفی توسط «عصر جدید» تا چه اندازه می‌توانند برای کشور و حل مسائل کشور مفید باشند؟ جواب این سؤال‌ها منفی است. استعدادهای کشف شده در این برنامه معمولاً فقط مناسب مجالس جشن و برنامه‌های سرگرم کننده هستند و استعدادهایی نیستند که بتوانند در حل مسائل علمی، اجتماعی، اقتصادی و غیره کشور کمکی بکنند. با این حساب چه دلیلی وجود دارد که برنامه‌ای با این هزینه هنگفت ساخته شود و مخاطب میلیونی را جذب خود کند اما نتواند کمکی برای حل مسائل و مشکلات متعدد جامعه ارائه دهد؟! برنامه‌ای که شرکت کنندگان و بینندگان خود را درگیر حل مسئله و تفکر درباره معضلات جامعه نمی‌کند و استعدادهای آن‌ها را در خدمت به جامعه تعریف نمی‌کند، نمی‌تواند از کارایی لازم یک برنامه در سطح ملی برخوردار باشد. این برنامه نه مسئله ملی را مطرح می‌کند و نه به کمک استعدادهایش مسئله ملی را حل می‌کند. صرفاً کپی است از یک برنامه سرگرم کننده آمریکایی بدون توجه به مختصات بومی و شرایط و نیازهای فعلی جامعه ایران.
  رقابت بر سر چیست؟
این برنامه یک مسابقه است. پس می‌توان گفت بعد از مسئله استعدادیابی، رقابت دومین مسئله این برنامه است. رقابت در این برنامه بر سر چه چیزی است؟ در هر قسمت، افرادی با مهارت‌های کاملاً متفاوت با هم رقابت می‌کنند. مثلاً یک پیشگو با یک خواننده و یک آکروبات باز و یک استندآپ کمدین! ناهمگون بودن مهارت شرکت کنندگان موجب می‌شود که معیار واحد، دقیق و قابل اندازه‌گیری برای رقابت و برای داوری در این مسابقه وجود نداشته باشد. رقابت صحیح زمانی معنا پیدا می‌کند که افراد در یک حوزه تخصصی مشخص و یکسان با یکدیگر مقایسه شوند. در این برنامه که شرکت‌کنندگان حوزه‌های یکسانی ندارند، معیار رقابت براساس ویژگی‌های حرفه‌ای و دقیق نیست؛ بنابراین به جای معیارهای ارزشمندی همچون کارایی، مفید بودن، نو بودن، خلاقانه بودن، معیار اصلی رقابت در این مسابقه عجیب بودن و هیجان انگیز بودن است! در شرایطی که معیار رقابت، هیجان انگیز بودن و عجیب بودن است، قضاوت نیز معمولاً براساس احساسات آنی و لحظه‌ای داوران و مخاطبان صورت می‌گیرد. این سردرگمی در رقابت و در قضاوت در صحبت‌های داوران نیز به خوبی دیده می‌شود. آریا عظیم نژاد که یکی از داوران این مسابقه است در چندین مورد عنوان می‌کند که استعداد باید درخشان باشد تا او انتخابش کند اما هیچ تفسیر دقیقی از اینکه استعداد درخشان چه استعدادی است ارائه نمی‌کند. 
سید بشیر حسینی داور دیگر می‌گوید: پنج معیار برای داوری دارد اما هیچ وقت آن‌ها را توضیح نمی‌دهد. آنچه در عمل در برنامه دیده می‌شود حس لحظه‌ای داوران برای قضاوت است!
در نهایت می‌توان گفت اگر «عصر جدید» هدف استعداد یابی در بستر یک فضای رقابتی را دارد، این هدف با چالش‌های جدی در این برنامه مواجه است. نه استعدادیابی به معنای صحیح خودش اتفاق می‌افتد، نه استعدادهای کارا و مفیدی به جامعه معرفی می‌شود و نه حتی رقابت به صورت دقیق و قابل اندازه‌گیری به وجود می‌آید. ساعتی هیجان و سرگرمی تنها چیزی است که «عصر جدیدِ» تلویزیون برای ما به ارمغان آورده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.