تحولات منطقه

رامین رحمانی عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان گفت: پیش‌بینی وضع آب و هوا به وسیله LARS-WG۹ برای سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۳۹ نشان می‌دهد که ایران با کاهش شدید بارندگی مواجه خواهد شد. در نتیجه افزایش خشکی و گرما، تبخیر و تعرق افزایش می‌یابد به نحوی که تولید غله را به طور جدی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.

واقعیت «آب مجازی» چیزی نیست که گفته می‌شود/ ایران خشک‌تر خواهد شد
زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

بحران آب یکی از مهمترین معضلات زیست‌محیطی است که پدید آمدن و توسعه آن ناشی از رفتار نادرست انسان با محیط زیست کره زمین است. در ایران، کاهش منابع آب قابل‌دسترس و مشکلات ناشی از کمبود آب، طی دو دهه اخیر، علاوه بر آسیب‌های زیست‌محیطی، خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به بخش کشاورزی وارد آورده است. برای مقابله با بحران آب، علاوه بر اجرای طرح‌های مدیریت منابع آب و اقدامات فنی، از توسعه واردات محصولات کشاورزی نیز به عنوان گزینه‌ای که می‌تواند با وارد کردن «آب مجازی» موجب کاهش فشار بهره‌برداری از منابع ارزشمند آب شود، صحبت به میان آمده است. بحران آب چقدر نگران‌کننده است؟ علل بحران آب در ایران چست؟ تاثیر بحران آب در بخش کشاورزی چیست؟ آیا وارد کردن محصولات کشاورزی می‌تواند مشکلات بخش کشاورزی را کاهش دهد؟ این سوالات و مباحث مرتبط با آن طی مصاحبه‌ای با آقای دکتر رامین رحمانی عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

انسان تا چه اندازه در وقوع بحران آب، به عنوان یکی از مهمترین معضلات زیست‌محیطی، نقش داشته است؟

انسان پس از دستیابی به ابزار و فناوری توانست منابع کره زمین با سرعت بیشتر و در مقیاس وسیع‌تر بهره‌برداری کند و به این ترتیب نیازهای روزافزون جمعیت در حال رشد شهرها را با مصرف کردن منابع حیاتی کره زمین تامین کند. این منابع شامل آب، خاک و جانداران هستند. با افزایش سرعت و وسعت بهره‌برداری از منابع طبیعی، تغییرات عظیمی در سیمای کره زمین رخ داد. پی‌آمدهای این تغییرات امروزه بصورت تغییر اقلیم، افزایش آلاینده‌ها، باران اسیدی، نازک شدن لایه ازن، کاهش مساحت جنگل‌ها، بیابان‌زایی، فرسایش خاک، خشکسالی و نظایر اینها، زندگی امروز انسان را با مخاطرات جدی مواجه ساخته و برای فردای کره زمین، آینده‌ای نگران‌کننده را به تصویر کشیده است.

هشدارهای مربوط به بحران آب در کره زمین تا چه اندازه جدی است؟

آب مهمترین منبع طبیعی برای توسعه محسوب می‌شود. کشورهای توسعه یافته، در طول تاریخ، با ایجاد ظرفیت برای دسترسی پایدار به منابع آب تجدیدپذیر و نهادینه ساختن الگوی مصرف بهینه آب، موفق شدند از این ماده ارزشمند برای صعود به سطوح بالاتر توسعه‌یافتگی استفاده کنند. لازم به ذکر است که در طول چند دهه اخیر عدم توازن بین مصرف آب و ظرفیت دسترسی به منابع آب تجدیدپذیر موجب شده است که بسیاری از مناطق جهان با بحران آب مواجه شوند. باید توجه داشت که افزایش گرمای کره زمین، تخریب جنگل‌ها و فرسایش خاک، بحران آب را تشدید کرده‌اند. امروزه بحران آب در بسیاری از مناطق جهان یک تهدید جدی است و علائم هشداردهنده بحران آب مرتباً از سوی سازمان‌ها و مجامع علمی و تخصصی اعلام می‌شود. سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۵ روز ۲ فروردین (۲۲ مارس) را به عنوان روز جهانی آب اعلام و آن را با عنوان «آب و توسعه پایدار» نامگذاری کرد. این اقدام سازمان ملل از جدی بودن بحران آب در جهان امروز حکایت دارد.

