او بازیگری را در تئاتر دانشآموزی شروع کرد و توانست عنوان بازیگری اول را بدست آورد و سال ۵۶ با نمایش «رامرودیها» عنوان بازیگری نخست را کسب کرد و استخدام اداره فرهنگ و هنر وقت با پست سازمانی بازیگری شد. وی که متولد دوم فروردین ۱۳۳۴ در مشهد است، بیش از ۱۸۰ حضور و بازی در نمایش را در رزومه هنری خویش دارد. گرچه ۱۲ سال از دوران بازنشستگی او میگذرد اما حضور مداوم و درخشش در تئاتر و سریالها، حکایت از علاقهای دارد که هنرمند هیچگاه بازنشسته نمیشود. از کارهای برترش به سریالهای عاشقانه، من نه منم، روزحسرت، پرواز در حباب، فیلمهای سینمایی بازگشت قهرمان، گرگهای گرسنه، تله فیلمهای بسیار از شبکههای سراسری و استانی میتوان اشاره داشت.
حضور در بیش از ۱۸۰ نمایش
وقتی از تئاتر و بازیهای ماندگارش میگویم، بلافاصله به گذشتههای دور با کارگردانهای بنام شهرمان چون رضا صابر، داریوش و انوشیروان ارجمند وعلی آزادنیا و... یاد میکند. نمایشهایی چون خانات، گلارکته، شنا در آتش، نقل تلخ، شقایق دره، فانوس حیات، خورشید کاروان محرم و پیرمرد ترسو خائن و ...
وی با بیان اینکه نمایشهایی که در آن به ایفای نقش در حس و حال امام رضا(ع) بوده است را نمیتوان از خاطر برد، میگوید: شراره، به آسمان نگاه کن، بیکران و... را دوست دارم چون مجاورت با آقا برایم حس خوبی است.
این هنرمند پیشکسوت بازیگری شهرمان درباره فعالیتهای این روزهایش میافزاید: هنرمند بازنشستگی ندارد، همچنان در دو نمایش حضور و مدیر تولیدی دو نمایش را برعهده دارم و دو سریال هم به من پیشنهاد شده که البته هنوز پای قرارداد نرفتم. تئاتر مشهد خوشبختانه پویاست و استقبال از تئاتر و پربودن سالنها گواه همین ادعاست و جوانهای هنرمندمان خوب کار میکنند.
جوانهایی که مردانه وارد گود شدهاند
علیرضا سوزنچی خاطرنشان میسازد: چراغهای تئاتر مشهد هر روز پرنورتر میشود. جوانهایی که صادقانه و دست خالی کار میکنند. به یاد دارم در دوران قدیم اداره ارشاد مبلغی را به عنوان تهیه وسایل اولیه به گروهها واریزمیکرد. اما اکنون چند سالی است که آن هم قطع شده ولی جوانها مردانه وارد گود شدهاند و کار میکنند و موجب خوشحالی است که آمدهاند و کار میکنند و خوشبختانه بحث بلیت فروشی هم در مشهد کامل انجام میشود.
کنار نسل جوانم
از این بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما درباره ارتباط بین نسل قدیم و جدید تئاتر در شهرمان سؤال میپرسم و بیان میدارد: به اعتقاد من این ارتباط به هم نسلیهای خودمان برمیگردد که ما چگونه با آنها برخورد کنیم. اگر ما احترام نگذاریم احترامی نخواهیم دید. همه بچههای تئاتر از کوچک و بزرگ مرا عمو علی صدا میکنند. اگر سالنی بخواهند، اگر کاری داشته باشند و کمکی بخواهند کنارشان هستم.
آفت جشنوارههای قارچ گونه
وی همچنین درباره ورود سهل به صحنه تئاترهم اظهار میدارد: گاه ورود به این عرصه هنری سهل است وعلت آن را رویش قارچ گونه برخی از جشنوارهها میدانم. کسی که به تئاتر وارد میشود و یک دیپلم افتخار هم میگیرد، دیگر خدا را بنده نیست و این خیلی بد است. برخی میخواهند یک شبه ره صدساله را طی کنند اما تعداد زیادی از این بچهها هم بسیار باسواد و عالی و خوب هستند و با کارهای درجه یک میآیند.
