آن روز که وزیر بهداشت به پیرمردِ معترض از نرخ سرسامآور فیزیوتراپی پیشنهاد کرد خودش بمالد، خیلیها وزیر را سوژه شوخیهای رسانهای و طنزهای توییتری کردند، اما هیچکس احتمالش را نداد که شاید آقای وزیر روی هوا صحبت نمیکند و استراتژی «خودت بمال» احتمالاً برنامه بلندمدت دولت دوازدهم در برخی زمینههاست! اگر آن روز حرف وزیر بهداشت را آویزه گوشمان کرده بودیم، امروز از دولت محترم و مسئولان عزیز توقع نداشتیم جلو افزایش افسارگسیخته قیمت مسکن و نرخ اجارهبها را بگیرند و مثل بچههای خوب از صاحبخانهمان تقاضا میکردیم اجاره بهای خانه را افزایش ندهد و در عوض نامش را در یک پست توییتری، ذیل هشتگ #صاحبخانه_خوب منتشر میکردیم تا شاید ثبتِ نام صاحبخانه عزیز در توییتر هم برای ما و هم برای او نان و آب بشود!
به هم رحم کنیم
همه چیز از صداوسیما و شبکه سه شروع شد. حدود دو هفته پیش بود که شبکه سه اعلام کرد کمپینی راه انداخته است به نام «صاحبخانه خوب» که در آن مستأجران از صاحبخانهشان درخواست میکنند باوجود افزایش نرخ اجارهبها، از افزایش نرخ اجاره خودداری کند و اجارهنشینها هم در عوض در فضای مجازی از برخورد خوب صاحبخانهشان تعریف و تمجید میکنند تا سایر صاحبخانهها هم برای پیوستن به این کمپین تشویق شوند و در نتیجه «صاحبخانه خوب» بودن در جامعه جا میافتد. صداوسیما در این مدت هرکار میتوانست انجام داد تا به روشهای مختلف دل صاحبخانهها را برای رحم کردن به مستأجرانی که زیر بار اقتصادی پشت دوتا کردهاند، به دست بیاورد. هشتگ #به_هم_رحم_کنیم که چند وقتی است در فضای مجازی داغ شده هم احتمالاً در راستای همین تلاشها بوده است. پخش نماهنگهای تبلیغاتی در میانِ برنامههای پرمخاطب، توصیههای اخلاقی مجریان برنامههای مذهبی و داستانهای احتمالاً خیالیِ مجریان جوانِ برنامههای جوان پسند بالاخره کار خودش را کرد و کمپین #صاحبخانه_خوب در عرض چند روز در فضای مجازی و بخصوص توییتر گل کرد.
کمی تا قسمتی موفق
شکل و شمایل و محتوای این کمپین برخلاف بسیاری از کمپینهای مجازی آنقدر درست و حسابی و کاربردی بود که تمامِ توییتریها از جمله چپ و راست، این طرفی و آن طرفی و خارج نشین و داخل نشین، از آن استقبال کردند. اصلاً چه کسی جرئت دارد با کمپینی که قرار است هزاران خانواده را از خطر بیخانمانی، دربه دری و کانکس و چادرنشینی نجات دهد، مخالفت کند؟
پای کمپین #صاحبخانه_خوب کم کم به رسانهها هم باز شد و بسیاری از صاحبخانهها تحت تأثیر جوی که این کمپین راه انداخته بود، حتی از میزان اجارهبها کم هم میکردند تا اوضاع اقتصادی بیش از این کمر اقشار ضعیفتر را خم نکند. این بار برخلاف همیشه که فضای مجازی مطالبی از همبستگی و یکپارچگی مردم کانادا، سوئیس، آلمان و... را توی چشممان فرو میکند، مطالبی درباره «ایرانی»هایی که زیر فشار اقتصادی هوای همدیگر را دارند در توییتر، تلگرام و اینستاگرام رد و بدل میشد. به قول کاربران فضای مجازی شاید ماجرای کمپین #صاحبخانه_خوب تلنگری شد برای خیلیهایمان که یادمان بیاید ما از تبار همان آدمهایی هستیم که در روزهای جنگ تحمیلی و فشار اقتصادیای که خیلی وقتها از فشار این روزها هم کمرشکنتر بود، از نان شبمان میزدیم تا همسایهمان سر گرسنه زمین نگذارد.
چرخش در کمپین
در همین گیر و دار اما بخشی از فعالان مجازی سؤالی را مطرح کردند که انگار جو احساسی کمپین #صاحبخانه_خوب حواسِ خیلیها را از آن پرت کرده بود. «صاحبخانه خوب همان خودتان بمالید نیست؟»!