بین بحران آب و بخش کشاورزی چه ارتباطی وجود دارد؟

دسترسی به منابع آب برای تولید محصولات کشاورزی بسیار مهم است. در جهان امروز، بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرف‌کننده آب شناخته شده است. از طرف دیگر یکی از راه‌های ارتقای زندگی مردم، افزایش امنیت غذایی و تولید غذای سالم‌تر است. از آنجایی که فعالیت‌های بخش کشاورزی با ایجاد توان تولید محصولات کشاورزی، در امنیت غذایی کشورها تاثیر می‌گذارد، کشاورزان با توجه به اهمیتی که دولت‌ها برای امنیت غذایی قائل هستند به نوعی صاحب قدرت شدند. در نتیجه ایجاد محدودیت دسترسی یا کاهش مصرف آب برای بخش کشاورزی با پیچیدگی‌های خاصی همراه است که در عمل امکان‌پذیر نیست.

مساله بحران آب در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا یک مساله بسیار جدی است. بطور متوسط، ٨٠ درصد از منابع آب قابل‌برداشت در این کشور برای تولید در بخش کشاورزی مصرف می‌شود. افزایش دمای هوا و بیشتر شدن مقدار تبخیر و تعرق موجب تشدید اثرات بحران آب در بخش کشاورزی این کشورها شده است. این مسائل سبب شده کشورهایی که درگیر معضل بحران آب هستند تصمیم بگیرند شیوه‌های مدیریت منابع آب را به عنوان اولویت اصلی در برنامه‌های خود قرار دهند. امروزه بهبود وضعیت کشاورزی و تامین امنیت غذایی در گرو تولید محصول و حفاظت از منابع طبیعی به شیوه‌ای پایدار است.

وضعیت بحران آب در ایران در مقایسه با سایر بخش‌های جهان چگونه است؟

سرزمین ایران روی یک کمربند خشک واقع شده است که از شمال افریقا آغاز و به مناطق خشک چین ختم می‌شود. کشور ایران در بخشی از منطقه خاورمیانه قرار دارد که از نظر بارندگی به عنوان مناطق کم باران طبقه‌بندی می‌شوند. بر اساس گزارش سازمان ملل، حدود ۷۰ درصد از مناطق خشک آسیا در معرض بیابانی شدن قرار دارند که مانع مهمی برای توسعه این مناطق است. ایران به عنوان کشوری خشک یا نیمه خشک طبقه‌بندی می‌شود. بیش از یک چهارم خاک ایران را مناطق بیابانی تشکیل می‌دهند. بیشتر الگوهای تغییر آب و هوا پیش‌بینی می‌کنند که در آینده آب وهوای ایران خشک‌تر خواهد شد. پیش‌بینی وضع آب و هوا به وسیله LARS-WG۹ برای سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۳۹ نشان می‌دهد که ایران با کاهش شدید بارندگی مواجه خواهد شد. در نتیجه افزایش خشکی و گرما، تبخیر و تعرق افزایش می‌یابد به نحوی که تولید غله را به طور جدی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

گزارش سازمان ملل در مورد آینده‌ی بحران آب حاکیست که در آینده‌ای نزدیک، ۳۱ کشور جهان با کمبود آب بصورت بحرانی مواجه خواهند شد. در این گزارش نام ایران به عنوان یکی از کشورهایی نام‌برده شده که در آینده بصورت جدی با بحران آب روبه‌رو خواهد شد. باید توجه داشت که در ایران بیش از یک دهه است که علائم بروز بحران آب دیده می‌شود. بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب، تخریب آبخوان‌ها و بالا بودن اتلاف آب در بخش کشاورزی از یک سو و تغییر اقلیم همراه با افزایش گرما و خشکی از سوی دیگر موجب توسعه و تشدید بحران آب در ایران شده‌اند.