ارزیابی دانش و داشتهها
سوزنچی درخصوص این سؤال که چرا مانند همه هنرها ورود به فضای تئاتر دارای فیلتر، آزمون و رزومه نیست و آیا ضرورت بانک اطلاعاتی در تئاتر محسوس نیست؟ بیان میدارد: متأسفانه دفترهایی به عنوان کلاسهای بازیگری باز میشوند و علاقهمندان به هنر بازیگری چند ترم میروند و ادعا دارند که من کلاس رفتم، اگرچه هیچ چیزی یاد نگرفتهاند. به اعتقاد من انجمن نمایش کمی کم کاری میکند. حدود هشت سال پیش گفتیم بیایید کمیتههای تخصصی نویسندگی، کارگردانی و بازیگری تئاتر را تشکیل بدهید وهر کسی وارد این هنر خواست بشود، به کمیته مربوط مراجعه کند و بپرسیم چکار میخواهی بکنی؟ دانش و داشتهات چقدر است؟
جای خالی کارگردان و تهیهکننده
وی درباره رکود کار درفضای سینمای مشهد هم میگوید: مشکل این است یک کارگردان به مشهد میآید، میخواهد فیلم بسازد و اسمش این است که در مشهد کار میکند اما همه عوامل و بازیگرانش را از تهران میآورد. چند نقش کوتاه به بچههای مشهد میدهد، تازه دستمزدی هم نمیدهد. بندرت کارگردانی به مشهد میآید و با بچههای مشهدی کار میکند. اندک کارگردانهایی از تهران میآیند و خوب همکاری میکنند و فیلمهایشان هم پخش میشود.
مشکل این است که ما خودمان کارگردان و تهیهکننده مشهدی نداریم چون بودجه و اعتماد به برگشت سرمایه هم نداریم.
اگرچه درعرصه عوامل سینمایی و بازیگری چهرههای خوبی داریم. بارها من و دوستان مثل من در سریالها و فیلمهایی که در تهران دعوت شدهایم، درخشیده و دیده شدهایم. اما عملاً این فضا برای دیده شدن در شهرمان نیست.
هنوز در خیابان مرا میبینند به سراغم میآیند، عکس میگیرند و عدهای هم میپرسند شما کی به مشهد آمدهاید و نمیدانند من مشهدی هستم.
به تخصص در یک حوزه معتقدم
وی که از معدود بازیگرانی است که در این سالها در رشته تخصصی خویش باقی مانده است، دراین باره بیان میدارد: من ۱۸۰ نمایش بازی کردم و همیشه گفتهام بازیگرم. خیلی از جوانها به من پیشنهاد بازی در کارشان را دادهاند که سنشان یک سوم من است ولی برایشان بازی کرده و گفتهام به شرطی روی صحنه میروم که با دست پر و فکر خوب بیایی. بحث مالیاش هم برایم مطرح نبوده است. حس من این است که جوانی که دارای انگیزه، علم و فکر خوب است را باید حمایت کرد و کارهم موفق بوده است. حرفه من بازیگری است و معتقدم باید در یک تخصص کار کرد و خوب هم کار کرد.
مجاورت در کوی یار
این هنرمند بازیگر درباره مهاجرت نکردن به پایتخت برای ادامه کار هنری خویش بیان میدارد: من مشهد را دوست دارم، بارها امکان مهاجرت بود اما وابسته به خانواده هستم و کنار امام مهربانیها را دوست دارم.
به نظر من زندگی همانقدر که برای هنرمند در تهران خوبست، همانقدر هم مشکلاتی دارد. اینجا احساس میکنم در تئاتر شهرخودمان حضورم مؤثرتراست و میتوانم به بچههای جوان، تجربیاتم را انتقال بدهم. هر زمان پیشنهاد کاری از کارگردانهای خوب کشورمان دارم که شأن من رعایت شود، میروم و برمیگردم و چون میدانم دوباره پس از اتمام کار به شهرم باز میگردم، حس خوبی است.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما