میر احمد رضا مشرف، کارشناس مسائل بین الملل/
انتخابات؛ چالش سیاسی و عقیدتی طالبان در شــرایطی که چند روز بیشــتر به آغاز روند رأیگیری برای انتخابات ریاســت جمهوری در افغانســتان باقی نمانده اســت، واکنش طالبان در قبال برگزاری این انتخابات به نحوی بوده که حتی موضوع رقابت میان نامزدها و رئیس جمهور منتخب آینده را کاملاً تحت الشعاع قرار داده است.
وقوع چند عملیات خونین در اجتماعات انتخاباتی و همچنین پخش اعلامیهها و هشدارهای جدی خطاب به مردم در مورد تبعات مشــارکت و همکاری در این فرایند، نشــان میدهد که طالبان این بار در مخالفت خود با برگزاری انتخابات جدیتر از گذشته بوده و به هر شکل ممکن برای تضعیف و بی اعتبار ساختن آن میکوشند.
این اقدامات و نحوه عملکرد طالبان در مواجهه با این موضوع را از دو جهت میتوان مورد توجیه و ارزیابی قرار داد. نخســت در وجه سیاســی این رویکرد باید گفت که برگزاری مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان و دســتیابی به یک توافق نهایی میان دو طرف، به احتمال فراوان زمینه تعویق انتخابات ریاست جمهوری را فراهم میکرد و حتی این امکان نیز مطرح بود که با تشکیل یک دولت موقت با مشارکت طالبان، کل ساختار کنونی نظام سیاسی افغانستان دچار از هم پاشیدگی شود.
اگر چنین شرایطی تحقق پیدا میکرد و مذاکرات بین الافغانی در غیاب دولت و یا در قالب یک دولت موقت شکل میگرفت، طالبان ظاهراً منسجم ترین و بزرگترین مشــارکت کنندگان در این فرایند محسوب میشدند و چه در بعد سیاسی و چه در بعد نظامی دست برتر را در آینده سیاسی افغانستان داشتند.
اما بر هم خوردن مذاکرات و مبهم شدن نتایج آن تمام برنامهریزیهای طالبان را در هم ریخت. در چنین شرایطی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل دولت جدیدی که در هر حال مهر منتخب مردم را بر پیشانی دارد، میتواند طالبان را به همان شرایط قبل باز گردانده و آنها را با مجموعه ای به نام دولت روبهرو سازد که چانه زنی و رویارویی با آن بالطبع دشوارتر از گروهها و احزاب کوچکی است که فاقد توان نظامی آنچنانی و یا اجماع نظر کلی هستند.
اما عملکرد و اقدامات کنونی طالبان در قبال انتخابات از بعد ایدئولوژیکی و عقیدتی نیز قابل تحلیل و بررسی است. طالبان در زمان برگزاری مذاکرات صلح با آمریکا و یا درملاقات با گروههای افغانستانی، با سؤالات زیادی در مورد برنامههای خود برای آینده افغانستان و نظام سیاسی مورد نظرشان مواجه شدهاند.
آنها هیچگاه در این رابطه پاسخ روشن و دقیقی ندادهاند. گاهی سعی کردهاند از دوران زمامداری خود بر افغانستان فاصله بگیرند و خود را متفاوت از آن زمان نشان دهند و گاهی نیز دوباره بر اعمال مجدد قوانین شریعت و احیای امارت اسلامی تأکید کرده اند.
در عین حال میان نظرات رهبران طالبان نیز در این زمینه هماهنگی چندانی وجود ندارد و اختالف نظر و ابهام عقیدتی میان آنها آشکار است. این همان نکته ای است که چندی پیش گلبدین حکمتیار نیز بدان اشاره کرد.
با همه این ابهامات در یک نگاه اجمالی و با توجه به سوابق و نظرات رهبران طالبان باید پذیرفت که آنها اعتقادی به سیستم انتخابات و نظام مبتنی بر آن ندارند؛«یکبار دیگر میگوییم که پروســه جعلی به نام انتخابات هیچگونه مشروعیت اسلامی و ماهیت افغانی ندارد، بلکه تلاش برای تداوم اشــغال، پرده انداختن بر تهاجم نظامی و فریب دادن اذهان عامه اســت...».
این آخرین اطلاعیهای است که چند روز پیش از سوی طالبان منتشر شد و نشان میدهد که آنها همچنان در فاز تخطئه نظام مبتنی بر انتخابات و احتمالاً احیای مجدد امارت اسلامی قرار دارند.
نظر شما