به گزارش خبرنگار بینالملل قدس آنلاین، سه شنبه هفته گذشته اداره کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانه داری آمریکا (OFAC) عنوان آییننامه «تحریمهای نقض حقوق بشر ایران» را به آییننامه «بخش ایران و نقض حقوق بشر» تغییر داد که در نتیجه آن خرید مس، فولاد، آهن و آلومینیوم نیز زیر این عنوان قرار میگیرند.
دولت آمریکا در ۸ می سال جاری (۱۸ اردیبهشت) خرید فلزات مذکور توسط ایران را به بهانه استفاده از آنها در برنامههای موشکی تحریم کرده بود. اکنون طبق دستور العمل جدید ۱۳۸۷۱ وزارت خزانه داری آمریکا این تحریمها، تحت عنوان نقض حقوق بشر قرار گرفته اند.
در بیانیه وزارت خزانه داری آمریکا آمده است آیین نامه جدید از ۷ آگوست (۱۶ مرداد) قابل اجرا خواهد بود.
خبرنگار قدس آنلاین، در رابطه با چیستی، چرایی، اهداف، نتایج و راهکارهای ایران در مواجهه با این تحریم های جدید با دکتر حیدرعلی مسعودی استادیار دانشگاه شهید بهشتی به گفتگو پرداخته است که در ذیل میخوانید:
قدس آنلاین: وزارت خزانه داری امریکا تحریمهای جدید را علیه ایران وضع کرده و این تحریمها را در زیرمجموعه تحریم های حقوق بشری قرار داده است، برخی دلیل این مسئله را مشروعیت بخشی به نظام تحریمها و ایجاد اجماع بین المللی علیه ایران در چارچوب اقدامات حقوق بشری تحلیل میکنند به نظر شما ماهیت تحریمهای جدید چیست؟
مسعودی: تا جایی که ما مطلع هستیم ۱۶ مرداد ماه سال جاری تغییری در رژیم تحریمها یا آییننامههای تحریمی امریکا رخ میدهد و آن این است که در واقع دفتر کنترل داراییهای آمریکا در وزارت خزانه داری موسوم به «اوفک»، در راستای عملی شدن فرمان اجرایی ترامپ در اردیبهشت (فرمان ۱۳۸۷۱) هدفش تحریم صنایع ایران است یک تغییری را در عنوان آن انجام میدهد که در بیانیهای آن تغییر در مقررات مربوط نقض حقوق بشری ایران به تحریمهای حقوق بشری و تحریمهای بخشی است که این ناظر بر یک پیشینه و یک رویه حقوقی قبلی است.
«اوفک» در فوریه سال ۲۰۱۱ برای نخستین بار در زمان اوباما آییننامهای را تحت عنوان آییننامه تحریمهای نقض حقوق بشری ایران تنظیم میکند که آن هم در راستای عملی کردن فرمان اجرایی ۱۳۵۵۳ سال ۲۰۱۰ اوباما است؛ جالب اینکه در همان ژوئن ۲۰۱۱ یک اصلاحیه جدید هم در این آییننامه ایجاد میشود؛ به نظر میرسد اتفاق حاضر نیز مسبوق به این سابقه بوده است که آمریکایی ها چند وقت یکبار آیین نامههای خود را به روز و موارد جدیدی را به آن اضافه میکنند.
قدس آنلاین: و در رابطه با چرایی تحریم های جدید چطور؟
مسعودی: در رابطه با اینکه چرا این اتفاق افتاده، سؤال مشخص این است که آیا این یک تغییربنیادین در رویه تحریم های امریکا نسبت به ایران است یا نه؟ باید بگوییم که این یک تغییر آییننامهای است که در راستای اجرای تحریمهای قبلی رخ میدهد.
