در حالی که طبقات متوسط و آسیبپذیر جامعه، بازنده بزرگ بازی ارزی و کاهش حداقل ۸۰ درصدی ارزش پول ملی در سال گذشته بودند، کارشناسان اقتصادی معتقدند با توجه به تداوم این کاهش در سال جاری، بازار سرمایه و نظام بانکی امن¬ترین پناهگاه برای اندک داراییهای شهروندان است.
سالی که پشت سر گذاشتیم و سالی که پیش رو داریم هم از نگاه شهروندان عادی که زیر سنگینترین فشارهای اقتصادی و تورم، کمر خم کردهاند و هم از زاویه دید مدیران اقتصادی و سیاستگذاران، مقاطعی سخت و نفسگیر توصیف شدهاند. بنا بر اظهارات رئیس کل بانک مرکزی از آنجایی که دشمن، تمرکز خود را بر ایجاد اخلال در بازار ارز، قرار داده، کاهش شدید ارزش پول ملی، تورم و فشار سنگین اقتصادی بر زندگی مردم، در پی آن آمده است.
مردم، قدرت انتخاب زیادی ندارند
در چنین شرایطی قدس از سه صاحبنظر اقتصادی پرسید: بهترین راه برای حفظ ارزش پول ملی و به تعبیر بهتر، جلوگیری از افت بیشتر ارزش داراییهای مردم در سال جاری کدام است؟
به گفته این سه کارشناس در شرایط فعلی که تحریمهای ناعادلانه آمریکا و بیتدبیری مدیران اقتصادی، تراژدی بزرگی را در ارزش پول ملی رقم زده، مردم، قدرت انتخاب زیادی ندارند، اما اگر دولت و بانک مرکزی بتوانند با توجه به تجربیات گذشته، نظارت حداکثری بر منافع مردم داشته باشند و شفافیت را جایگزین رانتخواری و ویژهخواری کنند، بازار سرمایه و نظام بانکی بهترین گزینههای پیش روی مردم برای حفظ دارایی است.
از نگاه هادی حق شناس، عباس هُشی و مهدی تقوی، بورس و بانک حتی در شرایط فعلی که تورم نزدیک به ۴۰ درصد قابل تصور است، بورس و بانک، شرعیترین، سالمترین، وجدانیترین و به صرفهترین بازارها برای حفظ دارایی شهروندان است و به هیچ وجه ورود به بازارهای غیرمولّد و سوداگرانه از قبیل ارز، طلا، خودرو و ملک نمیتواند متضّمن کسب سود عمومی برای مجموعه اقتصاد کشور باشد.
بورس؛ سودآور برای دهکهای آسیبپذیر
هادی حقشناس در این خصوص میگوید: پولی که وارد بازار سرمایه میشود مستقیماً به چرخه تولید وارد و به رونق آن منجر میشود. این رونق، افزایش تولید، کاهش تورم، افزایش اشتغال و در نهایت رفاه اجتماعی را به همراه دارد. این موارد نیازهای اصلی اقتصاد فعلی ما هستند و تبعات مثبت آن نصیب تمام دهکها و بویژه دهکهای کم درآمد میشود، چرا که این گروه در برابر بیکاری و تورم، آسیبپذیری بالایی دارند.
به باور وی در واقع سود حاصل از ورود این سرمایهها به بورس و نظام بانکی از حالت شخصی خارج و جنبه عمومی برای کل بدنه اقتصاد پیدا میکند.
زندگی دلاری، اما درآمد ریالی است
عباس هُشی هم میگوید: متأسفانه مردم به توصیههای دولت، بانک مرکزی و مجلس، دیر اعتماد میکنند. پس اول باید اعتمادشان را بازگردانند، چرا که در سال گذشته آنها که به حرف سیاستگذاران، گوش دادند و به بازارهای سوداگری ورود نکردند، بشدت متضرر شدند و در عوض «حرف گوش نکنها» به خاطر افزایش ۳ برابری ارزش دلار و ورود به بخشهای زیرزمینی اقتصاد، جایزه گرفتند! واقعیت این است که دولت، در مقابل ارزش داراییهای مردم، مسئول است و وظیفه اصلی بانک مرکزی که باید مستقل عمل کند، حفظ و ارتقای ارزش همین داراییهاست.
این اقتصاددان، دلارزدگی، نفتزدگی و دولتزدگی را معضلات بزرگ اقتصاد ایران میداند که تحت تأثیر تحریم ها، ارزش پول ملی و تورم شدید را به جزء لاینفک زندگی مردم تبدیل کرده و به تعبیری، زندگی دلاری اما درآمد، ریالی است.
وی ادامه میدهد: بازار سهام میتواند سود بیشتر را به همراه داشته باشد مشروط به اینکه دولت به عنوان مقام ناظر بورس، از سرمایههای مردم مراقبت کند و از دیگر سو بانک مرکزی با نظارت بر عملکرد نظام بانکی، اجازه سوء استفاده از سپردهها را ندهد.
به باور هُشی با تداوم ارز چند نرخی در سال گذشته، صادرکنندگان، واردکنندگان و مدیران «کمیسیونبگیر» دولتی، بیشترین منفعت را بردند و مردم خوشحساب و دستپاک به عنوان مصرف کنندگان نهایی، جریمه سنگین معیشتی و مالی متحمل شدند.
سود بانکی و بورسی به سلامت اقتصادی نزدیکتر است
مهدی تقوی هم با اشاره به کاهش حدود ۵۰ درصدی صادرات نفت، میگوید: طبعاً به همین دلیل منابع ارزی کمتر و واردات گرانتر میشود و زندگی مردم باز هم تحت فشارهای تورمی خواهد بود حال آنکه حقوق و دستمزد متناسب با این تورم رشد نکرده است.
به باور وی از آن جایی که بازیهای تحریمی و ارز همچنان ادامه دارد، مردم گزینههای اندکی برای حفظ ارزش دارایی خود پیش رو دارند. این اقتصاددان اضافه میکند: بورس مستقیماً به تولید متصل است و هر چند کاهش قیمت سهام هم دور از ذهن نیست، کسب سودهای بورسی و یا سودهای بانکی کمتر از ۱۵ تا ۲۰ درصدی که با تورم همخوان نیست، به سلامت اقتصادی نزدیکتر است و از حجم سوداگریها در بازارهای موازی میکاهد.
نظر شما