علی محمد مؤدب/
بازار مسکن یک بازار بسیار مشکوک است که ورود بیحساب در آن بیشک مایه خسران و زیان ابدی است! مسکن یک کالا با عرضه محدود و مورد نیاز همه مردم است که به دلیل سوءمدیریتها ارزش سوداگری و معامله پیدا کرده و عامل جذب سرمایههای سرگردان شده است.
مردم هر وقت پولی به دست بیاورند، اولین کارشان خریدن خانهای جدید است. این خانه جدید یا نگه داشته میشود تا در تلاطم بازار و بازیهای تورم، قیمت آن رشد کند و به فروش برسد و یا اینکه اجاره داده میشود که در هر دو صورت خریدار خانه وارد یک رابطه ظالمانه شده است. در ربای پولی وامدهنده به طور مدام ثروتمندتر شود و وامگیرنده هم به همان نسبت به طور مداوم فقیرتر میشود تا زمانی که نابود شود. مسئله مسکن هم مدتهاست انگار نوعی ربا به حساب میآید که متعلق آن پول نیست و ملک است.
در رابطه مالک و مستأجر، مالک مدام توانمندتر میشود و مستأجر هر سال بدهکارتر و باید مدام کار بیشتری کند تا بتواند همان ملک را در اختیار داشته باشد. بررسی دقیقتر این موضوع را به اقتصاددانان و فضلای حوزه پیشنهاد میکنم. اما یقیناً خرید مسکن بدون قصد استفاده شخصی یک نوع احتکار است که نیاز به بررسی هم ندارد. خرید کالایی که خانوادههای بسیاری نیازمند آن هستند در شرایطی که نیاز مستقیمی به آن نداریم چیزی جز احتکار به قصد سودجویی نیست.
البته که دولتها میتوانند و در بسیاری از نقاط دنیا توانستهاند با مدیریت منابع مالی و نیز قرار دادن جریمههای سنگین مالیاتی بر معاملات سودجویانه در بازار مسکن، این بازار را کنترل کنند، ولی به هر حال در وضعیت فعلی که طبقات برخوردار جامعه با اعمال نفوذ مدام در قوانین، مانع قانونگذاری درست در این حوزه میشوند، نگرش فقهی و اخلاقی به ماجرای معاملات مسکن هم یکی از راهکارهای ماست. کسی که نیاز دیگران را احتکار میکند و سبب میشود مرد خانواده برای تأمین سرپناهی برای خانوادهاش تا سه شیفت کار کند، به راحتی خود را به فرعونهای تاریخ ملحق کرده است که انسان را به بندگی میگرفتند. این رابطه ظالمانه عین رابطه فرعون با بردگانش است و نتایج اسفباری برای روحیه و اخلاق بردگان و فرعونها دارد که اضمحلال فرهنگی و روحی جامعه را نیز درپی خواهد داشت.
نظر شما