اما شانس با او همراه نیست و پس از چندی با افشا شدن ماجرا، اشتباهش دستمایه طنز خاص و عام می شود و عدهای هم به همین اعتبار، بازار گرم کاسبی پایاننامه و مقاله را در برخی از دانشگاههای کشور به رخ مسئولان آموزش عالی کشور میکشند.
قصه پر غصه کپیبرداریهای علمی، حکایت تلخ امروز نیست و از بزرگانی مشق نکرده تا دانشجویانی را که با بهایی نه چندان گزاف، کسوت دانشآموختگی به تن کرده و صاحب نام و مقام شدهاند، دربرمی گیرد.
واقعیت این اســت که طعم این لقمه آنقدر به دهان جماعت شیرین میآید که به گرانترین بها نیز از خیر آن نمیگذرند. برای همین است که مصادیق سرقت علمی وطنی و غیروطنی نمی شناسد و با جستوجویی ساده میتوان شواهدی از این مسئله را در میان پرچمداران تمدن شرق تا داعیهداران فرهنگ امروز غرب سراغ گرفت.
چنان که چند سال پیش از این پس از تحقیقات مجامع علمی بینالمللی معلوم شد پروفسور رنجیت کومار چاندرا، متخصص نامدار تغذیه و ایمونولوژی که دو بار نامزد جایزه نوبل شــده و به او «جواهر ممریال» میگفتند در یکی از مقالاتش که در سال ۲۰۰۱ ارائه داده بود از دادههایی کاملاً ساختگی بهره گرفته که هیچ یک از دادههای آن مقالات را در عمل بدست نیاورده و تمامی آنها را ساخته است.
ســارقان و متقلبان علمی در برخی از مناطق دنیا وقاحت را به جایی رساندهاند که سرقت علمی را روالی مرسوم در چرخه فعالیتهای روزمره خویش میدانند. چنان که تا چندی پیش در بین انبوه مؤسســاتی که به معرفی طرحهای پژوهشگران در جهان میپردازند، مؤسسههای در هندوستان با ارسال ایمیل اعلام میکرد، میتواند به ازای پرداخت 2000 دلار، متقاضی را به عنوان دانشمند سال در حوزه تخصصی معرفی کند.
در کشــور ما نیز بالا رفتن تب مدرکگرایی و در عوض فراموش شدن ارزشهایی همچون کد یمین و عرق جبین کار، فرصتی را برای گروهی فراهم ساخته تا به اعتبار ثروت و قدرت خود و یا با تکیه بر اعتبار وابستگان خویش، مدرکی به ظاهر علمی اما غیرواقعی ارائه دهند و یا آنکه میانبری ساده برای تأیید مدارک دانشگاهی خویش بیابند.
این عده با همین مدارک جعلی و یا وام گرفته از دانش و اعتبار علمی دیگران، رتبه شغلی خود را ارتقا و به استناد همین مدارک، حقوق و دستمزد بالاتری می گیرند و ککشان هم نمیگزد.
گرچه نمی توان تمام ادعای مسئولان وزارت علوم را در برخورد با متقلبان و یا جاعلان مدارک علمی زیرسؤال برد اما آنچه در این آشفته بازار بیش از همه اهمیت دارد، ضرورتی است به نام به جوش آمدن غیرت علمی در میان صاحبان واقعی علم و دود چراغ خوردگانی که آنها نیز شاهد به تاراج رفتن دانش و به حراج گذاشتن اعتبار دانشمندان و فرهیختگانی چون خود هستند.
چنان که به خاطر داریم چند ســال پیش، رئیس و هیئت رئیسه دانشگاه تربیت مدرس برای مقابله با این مقوله، نرمافزاری 10 هزار دلاری برای دانشگاهشان خریدند تا بتوانند با آن یک مقاله را با مقالاتی که از سالها پیش تولید شدهاند، مقایسه کنند.
یا آنکه بیش از30 استاد دانشــگاههای کشور کلنگ وبلاگ «اساتید علیه تقلب» را در فضای مجازی زدند تا با افشای مقالات کپی شده برخی استادان و برخی مجلات غیرمعتبر که با دریافت پول، مقالات به اصطلاح علمی را منتشر میکنند، مچ سارقان خانه علم را بگیرند.
یادمان باشد حرمت امامزاده را متولی آن نگاه میدارد. صیانت از حرمت دانشگاه ، علم و مدارک علمی بیش از آنکه بر دوش مســئولان وزارت علوم سنگینی کند بر دوش صاحبان واقعی علم، استادان و فرهیختگان واقعی دانشگاههاست.
انتهای پیام/
نظر شما