تحولات لبنان و فلسطین

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۴
کد خبر: 654591

حجت الاسلام پارسانیا در مراسمی به مناسبت چهلمین سالگرد شهادت استاد مطهری گفت: مطهری اسلام را دارای هویت تمدنی می دانست و این رویکرد تمدنی در آثار شهید مطهری مشهود است.

آثار شهید مطهری رویکرد تمدنی دارد

به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، همایش چهلمین سالگرد شهادت استاد متفکر آیت الله مرتضی مطهری با موضوع «شهید مطهری و تمدن نوین اسلامی» با حضور آیت الله العظمی سبحانی و آیت الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور و دیگر اساتید و علمای حوزه علمیه قم در سالن همایش‌های دارالشفاء برگزار شد.

آیت الله اعرافی در ابتدا به برخی شاخصه‌های شخصیتی شهید مطهری پرداخت و اظهار کرد: صاحب نظری و اجتهاد و جامعیت در بخش عمده علوم حوزوی و اسلامی، که کاری دشوار و قله‌ای دیریاب است، نصیب برخی افراد در حوزه می‌شود و شهید مطهری با ذهنی باز و همتی بلند و سرعتی بالا توانستند در قلمروهای گوناگون علوم اسلامی اعم از فقه و اصول و فلسفه و کلام و رجال به صاحب نظری و اجتهاد نائل شوند. ضمن اینکه قبل از انقلاب و در عصری که حوزه‌ها در حصار بودند، در امتداد علامه طباطبایی و امام با مکاتب فلسفی معاصر و غرب به خوبی آشنا بود و علی‌رغم اینکه با واسطه ترجمه، از افکار متفکران و فلاسفه غرب آشنا می‌گردید به اذعان خود مترجمان هگل و کانت و دکارت را خوب می‌فهمید و تقریر شهید از افکار آنها بسیار راحت و قابل فهم‌تر بود. با جریانات فکری، سیاسی، اجتماعیِ غرب و جهان معاصر آشنا و مرد زمانه خود بود. یک فرهنگ شناس بین‌المللی بود که جریانات فکری و معرفتی را به خوبی می‌شناخت.

وی در مورد دیگر ویژگی‌های شهید مطهری گفت: با داشتن همه آن سرمایه‌ها، یک شخصیت نوپرداز و نظریه‌پرداز بود که در مقابل آن هجمه‌ها با تمام قدرت و رشادت ایستاده بود و مدافع تمام قد از اندیشه تمدن اسلامی بود. او در عین اینکه یک نظریه‌پرداز و مولد اندیشه‌های فعال و مهاجم در اندیشه‌های تمدنی اسلام بود تنها به بررسی و پاسخ و دفع شبهات بسنده نمی‌کرد بلکه فراتر از پاسخگویی، نظریه‌پرداز و گفتمان‌ساز بود و آگاهانه اندیشه اسلامی را مطرح می‌کرد. مطهری مرد وظیفه بود و مهاجرت وی از قم و حضور در فضای دانشگاهی را می‌توان شاهدی بر این مدعی گرفت. روح انقلابی وی که در مبارزه با تحجر و التقاط و همراهی با نهضت امام متجلی بود همیشه همراه وضانت و متانت علمی بود و در کنار تمام اینها ویژگی اساسی او اخلاق و عبادت او بود که ما به عینه شاهد آن بودیم.

مدیر حوزه‌های علمیه در بخش دیگر سخنش با اشاره به نوع تفسیر خاص شهید مطهری از اسلام گفت: نسبت به اسلام دو تفسیر وجود دارد؛ یک تفسیر اقلی و حاشیه‌ای به اندیشه اسلامی است که فقه و معارف اسلامی را تعلیقه‌ای به حیات بشر می‌داند. این تفسیر یک طیف دارد و چند نظریه ذیل همین نگاه می‌گنجد، هم در فضای سنتی و هم در فضاهایالاهیاتی جدید در ایران و جهان اسلام ذیل این نگاه جریاناتی وجود دارد. جریان دوم نگاه تمدنی به اسلام است، البته این به معنا این نیست که آنچه در کتاب و سنت آمده جای تفکر بشر را می‌گیرد بلکه در این اندیشه اولاً دین متن زندگی است، دوم اینکه جامعیت دارد، سوم اندیشه اسلامی نظام‌واره و منظومه‌ای است. چهارم، در عین داشتن عناصر ثابت می‌تواند تحولاتی در درون خود به وجود آورد، پنجم، شمول اندیشه اسلام ناب بشر را به سمت تعالی پیش می‌برد. ششم، معنابخش زندگی است. هفتم، این اندیشه تمدنی زندگی را در همه ابعاد معنادار و پرنشاط می‌کند. در این نگاه اسلام دارای اندیشه تمدنی است و امام خمینی نیز همین اندیشه را تبیین نمودند و بزرگانی مثل علامه طباطبایی و شهید مطهری این را تحکیم کردند. با این نگاه می‌توانیم آثار شهید مطهری را تحلیل تمدنی کنیم، وی معتقد به تمدن اسلامی بود و علل انحطاط تمدن اسلامی را به دلیل قصور ذاتی اندیشه و تمدن اسلامی نمی‌دانست بلکه علل ثانوی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و خارجی که علل عرضی هستند باعث شد که تمدن اسلامی از مسیر منحرف شود.

مطالعه در رفتار اجتماعی شهید به دلیل وسعت وی در عمل، مطالعه یک تاریخ است هر کاری که شهید مطهری انجام می‌دهد در مواجهه با یک خلاء و مشکلی است که آن روز آن مشکل در مواجهه با تمدن اسلامی بوده است.

*آثار شهید مطهری رویکرد تمدنی دارد

حجت الاسلام پارسانیا سخنران دیگر همایش بود که با موضوع «تمدن اسلامی در اندیشه شهید مطهری» ایراد سخن نمود. وی در بخش اول سخنان خود گفت: واژه‌های تمدن، جامعه و فرهنگ مفاهیمی نزدیک به هم هستند، جامعه و فرهنگ محصول کنش‌های افراد است و تمدن شکل کامل‌تری از حیات اجتماعی و سطح بالغ فرهنگ و جامعه است. هر تمدنی حامل ارزش‌ها و معانی بسیاری است که در سه سطح می‌تواند مورد بحث قرار بگیرد. سطح اول حقیقت و نفسالامر مبانی مطرح در تمدن است که در این سطح به این می‌پردازیم که کدام مبانی صحیح و کدام غلط است. یکی تمدن توحیدی است و یکی تمدن مشرکانه است. در سطح دوم مبانی از جهانِ نفس الامر، وارد اعتقاد و ذهن و ایمان و عمل انسان می‌شود. معانی در فرد محقَق می‌شود و فرد بر اساس آن عمل می‌کند. در سطح یا جهان سوم، آن مبانی و اعتقادات در ارتباطات انسانی و اشخاص حضور می‌یابد، این سطح اقتضائات مخصوص به خودش را دارد، ابعاد سیاسی اجتماعی و اقتصادی دارد که نرم‌ترین بخش این حوزه معرفت و سخت‌ترین آن قدرت است. جامعه باید هر سه این سطوح را داشته باشد و اگر هر سه را نداشته باشد در معرض آفت خواهد بود. این سطوح ابعاد درون یک فرهنگ و تمدن است که فرهنگ و تمدن جهان سوم را تشکیل می‌دهد. تمام این سطوح در فرآیند به وجود می‌آیند.