نه اینکه به قول آن طرفیها کمپین صاحبخانه خوب روشی باشد برای پرت کردن حواسِ مردم از گرانیها و جلوگیری از اعتراضهای احتمالی و از این جور تحلیلهای آبدوغ خیاری، اما از آن طرف به قول کاربران فضای مجازی، این کمپین قرار نیست «درمان» گرانی باشد و در خوشبینانهترین حالت، یک «مُسکن» قوی برای تحمل درد گرانی مسکن است. به همین خاطر بسیاری از طرفداران این کمپین در مدت کوتاهی تبدیل به مخالفان سرسخت آن شدند. یکی از فعالان مجازی مخالف با این کمپین در توییتر نوشته است: «اینکه صاحبخانهها فشارهای اقتصادیای را که اقشار کمدرآمد در این سالها تحمل میکنند درک کرده و در افزایش نرخ اجارهبها، مراعات حال این قشر را بکنند، کار پسندیدهای است. گذشته از آن، روحیه همبستگی که صاحبخانه خوب ایجاد کرده هم قابل تقدیر است، اما پرسش اینجاست که مشکل قیمت مسکن و جلوگیری از تورم نامعقول نرخ اجارهبها در چند سال اخیر بخصوص در شهرهای بزرگ قرار است چگونه حل شود؟»
منهای آمارهای اقتصادی
طبق آمار سرشماری نفوس و مسکن در سال 95، چیزی در حدود 5/2 میلیون خانه خالی در کشور وجود دارد که ماحصل سرمایهگذاری دلالها و بساز و بفروشها در این عرصه است. کارشناسها میگویند بحران اقتصادیِ سالهای 95 به بعد، خیلی از دلالها را برده است سمت سرمایهگذاری در بازار مسکن و این یعنی تعداد خانههای خالی خیلی بیشتر از آمار رسمی اعلام شده در سه سال پیش است. برخلاف قانون عرضه و تقاضا که میگوید هرچه عرضه بالاتر برود، تقاضا پایین آمده و در نتیجه قیمتها کاهشی میشود؛ در سالهای اخیر با وجود تعداد نجومی خانههای خالی در کشور، قیمت خانه تا جایی که جا داشته، افزایش پیدا کرده است. از آمارهای ریز و درشت و تخصصی اقتصادی که بگذریم، با یک حساب سرانگشتی هم دستتان میآید که چرا کاربران فضای مجازی کمپین «صاحبخانه خوب» را به کمپین «مالیات بر خانههای خالی» تبدیل کردهاند. حتی اگر اقتصاددان هم نباشید متوجه میشوید که دلالها، اجاره دادن خانههای خالی را به پرداخت مالیات ترجیح میدهند و در نتیجه پیوستن چند میلیون خانه جدید به بازار رهن و اجاره خانه، احتمالاً اجارهبها را بر میگرداند به نقطه اولیهاش یا حتی کمی پایینتر از آن.
کانکس و چادرنشینی
حالا که خبری از تصویب قانون مالیات بر خانههای خالی نیست، اجازه دهید از این زاویه به ماجرا وارد شویم که بازتاب مثبت کمپین صاحبخانه خوب در فضای مجازی مربوط به بخش بسیار کوچکی از جامعه است و طبق آمار رسانهها، افزایش اجارهبها، بخش زیادی از مستأجران را به سمت مناطق حاشیهای شهر کشانده است. در نتیجه هجوم مستأجران به مناطق حاشیهای، اما اجاره بهای آن مناطق هم افزایش پیدا کرده است. در این میان آنهایی که کمی دستشان به دهانشان میرسد با پرداخت اجاره نامعقول در مناطق حاشیهای کنار آمدهاند، اما آنهایی که توان پرداخت اجاره خانههای این مناطق را هم ندارند، به کانکس و چادرنشینی رو آوردهاند.
تصاویر چادر و کانکسنشینی که در روزهای اخیر حسابی در فضای مجازی داغ شده، بدجوری کمپین صاحبخانه خوب و پرچمدارانش را گذاشته است لای منگنه و خیلیهاشان تحت فشار کاربرانِ مخالف، مجبور شدهاند به ناکارآمدی اعتراف کنند!
ریش و قیچی در دست مردم
برخلاف پرچمداران کمپین، مسئولان به این راحتیها دم به تله نمیدهند و بدون اینکه ککشان بگزد، در ماجرا و معضل گرانی مسکن و کانکس نشینی، ریش و قیچیِ را از طریق کمپین صاحبخانه خوب به دست مردم سپردهاند! کمپینی که به گفته بخش زیادی از مخالفانش بر اثر کم کاری مسئولان و نبود قانون درست و حسابی برای برخورد با دلالهای حوزه مسکن شکل گرفته است که این موضوع به معنای انداختن بخشی از بار وظایف دولت و مسئولان روی دوش مردم است و ترجمه سادهاش میشود همان خودت بمالِ آقای وزیر!
بدون تعارف، جنبههای منفی کمپین صاحبخانه خوب به جنبههای مثبت آن میچربد. وظیفه این کمپین حتی اگر طبق گفته شبکههای آن طرفی انحراف اذهان عمومی از وظایف حکومت نباشد، اما باز هم مردم را متقاعد میکند که افزایش قیمت مسکن و اجارهبها احتمالاً زیر سر دلالهای بازار، بساز و بفروشها و صاحبخانههای بیانصاف است. مبادا کسی فکر کند دولت و مسئولان کوچکترین نقشی در بیثباتی بازار مسکن دارند یا زبانم لال کاری از دستشان بر میآمده اما انجام ندادهاند! حالا که نه دست ما به دلالها میرسد و نه زور قانون به رانتِ آنها، حداقل صاحبخانههای بیانصاف را اصلاح کنیم تا شاید از این طریق بازار مسکن سر و سامان بگیرد. برای اصلاح صاحبخانهها هم مردم لطف کنند با همان روش «خودمالی» وارد توییتر شده و پشت سر هم هشتگ #صاحبخانه_خوب بزنند!
نظر شما