همزمان عدهای نیز از مخالفت برخی از وزرا و معاونان رئیسجمهور که عضو هیئت امنای صندوق بازنشستگی کشوری هستند به دلیل ارائه اطلاعات جعلی و خلاف واقع در رزومه ارائه شده در سایت وزارت رفاه برای میعاد صالحی خبر دادند.
صرفنظر از صحت و سقم این ادعا و اینکه چرا با وجود تمامی این انتقادها، میعاد صالحی پس از گذشت سه ماه همچنان سکان هدایت یکی از بزرگترین مجموعههای اقتصادی کشور را در دست دارد، چند نکته را میتوان در این خصوص یادآور شد.
نخست اینکه رویکرد جوانگرایی و اعتماد به جوانان برای اداره مسئولیتهای اجرایی تدبیری است که پیش از این نیز هر یک از گروههای سیاسی به گونهای آن را آزمودهاند؛ بنابراین نمیتوان انتساب به فلان گروه سیاسی را گواهی بر ناصواب دانستن این انتصاب دانست بویژه آنکه مدافعان صالحی تاکنون در نزاع میان بود و نبود وی، برگهای برنده بسیاری را بویژه در ساحت علمی و عضویت در بنیاد ملی نخبگان برای منتقدان رقیب در چنته دارند.
نکته دیگری که اتفاقاً صالحی نیز در همین مجال اندک با زیرکی تمام توانسته به سود خود از آن استفاده کند فرو بردن انگشت سماجت خویش بر چشم اسفندیار بسیاری از مؤسسات اقتصادی است که متأسفانه با دست بردن حریصانه مدیران آنها به سرمایههای ملی، از حجم قابل توجهی از بزرگترین سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد میان مردم و مسئولان کاستهاند.
میعاد صالحی صرفنظر از اینکه منتقدان، قامت وی را تا حد ماشین امضا و انتصابهای رانتی تنزل داده و مدافعان وی انتصابش را نویدبخش تشرف فزاینده نخبگان جوان به عرصه خدمتگزاری و تلاش اثربخش در راه توسعه روزافزون کشور دانستهاند؛ امروز بارها و بارها و بیش از دیگران بر مفاهیمی تکیه میکند که جامعه بیش از هر زمان دیگری تشنه آن است.
او با تکرار چندباره مطالبه شریعتمداری در روز معارفهاش بویژه در خصوص اصل پایداری و موضوع شفافسازی میکوشد در همین ابتدای راه، به منتقدان خود اتاقی شیشهای را نشان دهد که قرار است تمامی امور در آن عریان و بیپرده به نمایش درآید.
با همین تدبیر است که یک روز «سامانه جذب نخبگان» را در سایت صندوق بازنشستگی کشوری راهاندازی میکند تا به قول خود از ظرفیت بالای نخبگان کشور برای ارتقای بهرهوری و سوددهی شرکتهای تابعه و بهبود وضع معیشت بازنشستگان استفاده کند، روزی نیز در صفحه مجازیاش از راهاندازی سامانه شفافیت صندوق بازنشستگی و انتشار اطلاعات مدرک تحصیلی مدیران این صندوق و هلدینگهای تابعهاش خبر میدهد تا بگوید دلیل زیانده بودن بنگاههای تابعه این مجموعه در بیکفایتی و لابیگری برخی از مدیران این مجموعه است.
بیپروایی صالحی در اقداماتی همچون برکناری مدیر متخلف صندوق بازنشستگی کشوری با حقوق ۳۰ میلیونی و انتشار فهرستی از حقوق مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکتهای تابعه با حقوقهای نجومی بیش از 50 میلیون تومان و دعوت از سایر مدیران برای حضور در چالش شفافسازی این چنینی، تحسین برانگیز و ستودنی است. بویژه آنجا که میگوید :«ما نسل سومیها در حال عمل به قولمان برای شفافیت هستیم »؛ انگار باید برایش کف زد و برای شعارهایش کفی مرتب زد.
بگذریم ....
با این همه معلوم نیست این مدیر 37 ساله که بارها در پستهایش در فضای مجازی خبر از عصر شفافیت داده و از اکسیری حیات بخش برای بازگرداندن اعتمادعمومی میگوید چرا برای اثبات این ادعا و پیوستن به چالشی که خود آن را آغاز کرده، تا امروز میزان حقوق خود را منتشر نکرده و انتشار آن را به مرداد ماه موکول کرده است!
انتهای پیام/
نظر شما