استاد حوزه و دانشگاه در بخش دوم سخنانش به نقش تمدنی شهید مطهری اشاره کرد؛ شهید مطهری در شرایطی پا به عرصه وجود گذاشت و دوره تکوین شخصیت او در زمانی بود که حوزه به لحاظ تاریخی در یکی از نقاط حضیض خودش بود. بعد از شهریور ۱۳۲۰ کسی به سراغ طلبگی نمی‌آمد و تعداد اندکی می‌آمدند که شهید از آن اندک‌ها بود. ولی ایشان در مراتب طلبگی خود استوار بود و جهان دوم معنا را که شخصیت خود او بود در درون خودش محقق کرد. در واقع نطفه تمدنی و فرهنگی در درون خود فرد منعقد می‌شود و او خود یک تمدن و فرهنگ بود.

وی در ادامه گفت: شهید مطهری رویکرد تمدنی هم داشت و نقش تمدنی با رویکرد تمدنی فرق دارد. یک فقیه یا فیلسوف توانمند که ثمره تلاش نسل‌ها را حفظ می‌کند یک نقش عظیم تمدنی دارد اما ممکن است رویکرد تمدنی نداشته باشد. ولی ما در آثار شهید مطهری این رویکرد تمدنی را می‌بینیم و در تمام آثار ایشان این رد پا وجود داشت. وی اسلام را دارای هویت تمدنی می‌دانست. از طرفی دیگر شهید مطهری یک امت تحقق یافته است، تمدن ساحت‌های مختلف دارد اما کسی می‌تواند در لایه‌های تمدنی کار کند که ظرفیت‌های خاصی داشته باشد و شهید مطهری همه این ظرفیت‌ها را داشت. وی داستان راستان را برای کودکان می‌نویسد و در همان سال‌ها حاشیه‌ای بر اصول فلسفه و روش رئالیسم می‌نویسد و اسفار تدریس می‌کند، هم رفتار سیاسی دارد و هم خطابه سیاسی می‌گوید و هم همه هستی خودش را در خدمت رهبری انقلاب و حرکت سیاسی او قرار می‌دهد. شهید مطهری فقط نقش تمدنی ایفا نمی‌کند بلکه توجه به کارش هم دارد و جهت‌گیری تمدنی و فرهنگی و اجتماعی دارد. مطالعه در رفتار اجتماعی شهید به دلیل وسعت وی در عمل، مطالعه یک تاریخ است هر کاری که شهید مطهری انجام می‌دهد در مواجهه با یک خلاء و مشکلی است که آن روز آن مشکل در مواجهه با تمدن اسلامی بوده است.

وی افزود: رفتن ایشان به تهران انفع بود تا بودنشان در قم! چون رفتن ایشان به تهران در مرحله سوم شخصیت که جامعه باشد خیلی مؤثر بود. نشست و برخاست با فضلا و اساتید و کسانی که با غرب آشنا بودند، افکار غرب را از زبان مترجمان شنید و یک شخصیت علمی پیدا کرد که اگر در قم بود این شرایط برایش فراهم نبود و حوزه آن روز قم بسته بود و مثل امروز نبود.

کتاب عدل الهی مطهری یک معجزه بشری است

سخنران پایانی همایش آیت الله العظمی سبحانی در بیان شخصیت شهید مطهری گفت: از جهات مختلف می‌توان در مورد شخصیت شهید مطهری سخن گفت. شخصیت هر فردی در سه مرحله محیط خانواده، مدرسه و تحصیل، جامعه و اجتماع شکل می‌گیرد و اگر این سه را درباره ایشان بررسی کنیم به شخصیت ایشان پی می‌بریم. شهید مطهری در خانواده خوبی متولد و تربیت یافت. پدر ایشان انسان خودساخته‌ای بود و شهید مطهری می‌گوید ایمان و تقوا را از پدرم آموختم. خانواده علمی و تقوایی و نورانی تبعا بر فرزندان اثر می‌گذارد. مرحله دوم مدرسه و تحصیل، ایشان مقدمات را در مشهد خواندند و سال ۱۳۱۶ به قم آمدند و در مدرسه فیضیه اتاقی داشتند و اساتید فقه و اصول ایشان از جمله مرحوم آقای حجت و آیت الله بروجردی بودند و هسته فکری ایشان از نظر مسائل فلسفی متأثر از دو استاد است. ایشان منظومه را از اول تا آخر و بخش معاد اسفار را نزد امام خمینی (ره) خواندند و شفا را خدمت علامه طباطبایی بودند.