بر اساس شواهدی که موجود است از نظر من این اقدامی است که ما باید آن را در راستای سیاست های کلی یا استراتژی کلی امریکا در قبال ایران یعنی فشار حداکثری ، درواقع تلقی بکنیم که هدف آن وادار سازی ایران به مذاکره در ۴ حوزه سلاح هسته ای، رفتار منطقه ای ایران، برنامه موشکی و شهروندان دوتابعیتی که دولت های مختلف آمریکا این موارد را همیشه در طول ۴۰-۵۰ سال اخیر ، در دستورکار خودشان و با ادبیات خاص خودشان در رابطه با ایران تنظیم میکنند؛ اما آنچه که خواستههای آمریکا را در این دولت نمایندگی میکند، این چهار مورد است و در این موارد جز در مورد شهروندان دو تابعیتی صبغه و رنگ و بوی حقوق بشری ندارد.
بنابراین هم از این جهت، هم از جهت ۱۲ شرط پمپئو برای تعامل با ایران اگر بررسی کنیم ۵-۶ مورد رفتارهای منطقهای است و ۳-۴ مورد موشکی و باقی موارد در رابطه با موارد دیگر است و از این جهات در پاسخ به پرسش چرایی میشود گفت که این یک تغییر نمادین در راستای اجرای آن تحریم های قبلی است.
قدس آنلاین: آیا میتوان اینگونه مطرح کرد که تغییر رژیم تحریم های ایران با هدف مشروعیت بخشی به تحریمهای قبلی رخ میدهد؟
مسعودی: این یک رویه حقوقی در داخل «اوفک» است که بر اساس سابقه و پیشینه قبلی و از دل آن آیین نامهها میتوانند بر اساس تحول آنها، آیین نامههای خود را به روز کنند. به نظرم این یک تغییر فنی کاملاً تخصصی است حال شاید نتیجه آن این باشد که به گفته شما مشروعیت بخشی به سایر تحریم ها باشد.
قدس آنلاین: برخی اینگونه تحلیل میکنند که تغییر در رژیم تحریم ها نتیجه شکست تحریم های قبلی دولت ترامپ در قبال ایران بوده است و اکنون کاخ سفید تلاش میکند با تغییر در ماهیت تحریمها به گونهای اجماع بین المللی علیه ایران را در زمینه حقوقی بشری ایجاد کند.
مسعودی: به این مورد در بخش نتایج اشاره خواهیم کرد البته باید بگویم که من با این تحلیل زیاد موافق نیستم، تا آنچا که من پیگیری کردهام شواهد و قرائن و رفتارشناسی و مواضع ترامپ در قبال فرانسه و رویکرد دولت مکرون نسبت به مذاکره با ایران نشان میدهد، حاکی از آن است که جدایی بین اروپا و آمریکا را بیشتر میکند و درواقع آنچه ترامپ از خروج برجام دنبال میکرد این بود که نمیخواست خود را هم تراز و هم عرض با سایرین بداند در حال حاضر هیچ نشانه ای از تغییر رویکرد احتمالی ترامپ دیده نمی شود.
درواقع این روند را میتوان بر اساس سیاست یکجانبه گرایی ترامپ تعریف کرد با ذکر این نکته که نتایج و اهدافش را ناظر بر سیاست داخلی امریکا میبینم. یعنی اگر شما به زمان بندی و فضای داخلی آمریکا دقت کنید، شاید اگر بخواهیم این مسئله را سیاسی تحلیل کنیم و نه فنی و تکنیکی، شاید این بتواند سرپوشی بر انتقادات نامزدهای دموکرات از ترامپ باشد و این موضوع را به عنوان یک اهرم فشار در تقابل با ترامپ استفاده کنند که چرا شما به موارد حقوق بشری در ارتباط با ایران توجه نکردید و دیگر موضوع در ارتباط با سیاست داخلی ایران است که این تغییر در رژیم تحریم ها و متنوع سازی تحریمها میتواند به نوعی دهن بخشی از مخالفین نظام را در خارج از کشور ببندد که دولت ترامپ هم به مسئله حقوق بشری توجه کرده است.
