حجت الاسلام دکتر حسین سوزنچی
به نظرم اگر کسی بخواهد معنای جامعه دینی را بفهمد بهترین منبعی که میتواند به آن مراجعه کند، داستان بنیاسرائیل در قرآن است. بنیاسرائیل نخستین قومی هستند که به پیامبرشان ایمان آوردند. پیش از بنیاسرائیل تنها تنی چند از افراد بودند که به پیامبران ایمان میآوردند.
چرا خدا این قدر روی مسئله بنیاسرائیل در قرآن مانور میدهد. جالب است که بهترین قوم و بدترین آنها در قرآن بنیاسرائیل هستند. در همین راستا جامعه دینی میتواند هم بالاترین و پایینترین رتبه را داشته باشد. پرسش اساسی که مطرح میشود این است که با استقرار حکومت دینی مشکلات کمتر میشود یا بیشتر؟ ا
گر ذهنیت شما این است که با آمدن حکومت دینی مشکلات کمتر میشود این یعنی شما قرآن را به دقت نخواندهاید. داستان خود حکومت پیامبر اسلام(ص) و ماجرای تعرب پی از هجرت نیز حائز نکات بسیار خوبی در همین مورد است. میدانیم که یکی از گناهان کبیره تعرب پس از هجرت است به این معنا که فردی این قدر در مدینه به واسطه مشکلات جامعه دینی به او سخت میگذرد که تصمیم میگیرد بیخیال ایمانش شده و راه بادیهنشینی را در پیش گیرد.
مثال دیگری میزنم و آن اینکه با رشد علمی آیا مجهولات و مشکلات آدم بیشتر میشود یا کمتر؟ هر چقدر علم شما بالاتر برود، تصاعدی مجهولات شما بیشتر میشود. به ازای یاد گرفتن هر واحد علم برای شما 100 واحد پرسش پیش میآید. پس حالا که رشد علمی برای شما حاصل شد، مجهولات ما بیشتر میشود یا کمتر؟ بنابراین رشد با بالا گرفتن مشکلات گره خورده است. یکی از مشکلات ما این است که علامت دینی شدن جامعه را به کمیت مشکلات گره میزنیم.
جامعه دینی چون عمیقتر است، دشواریهای آن بیشتر شده است. خیلی مهم است که هر چه ما بالاتر میرویم وارد افقی میشویم که مشکلات در آن افق بیشتر است. اولِ نفهمیدن اسلام این است که افزایش مشکلات جامعه در یک حکومت دینی را علامت فاصله گرفتن از اسلام بدانیم. تلقی از اسلامی بودن حکومت این نیست که همه چیز گل و بلبل بشود. البته این گونه نیز نباید برداشت کرد که افزایش مشکلات، نشانه دینی شدن جامعه است.
طبق آیات «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً، لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ مَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذاباً صَعَداً» در سوره جن در صورت مقاومت اهل ایمان تنها رفاه حاصل نمیشود بلکه در عین آن زمینه برای آزمایش مردم در فتنهها مهیا و مشکلات بیشتر میشود. بر اساس این آیات اگر امت اسلامی در مسیر رشد خود کم بیاورد، خیلی بدتر از امتهای دیگر عذاب خواهد شد.
همین شد که جامعه کوفه که در جنگ جمل و صفین در کنار علی(ع) بودند، چون در این مسیر کم آوردند، حسین بن علی(ع) را کشتند و بر پایه آیات قرآن مبتلا به عذاب تصاعدی شدند. پیامبر(ص) فرمودند آیه «فاستقم کما امرت و من تاب معک» مرا پیر کرد؛ چرا مرا و همراهانم را به استقامت میخواند در حالی که همراهان من تحمل نمیکنند.
در سوره عصر نیز خداوند میفرماید که ایمان آوردن و عمل صالح برای سعادتمندی کافی نیست و به همین دلیل به حق و صبر این جامعه را دعوت میکند. در حالی که توصیه به صبر و حق خود عمل صالح است ولی چون موضوعیت دارند خداوند از این جهت آنها را مستقلاً مورد تأکید قرار میدهد. پس نباید این گونه فکر کرد که با دینی شدن جامعه مشکلات برطرف میشود بلکه در برابر مشکلات باید صبر و مقاومت نشان داد.
نظر شما