وی در ادامه گفت: فرق درس خواندن ایشان با بقیه این بود که هم می‌خواند و هم فکر می‌کرد، ضمن اینکه مطالعات دیگری هم داشت. ایشان هم به لحاظ فکری و تفکر خوب بود هم حافظه خوبی داشت. امام از رفتن ایشان به تهران به خاطر مسائل اقتصادی متأثر بودند اما رفتن ایشان به تهران انفع بود تا بودنشان در قم! چون رفتن ایشان به تهران در مرحله سوم شخصیت که جامعه باشد خیلی مؤثر بود. نشست و برخاست با فضلا و اساتید و کسانی که با غرب آشنا بودند، افکار غرب را از زبان مترجمان شنید، یک شخصیت علمی پیدا کرد که اگر در قم بود این شرایط برایش فراهم نبود و حوزه آن روز قم بسته بود و مثل امروز نبود. همین شخصیت علمی شهید مطهری باعث شد که به فکر احیای تفکر اسلامی بیفتد! برخی دوستان ایشان که آثار غربی را برای ایشان ترجمه می‌کردند می‌گفتند: ایشان در جلسه اول و در مرحله اول در فکر فهمیدن بودند و در فکر نقد نبودند، برخلاف برخی که از همان اول قوه دافعه دارند. ایشان ابتدا به فکر هضم و فهم بودند تا بعداً بتوانند خوب نقد کنند. شهید مطهری واقعاً خدمت یک جمعی را انجام داد، واحد نبود، واحدٌکألف بود! ارتباط ایشان با علامه طباطبایی بواسطه مرحوم میرزا علی اصغر کرباسیان بود، به واسطه سوالی که برایشان پیش آمده بود با علامه آشنا شدند و سال بعد الهیات شفا را خدمت علامه شروع کردند.

این مرجع تقلید در بخش دیگر سخنان به ویژگی‌های ایشان اشاره نمود؛ نوشته‌های ایشان نشان می‌دهد که انسان آرمان‌گرایی بوده است. وقتی به تهران رفت، نرفت یک مسجد را بگیرد و تمام! بلکه آمد تا خلاءها را پر کند. در آن زمان خلاءهای زیادی در جامعه بود و ایشان هر جا خلأ احساس می‌کرد کتابی نوشت تا شبهات را رفع کند و همه کتاب‌های ایشان ناظر به خلاءهای آن زمان است. بهترین کتاب ایشان عدل الهی است که یک معجزه بشری است و هر انسانی که بخواند قانع می‌شود بسیار جامع و مستدل است. ویژگی دوم ایشان خرافه زدایی بود، خرافه زدایی کار آسانی نیست. مبارزه با مقدس‌نماها بسیار مشکل است، ایشان در خرافه زدایی ممتاز بود! مسئله خرافه‌زدایی از دین را مطرح کرد و نترسید، این را در کتاب حماسه حسینی می‌بینیم، هم چنین در مسئله زنان بهتر از همه کار کرده و تمام شبهات و حقوق زن را بحث کرده است. ضمن اینکه اهل اهانت به کسی نبود.

آیت الله سبحانی خاطر نشان کرد: ویژگی سوم شهید این است که بین تجدد مطلق و قِدمت مطلق حد وسط را گرفت و انسان معتدلی بود. نه مانند کسانی بود که می‌گفتند نباید دست به سیاه و سفید زد! نه انسانی بود که افکار غربی‌ها را دربست بپذیرد. دو استاد وی یعنی علامه طباطبایی و امام خمینی (ره) در شهادت وی بسیار متأثر بودند. امام خمینی (ره) برای شهادت فرزندش آقا مصطفی گریه نکرد اما برای شهید مطهری گریه کرد.

منبع: مهر

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.