اما در رابطه با نتایج تغییر مواضع تحریم ها باید بگوییم که نتیجه آن دشوارتر شدن روند احتمالی لغو تحریمها است یعنی اگر تهران آماده مذاکره باشد حال تحت شرایط خودش این به نوعی سنگی پیش پای ایران تلقی میشود .
این را هم به لحاظ فنی صحیح نمیدانم چرا که اصولا تمام این قواعد و مقررات تحریم- که ناظر بر یک فرمان اجرایی رئیس جمهور تضمین شده اند - همه اینها با یک امضای دیگر رئیس جمهور قابل لغو شدن هستند، اما اگر بخواهم دیدگاه خودم را بگویم من تاثیرات نمادین این تغییر را پاسخی به انتقادات داخلی دموکراتها به سیاستهای ترامپ و همچنین سخت تر کردن روند بازگشت به برجام میدانم؛ هرچند در مورد بازگشت به برجام بر اساس امضای ترامپ امکان پذیر است اما اگر در ژانویه ۲۰۲۱ یک کاندید دموکرات وارد کاخ سفید شود چون دموکراتها ادعای دموکراسی و حقوق بشر دارند بنایراین کنار گذاشتن یا لغو این آیین نامه ها سختتر خواهد شد و بنابراین شرایط برای امریکا برای بازگشت به تحریم سخت تر خواهد شد و نتیجه در رابطه با ایران تا حدودی تاثیرش بر بهبود وجهه ترامپ در میان مخالفان نظام ایران خواهد بود.
قدس آنلاین: منظورتان این است که تحریمهای فعلی امریکا در قبال ایران موفق نبوده است که ترامپ دست به تغییر در روند تحریم ها زده است؟ چون تحریم فلزات ایران به گفته بسیاری از کارشناسان عملی نخواهد بود .
مسعودی: اصولا طیف متنوع محصولات مثل فولاد و مس و .. مانند پتروشیمی متنوع هستند و مکانیزم و فرایند صادراتی اینها پیچیده اند که روند تحریم را سخت تر میکنند.
بنابراین از همین مسئله میتوان استفاده کرد تا وجه نمادین تغییر تحریم ها را تقویت کنم که درواقع این تغییر رویکرد شاید یک سیگنالی برای دلخوشی مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. اما آنچه در رابطه با شکست تحریمها مطرح میکنید نمیتوان در کوتاه مدت در رابطه با نتایج ارزیابی مشخصی داشت اما در رابطه با اینکه هدف کوتاه مدت تحریمها کشاندن ایران به میز مذاکره است، خب مطمئنا موفق نبوده است و این تحریم ها و این صدور آیین نامهها به طبع، اولاً کمکی به اهداف امریکا برای کشاندن ایران پای میز مذاکره نمیکند و بنابراین میتوان گفت از این جهت این تحریم ها از پیش شکست خورده است.
به دلیل اینکه وقتی شما روابط یک قدرت بزرگ و یک قدرت متوسط را در نظر بگیرید درواقع پویایی و دینامیزم رابطه تعامل بین دو کشور را بخواهید تحلیل کنید جایی نمیبینید که یک قدرت منطقهای عقب نشینی اول را انجام بدهد یعنی من معتقدم که این بن بستی که در حال حاضر بین ایران و امریکا وجود دارد گذشته از مسائل تاریخی که همه مان میدانیم این است که دولت ترامپ حاضر نیست آن عقب نشینی که دولت اوباما انجام داد (یعنی پذیرش غنی سازی در خاک ایران تا برجام شکل بگیرد) را انجام دهد و ایران را ترغیب کند تا ایران را متمایل به مذاکره کند و در عوض با پیگیری سیاست «فشار حداکثری» ایران را واردار به مذاکره کند و این سیاست محکوم به شکست خواهد بود.
