مثلی قدیمی میگوید: نباید چرخ را دوباره اختراع کرد. سادهترین تفسیر این مثل این است که اگر قرار است کاری را انجام دهیم از تجربیات دیگران در آن حوزه استفاده کنیم. با این مقدمه کوتاه میخواهیم بیتعارف نقض این حکم عقلانی را در حوزه فوتبال کشورمان اثبات کنیم تا معلوم شود در فوتبال ما قرار است با نادیده گرفتن تمام نمونههای موفق جهانی چرخ را دوباره اختراع کنند.
موافقان حرفه ای شدن فوتبال ایران در دهه ۷۰ با الگو قرار دادن کشورهای موفق دراروپا استنادات زیبایی ارائه میدادند تا به روش سنتی برگزاری مسابقات فوتبال پایان دهند. آن روزها صحبت ازتکمیل چرخه صنعت فوتبال در ایران بود چرا که در کشوری مانند اسپانیا فوتبال از مهمترین منابع تولید ثروت بوده و هست و لذا مباحثی چون خداحافظی مدیریت دولتی از لیگ حرفهای در این ورزش داغ بود.
در تصویر زیبای ارایه شده از لیگ حرفه ای قرار بود مانند کشورهای پیشرفته در این ورزش فوتبال صنعتی مستقل باشد ومانند قوانین خشک مدیریت صنعتی با هرگونه رفتارغیر حرفه ای برخورد و ریشههای فسادزا خشک شود. بازیکنان خارجی با کیفیت سبب ارتقای سطح کیفی مسابقات شوند و داوریها به استانداردهای جهانی نزدیک شود.
خشت کج فوتبال حرفه ای
اما از همان ابتدای تنظیم اساسنامه لیگ فوتبال ایران معلوم بود تمام ادعاها در حد شعار است چرا که وقتی اصلیترین سند این حوزه در ۱۵ ماده تدوین شده و به کلی گویی پرداخته مشخص بود در اجرا باز همان شیوه سنتی حاکم خواهد بود. این درحالی است که در لیگ انگلستان همین قانون در ۸۲ ماده تنظیم شده که به معنای پرداختن به تمام جزئیات است.
مصداق بارز این کلی گویی در همان ماده نخست اساسنامه مشهود است که میگوید، هدف از تأسیس این سازمان صرفاً برگزاری مسابقات فوتبال حرفهای تحت نظارت فدراسیون است درحالی در کشوری مانند انگلستان اهداف سازمان لیگ در ۱۲ بند که هر بند شامل چند موضوع میباشد تعریف شده است.
آنچه مسلم است وقتی مبنای اصلی که همان کاستن از دخالت دولت در این حوزه است نادیده گرفته شود نمیتوان انتظار داشت هیئت مدیره ای متشکل ازنمایندگان باشگاهها تشکیل شود چرا که در حال حاضر نیمی از اعضا هیئت مدیره انتصابی هستند نه انتخابی و میتوان گفت سایه مدیریت دولتی همچنان بر لیگ سنگین است.
رنگ آمیزی حرفه ای لیگ آزادگان
آنچه مسلم است این روزها نمیتوان نتایج قابل اعتنایی از حرفه ای شدن لیگ فوتبال در ۱۹ دوره آن برشمرد اگر آن روزها فروش بلیت معضل بود این روزها هم که تازه چند هفته ای از الکترونیکی شدن آن میگذرد باز شاهد مکافات نحوه خرید آن هستیم.
رفتارهای توهین آمیز بازیکنان با تماشاگران و داور و واکنشهای متقابل آن سالها هم بود و در این مدت ۱۹ ساله همچنان شاهد چانه زنیهای غیر حرفهای بین بازیکنان و داوران و واکنشهای غیر ورزشی تماشاگران و ...هستیم.
شاید بتوان گفت گران شدن وافزایش چرخه مالی در فوتبال به ظاهر حرفه ای شده ما تنها وجه تمایز لیگ برتر با لیگ آزادگان سابق است و گویا ورود پولهای میلیاردی موجب شده تا عده ای برای سهم خواهی بیشتر ازاین حوزه دست به کارهای مختلفی بزنند. خلاصه اینکه فساد در فوتبال ما حرفه ای تر از فوتبال شده است.
با این وصف به نظر میرسد دستاوردهای فوتبال حرفه ای چیزی جز هیچ نیست. اگر متولیان ورزش و به ویژه فوتبال دلشان به حال آینده این صنعت و فعالان آن میسوزد لطف کرده و حمایتهای آسیب زای دولتی خود را رها کنند وآن را به بخش خصوصی واگذار نمایند و نقش نظارتی خود را با جدیت دنبال کنند.
نظر شما