در حال حاضر چه مقدار منابع آب قابل استفاده در ایران وجود دارد؟

مقدار آبی که از طریق سطحی و زیرسطحی به ایران وارد می‌شود بسیار ناچیز است. در ایران منبع اصلی تامین آب از طریق بارش برف و باران است. میانگین بارش سالانه ۲۵۰ میلی‌متر است که حدود یک‌سوم میانگین بارش سالانه جهان (۸۳۱ میلی‌متر) و یک‌سوم میانگین بارش آسیا (۷۳۲ میلی‌متر) است. این مقدار بارش در طول سال حجمی معادل ۴۱۰ میلیارد مترمکعب آب تولید می‌کند که ۲۸۰ میلیارد مترمکعب آن (۶۸ درصد) به شکل‌های مختلف هدر می‌رود و فقط ۱۳۰ میلیارد مترمکعب (۳۲ درصد) به عنوان آب تجدیدپذیر در دسترس است. در حال حاضر حجم بهره‌برداری سالانه آب در ایران حدود ۷۰ درصد از آب تجدیدپذیر است که معادل ۹۰ میلیارد مترمکعب برآورد می‌شود. بیش از ۹۰ درصد از بهره‌برداری آب در ایران توسط بخش کشاورزی صورت می‌گیرد (حدود ۸۳ میلیارد مترمکعب) کمتر از ده درصد آن توسط دیگر بخش‌ها نظیر مصارف خانگی و صنایع مورد استفاده قرار می‌گیرد.

دسترسی به منابع آب در آینده چگونه خواهد بود؟

می‌توان به آسانی پیش‌بینی کرد که در آینده‌ای نزدیک با اندکی کاهش در بارش برف و باران (خشکسالی و گرمای ناشی از تغییر جهانی اقلیم) و اندکی افزایش در جمعیت، ایران بطور جدی درگیر بحران آب خواهد شد.

بانک جهانی درگزارش سال ۲۰۰۰، پیش‌بینی کرد تا سال ۲۰۵۰ میلادی مقدار بارش سالانه در ایران بطور قابل توجهی کاهش خواهد یافت. چنانچه محاسبات فوق که حاصل نتایج مدل‌های پیش‌بینی‌کننده تغییرات بارندگی است، صحت داشته باشد، تا ۵۰ سال آینده میانگین بارش در ایران به حدود ۱۶۵ میلی‌متر در سال کاهش خواهد یافت. این کاهش بدون شک حجم منبع آب تجدیدپذیر را کاهش خواهد داد و به تبع آن حجم آب قابل بهره‌برداری نیز کاهش می‌یابد.

جمعیت ایران در سال ۱۳۰۰ کمتر از ۱۰ میلیون نفر بود و در حال حاضر حدود ۷۵ میلیون نفر است و با توجه به اجرای سیاست‌های افزایش جمعیت پیش‌بینی رشد جمعیت تا ۹۰ میلیون نفر در سال ۲۰۲۵ دور از انتظار نخواهد بود. ایران در سال ۲۰۲۵ با ۹۰ میلیون نفر جمعیت و ۱۳۰۰ مترمکعب مصرف سرانه آب می‌بایست در سال حدود ۱۱۷ میلیارد مترمکعب از منبع آب تجدیدپذیر را بهره‌برداری کند. در مقایسه با حجم بهره‌برداری امروز، با حدود ۲۷ میلیون مترمکعب کمبود آب رخ خواهد داد. در صورت عدم تحقق بهره‌برداری در این حجم، و یا در صورت فقدان آب کافی برای برداشت از منبع تجدیدپذیر، کمبود آشکار و بحران فراگیر آب موجب بروز خسارت‌های جبران‌ناپذیر خواهد شد.

کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل، درصد برداشت از منابع آب تجدیذپذیر در هرکشور را به عنوان شاخصی برای ارزیابی وضعیت بحران آب معرفی کرده است. بر مبنای طبقه‌بندی‌های این شاخص، کشورهایی که بیش از ۴۰ درصد از منابع آب تجدیدپذیر را بهره‌برداری می‌کنند با بحران شدید آب مواجه هستند. کشورهایی که کمتر از ۱۰ درصد از منابع تجدیدپذیر را بهره‌برداری می‌کنند در شرایط عادی طبقه‌بندی می‌شوند. کشورهایی که بین ۲۰ تا ۴۰ درصد و ۱۰ تا ۲۰ درصد از منابع تجدیدپذیر را بهره‌برداری می‌کنند به ترتیب دارای بحران متوسط و بحران متعادل هستند. در حال حاضر ایران حدود ۶۹ درصد از آب تجدیدپذیر را بهره‌برداری می‌کند و بر اساس این طبقه‌بندی با بحران شدید آب مواجه است.

