این روزها هرجا اسم پزشکان به میان میاید ، سخن از مخالفت است و جالب که چون صاحب نفوذندو با جان مردم سروکار دارند حواله ات میدهند به روزیکه گذر بیمارتان به پشت درمطب یا اتاق عمل بیافتد. آنجا دیگر مهم نیست که وزیر باشی یا وکیل ، پای مرگ وزندگی پدرت ؛ مادرت یا عزیزت درمیان است و آنوقت است که طاقچه بالا گذاشتن پزشکها آغاز میشود . یادت میاد اقای وکیل درمورد کارتخوان چقدر اصرار کردی؟ یادت هست وقتی اقای مسوول چقدرتلاش کردی تا تعداد پزشکان بیشترشودو .... جالبتر هم اینکه بدانید برغم اینکه پزشکان ممکن است میان خودشان به لحاظ حرفه ای وتخصصی مشکلات فراوانی داشته باشند اما وقتی پای منافع مادی به میان میاید چنان یکدست میشوند که کمتر صنفی را میتوان به این درجه از یکرنگی در حفظ منفعت اقتصادی یافت ؛ حتی درمیان اصنافی که خیلی به پول وثروت اندوزی مشهورند.
طی روزهای اخیر دو مساله مهم درحوزه کاری پزشکان رخ داد؛ اولی مربوط به شفاف سازی درآمد پزشکان با نصب کارتخوان در مطب های آنان بود. پزشکان درایران از اقشار مرفه جامعه هستندو عموم آنهادرامدهای خوبی دارند به گونه ای که وقتی پدر ومادری میخواهند فرزندشان عاقبیت به خیر شود نمیگویند که مثلا تلاش کن تا تاجر یا برج ساز شوی بلکه میگویند تلاش کن دکتر یا مهندس شوی و این نشان میدهد که رفاه این دوقشر تضمین شده است . این درحالی است که عموم پزشکان هنگام پرداخت مالیات خودرا درکنار کارمندانی میبینند که برای کرایه خانه هم دچار مشکلندو تازه این کارمندان هرماه قبل از دریافت حقوق ماهیانه مالیاتش را پرداخت میکنند.اما پزشکان حاضر به پرداخت همان رقم به صورت سالیانه هم نیستند وبه هرشیوه ای از زیر بار شفاف شدن درامدشان شانه خالی میکنند. حتی همین امروز اعلام کرده اند که نمیدانند چگونه باکارتخوان میتوان کار کرد. کاری که هندوانه فروشهای کنار جاده هم بلدند اما پزشکانی که نماد سواد و علم اموزی هستند از اجرای آن عاجز مانده اند.
مساله دیگری که طی همین مدت با واکنش پزشکان مواجه شد ؛ افزایش جذب دانشجوی پزشکی و درواقع افزایش تعداد پزشکان طی سالهای آتی بود . این بارهم جامعه پزشکان واکنش تندی از خود نشان دادند. این درحالی است که عموما این نوع واکنشها از سوی اصناف رخ میدهد. مثلا هیچوقت یک پنچرگیری نمیپذیرد که درهمان خیابان آپاراتی دیگری گشایش یابد یا تعویض روغنی و حتی کفاشی و .... این درحالی است که این روزها دیگر اصناف نیز این قانون را باطل اعلام کرده اند و میدانند که باید میان اصناف رقابت ایجاد شود تا مردم بهترین کیفیت با کمترین قیمت را انتخاب کنندو جالب که اکنون اصناف هم اینرا پذیرفته اند که در راسته های صنفی کارکرده و با تلاش بیشتر، کیفیت بالاتر و قیمت ارزانتر و صد البته تبلیغات مناسب مشتری خودرا جذب کنند. درحالیکه پزشکان هنوز درخم اول کوچه رقابت درجا میزنندو احساس میکنند که اگر پزشکان زیاد شوند ، ممکن است نیروهای جوانتر و با علم روز تربیت شوند و شاید کاربیشترو بهتررا با قیمت کمتر انجام دهند ، شاید روزی برسد که پزشک بر بالین بیمار حاضر شود و ... بنابراین علاج واقعه قبل ازوقوع میکنندو اصلا اجازه نمیدهند که پزشکی تربیت شود که بخواهد درعرصه پزشکی رقابتی شکل بگیردکه آنها برنده یا بازنده رقابت شوند. انها براین باورند که فعلا بازار داغ است ومیتوان بهترین درامد را از سلامتی یا به عبارت بهتر بیماری مردم کسب کرد . دیگر چرا باید این پروسه را با افزودن تعداد پزشکان برهم زد . اصلا هم مهم نیست که چه شهرستانهایی هستند که پزشک ندارند ، جراح ندارندو فعلا که همه درکنار هم دربرجهای مرکز کلان شهرها خوشندو قبراق...
اما اخیر معاون شهردارمشهد سخنی گفته که جای بسی تعجب دارد. شهرداری که امان همه شهرو شهروندانش اعم ازفقیر وغنی ، با سواد و بی سواد، پیرو جوان و... رابا قبوض نوسازی و جریمه بهسازی و پلیس ساختمان سازی و ... بریده است اعلام میکند که درمقابل پزشکانی که درخیابان احمد اباد مشهد وحوالی آن تجمع کرده اند ناتوان شده و چاره ای جز توصیه صبر به مردم ندارد.
خلیل کاظمی که اتفاقا یکی از معاونان پرقدرت شهردار مشهد است در رابطه با مشکلات ترافیک و جای پارک در خیابان احمدآباد میگوید: متاسفانه طبق قانون پزشکان میتوانند در کاربریهای مسکونی هم اقدام به تاسیس مطب کنند، ما این موضوع را پیگیری کردیم تا بلکه از گسترش و تمرکز مطبهای پزشکان در این منطقه پیشگیری کنیم، اما متاسفانه به دلیل خلاءهای قانونی پیگیریهای ما به جایی نرسید، مگر اینکه دانشگاه علوم پزشکی و سازمان نظام پزشکی فکری برای حل این معضل کنند.کاظمی از ساخت یک پارکینگ با ظرفیت ۲۰۰ خودرو در خیابان پرستار هم خبر داد، اما آن را اقدامی مقطعی و بینتیجه در حل این معضل عنوان کرد.
کمتر شهروند مشهدی است که یکبار گذرش به خیابانهای حوالی ساختمانهای پزشکان دراحمد آباد وکوچه های مرتبطش نیافتاده باشد، نه فقط مشهدیها که بسیاری از شهروندان و روستاییان شرق و جنوب شرق کشور که به دلیل نبود پزشک راهی مشهد میشوند با این خیابانها کاملا آشنا هستند . خیابانهایی که دیگر جایی حتی برای عبور خودرو ندارندو نمای ساختمانهایش پوشیده از تابلوی پزشکان است . پزشکانی که به دلیل سواد بالای خود باید الگوی دیگر شهروندان باشند با استفاده یا به عبارت بهتر سو استفاده ازقانون منطقه ای از شهر را چنان زیر چکمه کرده اند که دیگر هیچ راهی برای اصلاح ان وجود ندارد.
این راهم به همان سیاحه ای اضافه کنید که پزشکان با استفاده از قدرت نفوذ خود به دست آورده وحاضرنیستند به هیچ قیمتی راسته دکترهای متخصص ، داروخانه ها و آزمایشگاههای مختلف را از دست بدهند حتی به قیمت سرگردانی بیماران ، مزاحمت برای مردم شهر و ....
نظر شما