قدس آنلاین: بر این اساس اگر قرار باشد روزی ایران و دولت ترامپ پای میز مذاکره بنشینند منوط به این مسئله خواهد بود که آمریکا یک عقب نشینی انجام هد؟
مسعودی: ببینید الگوی تکرار شونده در تقابل و تعامل بین یک قدرت متوسط و منطقه با یک قدرت بزرگ همیشه به این گونه است بعنی شما به لحاظ روانی رهبران سیاسی هم نمیتوانید انتظار داشته باشید که یک قدرت متوسط که تحت تحریم و فشار است عقب نشینی نخست را انجام دهد چرا که این مسئله تبدیل به یک رویه بد در سیاست بین الملل خواهد شد که هرچه قدرت بزرگتر فشار را بیشتر کند قدرت متوسط مذاکره کند و عقب نشینی بیشتر را انجام دهد. بنابراین میتوان قطعا این مسئله را اشاره کرد که عقب نشینی نخست حتی نمادین را باید قدرت بزرگتر انجام دهد و در مورد مسئله ایران و امریکا نیز باید برای بازشدن این کلاف قدم نخست را امریکا باید به عقب بردارد تا ایران را برای برداشتن قدم به جلو ترغیب کند.
در رابطه با راهکارها میتوان به سه بخش کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت اشاره کرد.
ما یک مشکل تاریخی و ایدئولوژیک با امریکا داریم که اینجا نمیخواهیم به این موضوع ورود کنیم چون موضوع بحث ما نیست؛ ولی اگر منظور ما از راهکار این باشد که چگونه ایران میتواند از ابزارهای دیپلماتیک برای خنثی کردن اقدامات امریکا استفاده کند میتوان گفت که راهکار بلندمدت میتواند این باشد که خب خیلی مخفی هم نیست مذاکره با امریکا با هدف کاهش تحریم هاست اما نه لزوما با شرایط فعلی حتی منعی که رهبری نیز گذاشته اند یعنی نه در زمان فعلی و نه با شرایط فعلی یعنی ایشان منع زمانی و شرایطی گذاشتهاند و منع کامل نکرده اند.
بنابراین از این ابزار های دیپلماتیک میتوان استفاده کرد اما برای اینکه این اتفاق رخ دهد، برخی مسائل مربوط به طرف امریکایی است که همان طور که اشاره شد حتماً باید عقب نشینی انجام شود و بخش مهمی از تحریم ها برداشته شود و تحریم چهرههای نظام باید برطرف شود؛ اما از سمت ما نیز باید اقداماتی صورت بگیرد و آن این است که ما در داخل به یک اجماع درونی برسیم در رابطه با شیوه و چگونگی پیشبرد دیپلماسی با امریکا و این مسئله تخصصی تکنیکی است که وزارت خارجه باید مورد توجه قرار دهد.
قدس آنلاین: وشیوه های ما برای پیشبرد اهدامان در این تقابل چه خواهد بود؟
مسعودی: اینکه چه شیوه هایی را برای پیشبرد اهداف مان در مواجهه با دولت ترامپ دنبال کنیم به نظرم دو نکته در این جا قابل بررسی است ؛ مثلا دیپلماسی رسانهای ما را آقای ظریف در خاک امریکا دنبال کرد که موفق نیز بود و دیپلماسی عمومی نیز مسئله دیگر در این رابطه است اما بحث مهم دیگر شیوه مذاکراتی است. اینکه ما یک مذاکره همه جانبه داشته باشیم یا یک مذاکره موضوعی؛ به نظر من جدا از اینکه اصلاً مذاکره بکنیم یا نه در داخل کشور این اجماع وجود ندارد که این مذاکره به چه شکلی باید باشد.
اما در رابطه با راهکار کوتاه مدت باید بگویم که حداقل تا زمانی که عقب نشینی مد نظر ما در داخل دولت ترامپ رخ ندهد و وضعیت کمپینهای انتخاباتی و حتی وضعیت خود کاخ سفید در سال آینده مشخص نشود ما راهی جز «دورزدن تحریمها از رطیق گسترش روابط با همسایگان و کشورهایی که با ما همراه هستند» نداریم.