آیا فعالیت‌های بخش کشاورزی می‌توانند موجب تشدید یا تخفیف بحران آب شوند؟

تنها یک سوم آب مورد استفاده در کشاورزی به صورت بهینه استفاده می‌شود. آب مایه حیات و عامل و محرک اصلی فعالیتهای کشاورزی به شمار می رود و ۷۰ درصد آب مصرفی جهان به آبیاری اختصاص می‌یابد بسیاری از کشورها بخصوص کشورهایی که در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارند برای تولید محصولات کشاورزی مقدار زیادی آب مصرف می‌کنند. بیش از ۹۰ درصد تولیدات زراعی و باغی در ایران حاصل کشت آبی است و در واقع آب محور توسعه کشاورزی است. بنابراین توسعه فعالیت‌های بخش کشاورزی چنانچه با تمهیدات لازم در بخش مدیریت تولید آب همراه نباشد، منجر به تشدید بحران آب خواهد شد. از طرف دیگر استفاده از الگوی مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی می‌تواند ضمن افزایش تولید محصولات کشاورزی و برقراری امنیت غذایی، موجب تنظیم مصرف آب در این بخش و تخفیف بحران آب شود.

آیا واردات محصولات کشاورزی می‌تواند موجب کاهش بحران آب در بخش کشاورزی شود؟

مدتی است موضوعی با عنوان «آب مجازی» در بخش کشاورزی مطرح شده است. معنای دیگر این عبارت همان واردات محصولات کشاورزی است. بر مبنای مفهوم «آب مجازی»، واردات مقدار مشخصی از محصولات کشاورزی به منزله‌ی واردات حجم آبی است که برای تولید آن مقدار محصول مصرف شده است. ولی واقعیت با آنچه که بیان می‌شود بسیار متفاوت است. واقعیت این است که وارد کردن محصولات کشاورزی موجب خروج ارز می‌شود. ارزی که می‌تواند منابع مالی مورد نیاز را برای سرمایه‌گذاری در مدیریت منابع آب برای مصرف بهینه و افزایش بهره‌وری و تولید فراهم کند. از طرف دیگر وارد کردن محصولات کشاورزی موجب اختلال در بازار محصولات داخلی و در بسیاری از موارد ایجاد خسارت به کشاورزان می‌شود، مشابه آنچه که برای برنجکاران رخ داد. هر چند ادعا بر این است که محصولات کشاورزی در مبادی ورود به کشور از فیلتر قرنطینه می‌گذرند، ولی خطر شیوع آفات و بیماری‌های گیاهی همواره به عنوان یک تهدید جدی در واردات محصولات کشاورزی مطرح است. به همین سبب در کشورهای امریکای شمالی ورود انواع محصولات کشاورزی و در مواردی حتی شکل فراوری شده‌ی آن با موانع و محدویت‌های قانونی مواجه است.

نکته بسیار مهم این است که سیاست ورود محصولات کشاورزی به عنوان راهکاری برای مقابله با بحران آب در بخش کشاورزی، به معنای پرداختن به عوارض ظاهری بحران آب است و بر عواملی که موجب بروز بحران آب شده‌اند هیچ تأثیری ندارد. کاهش نفوذ آب حاصل از برف و باران به سفره‌های زیرزمینی، تخریب پوشش گیاهی خصوصا جنگل‌ها، فرسایش خاک، افزایش رواناب سطحی، افزایش سرعت خروج آب از سیستم‌های رودخانه‌ای، افزایش بهره‌برداری از سفره‌های زیرزمینی بوسیله حفر چاه و پایین رفتن سطح ایستابی سفره‌های زیرزمینی، تبخیر آب از کانال‌های انتقال آب، استفاده از سیستم پخش آب برای آبیاری گیاهان زراعی و باغی، مهمترین عوامل ایجادکننده بحران آب هستند که در نتیجه فعالیت‌های انسان بوجود پدید آمده‌اند. علاوه بر اینها، به تغییرات جهانی اقلیم که از طریق افزایش دما و کاهش بارندگی موجب خشکسالی می‌شود و به وخامت بحران آب می‌افزاید نیز باید توجه شود. هر چند که بطور مستقیم نمی‌توان با آن مقابله کرد. بنابراین حتی اگر سیاست ورود محصولات کشاورزی بصورت محدود هم اجرا شود، عوامل ایجادکننده بحران آب کماکان به قوت خود باقی هستند. تا زمانی که این عوامل مرتفع نشوند، نشانه‌ها و خسارت‌های ناشی از بحران آب همچنان ادامه می‌یابند. بخش کشاورزی در ایران در آینده می‌بایست همگام با کاهش مصرف آب کمتر، محصول بیشتری تولید کند. این هدف با مدیریت منابع آب و بکارگیری دانش و فناوری‌های نوین در جهت افزایش بهره‌وری از منابع آب، افزایش کارایی مصرف آب، افزایش راندمان آبیاری و بدست آوردن عملکرد متناسب با اقلیم در واحد سطح محقق می‌شود.

