حسین قربانزاده خیاوی معتقد است، نویسندگان کودک و نوجوان علاقه دارند فقط برای بچههای تهرانی کتاب بنویسند. مسائل و دغدغههایی که آنها در کتابهایشان مطرح میکنند مسائل خاص بچههای پایتختنشین است و از دغدغه بچههای شهرستانی و روستایی در کتابهای این گروه سنی خبری نیست.
به باور نویسنده «روی سیم تار» نویسندگان خارجی به بومینویسی علاقه بیشتری دارند و شاید یکی از دلایل اقبال به آثار ترجمه همین مسئله باشد چون نویسندگان خارجی در آثارشان به موضوعاتی توجه میکنند که میتواند با اجتماع بزرگتری از بچهها ارتباط برقرار کند.
قربانزاده میگوید: کتابخوانی یکی از دغدغههای اصلی من در زمان کودکی و نوجوانی بود. همیشه دوست داشتم کتابهایی را بخوانم که خودم آنها را زندگی میکنم و یا دغدغههای من در آن منعکس شده بود اما هیچ وقت این موضوعات را در کتابها ندیده بودم و این خلأ را حس کردم. وقتی احساس کردم میتوانم بنویسم، بر این خلأها متمرکز شدم و برای همین موضوع داستانهای خود من معمولاً موضوعات بومی و محلی و توجه به روستاهاست.
مشگین شهر و روستاهای اطراف این شهر در داستانهای قربانزاده خیاوی دیده میشود؛ به طوری که وقایع آخرین رمان او که با نام « روی سیم تار» منتشر شده، روایت پسری است که میخواهد با کنجکاوی اش بیشتر از مفهوم زندگی سر در بیاورد. او از تهران به شهرستان برمیگردد و در آنجاست که موفق میشود بر مشکلاتش غلبه کند.
نویسنده «آب و زنجیر» تأکید میکند: بر خلاف آنچه نویسندگان تصور میکنند، داستانهای بومی مخاطب دارد، چون بسیاری از مخاطبان نوجوان اهل شهرستانها و روستاها هستند و آنها وقتی مسائل خودشان را در کتابها میبینند داستان را باعلاقه و جدیت بیشتری دنبال میکنند .
به گفته قربانزاده تجربه بومینویسی نشان از موفقیت این نوع نوشتن در ایران دارد، چون نویسندگانی مانند فرهاد حسن زاده که از آبادان مینویسد و محمدرضا بایرامی که قصههای سبلان را نوشت آثارشان خواندنی است، بنابراین اگر این مسیر دنبال شود سبب میشود مخاطب نوجوان تهرانی هم با جغرافیای کشورش آشنا شود.
حسن قربانزاده خیاوی، مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. او 20 سال است که به بچهها داستاننویسی آموزش میدهد و از این رو تجربه نوشتن برای این گروه سنی را دارد.
انتهای پیام/
نظر شما