در رابطه با کشورهای همسایه ۱۵ کشوری که با آنها همسایه هستیم میتوانیم این استفاده را کنیم و تجربه تحریم های بین المللی نشان داده که هرچه کمیت همسایههای ما بیشتر باشد، اثرگذاری تحریمها و اثر پذیری کشور تحت تحریم کاهش پیدا میکند.
قدس آنلاین: به نظر شما سیاست خارجی ما تا چه حد میتوان به تغییر در کاخ سفید دل ببندیم؟
مسعودی: البته آقای ظریف قبلا به این نکته به درستی اشاره کرده اند که نباید به این مسئله در رابطه با تعیین دیپلماسی در قبال امریکا دل ببندیم، از طرفی آماری که از امریکا گزارش می شود که حاکی از ماندگاری ترامپ در ۴ سال آینده نیز است، نمیشود روی این مسئله سرمایه گذاری کرد و به همین دلیل سیستم تصمیمگیری ایران باید بر مبنای ماندن ترامپ در کاخ سفید باشد.
قدس آنلاین: در رابطه با بحث امتیازدهی قدرت بزرگ که مطرح کردید، اینکه ترامپ حاضر شد در محل مرز مشترک بین دو کره حاضر شود و با رهبر کره شمالی دیدار کند، برای رخ دادن این دیدار چه امتیازی در کار بوده است؟
مسعودی: بزرگترین امتیازی که امریکاییها به کره شمالی دادند این بود که تهدید نظامی را از روی میز کنار گذاشتند و لفاظیهای نظامی را علیه پیونگ یانگ کاهش دادند؛ اینکه در رابطه با آزمایشات موشکی کره شمالی ساکت نشسته اند و موضع گیری نمیکنند نیز در همین راستا است؛ از طرفی ترامپ نمیخواهد این پایه ریزی که در رابطه با مذاکره با کره شمالی انجام داده از بین برود. امتیاز دیگر کاهش مانورهای نظامی مشترک امریکا با همسایه جنوبی کره شمالی است.
قدس آنلاین: آیا ایران میتواند از عطشی که ترامپ برای کسب پیروزی در سیاست بین المللی کاخ سفید دارد برای کسب امتیاز در تقابل حاضر بهره ببرد؟
مسعودی: نظرسنجی های داخلی امریکا نشان میدهد همانطور که در عرصه داخلی مسائل اقتصادی در حوزه های مختلف برگه برنده ترامپ در انتخابات بعدی خواهد بود، او در مسائل سیاست خارجی، درست عکس عمل کرده است و نمره قبولی از سوی مردم نمیگیرد و عطش ترامپ برای حل و فصل منازعات امریکا در عرصه بینالملل ناشی از این مسئله است اما متأسفانه تفاوت بنیادینی بین ایران و کره شمالی وجود دارد و جدا از بحث روان شناختی سران دو کشور، بحث رقبای منطقهای ایران است ما اسرائیل و عربستان را در منطقه داریم که در این زمینه مانع تراشی میکنند حال اینکه در رابطه با کره شمالی دو کشور ژاپن و کره جنوبی در صدد بهبود و پیشبرد مذاکرات بر آمده اند.
اما اینکه ایران بتواند از این عطش استفاده کند باید بگویم که فرض بنده بر این است که احتمالاً ترامپ پیروز انتخابات ریاست جمهوری آینده خواهد شد و از طرفی موضوعات سیاسی در کمپینهای انتخاباتی نقش و جایگاه چندانی ندارند و بیشتر مسائل داخلی ایالات متحده نقش تعیین کننده را در پیروزی یک حزب در انتخابات ایفا میکنند اما با این حال میشود از این شرایط نیز برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی ایران در مواجهه با امریکا بهره ببریم که منوط به تصمیم گیری مقامات ارشد نظام خواهد بود.
انتهای پیام/
نظر شما