برای کاهش اثرات بحران آب در بخش کشاورزی چه راهکارهایی وجود دارد؟

در گذشته ایران در دانش آب در مقایسه با دیگر کشورها، پیشرو بود و به واسطه دستیابی به دانش فنی توانست چرخ ایرانی و قنات را به عنوان فناوری متناسب با محیط زیست به جهان معرفی کند. تا قبل از توسعه بهره‌برداری از سفره‌های آب زیرزمینی بوسیله حفر چاه، آب مورد نیاز کشاورزی از طریق قنات و آبهای سطحی تامین می‌شد که مقدار آن با اندازه بارش در تعادل بود. بخش کشاورزی با توسعه بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی موجب آغاز بحران آب در ایران شد.

از بین رفتن منابع آب زیرزمینی به معنای نابود شدن عظیم‌ترین ثروت ملی کشور است. این ثروت بسیار ارزشمند است و در آینده برای جبران خسارت‌های وارد شده به این منبع باید هزینه‌های هنگفتی پرداخت شود. محاسبات انجام شده نشان می‌دهند که برای تولید جریان آب زیرزمینی به مقدار یک لیتر در ثانیه بیش از ۱۰ میلیارد ریال سرمایه‌گذاری مورد نیاز است. علاوه بر این، توسعه و توصیه گیاهان زراعی وباغی باید با محوریت محصولات دارای ارزش‌افزوده بیشتر و مصرف آب کمتر انجام شود. برای مثال گیاهانی که دانه‌های خشکبار تولید می‌کنند (مانند بادام) از نظر رده‌بندی مصرف آب در طبقه‌ی پرمصرف قرار دارند، در حالی که مرکبات در طبقه‌ی کم مصرف قرار می‌گیرد.

در این فرصت کوتاه نمی‌توان به ابعاد فنی و اجرایی راهکارهای کاهش اثرات بحران آب در بخش کشاورزی پرداخت ولی می‌توان اصولی را که لازم است در سیاستگذاری لحاظ شوند به اختصار بیان کرد.

مشارکت تمامی ذینفعان در طراحی و اجرای طرح‌های مدیریت منابع آب

قیمت‌گذاری منطقه‌ای آب در بخش کشاورزی متناسب گیاه کاشته شده

حفاظت از پوشش گیاهی و خاک آبخوان‌ها

بهینه‌سازی بهره‌برداری، انتقال و مصرف آب در بخش کشاورزی

بکارگیری روش‌های متمرکز در تولید محصولات کشاورزی نظیر گلخانه

طراحی الگوی کشت متناسب با مقدار آب قابل بهره‌برداری و ویژگی‌های اقلیم و خاک به نحوی که بیشترین منفعت ممکن نصیب کشاورزان شود.

در صورت برنامه‌ریزی جامع و فراگیر برای تحقق اصول فوق‌الذکر، نه تنها منابع آب در ایران احیا خواهد شد، بلکه بخش کشاورزی نیز بدون نیاز به درمان‌های مقطعی نظیر وارد کردن محصولات کشاورزی، از رکود خارج خواهد شد. تحقق این مهم در گرو اهتمام مسئولان به تهیه و اجرای طرح‌های اثر بخش در مدیریت تولید و مصرف منابع آب است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.