به گزارش قدس آنلاین وبه نقل از تسنیم، اندیشه مهدویت در مذهب تشیع، بهدلیل مسأله امامت و جایگاه اعتقادی آن، که در فرهنگ شیعه، تداوم رسالت است، جایگاه رفیعی دارد. شیعه امامیه معتقد است امامت، مقامی است که از جانب خدا و بهواسطه پیامبر، برای امت پس از او جعل شده و امام کسی است که سرنوشت امور دینی و دنیایی مردم در دست اوست. ازاینرو، شیعیان منتظرند در دولت کریمه آن حضرت، جامعه اخلاقی را در جهان تجربه کنند و بیعدالتی وجود نداشته نباشد و همهچیز بر پایه عدالت و اخلاق، سامان یابد. انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار دارد و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمیشناسد و به هیچ قوم و ملتی نیز اختصاص ندارد. ازاینرو، همگان براساس فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرارسد که جهان در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید عنایت پروردگار، از ستم ستمگران نجات یابد و انسانها از فلاکت موجود و نابسامانی و ناامنی و تیرهروزی رها شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانهای دستیابند. با بهرهگیری از آیات و روایات، قیام مهدی موعود(عج)، آخرین حلقه مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا بوده است. پیامبران الهی برای برقراری ارتباط درست میان بنده و خالق و روابط حسنه میان بشر، بر اساس عدالت و صلح و صفا و خدمت برانگیخته شدهاند، بنابراین، برقراری عدالت، هدف اصلی و عمومی انبیا(ع) بوده است و آرزو و خیال نیست، بلکه واقعیتی است که دنیا بهسوی آن پیش میرود؛ یعنی سنت الهی است. خدا در نهایت، عدالت را بر دنیا حاکم خواهد کرد. به فرموده امام راحل، «ما منتظران مقدم مبارکش، مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولی عصر(عج) حاکم کنیم و از تفرقه و نفاق و دغلبازی بپرهیزیم و رضای خداوند متعال را در نظر بگیریم».
* سیری کوتاه در زندگی نامه حضرت
معتمد عباسی، امام حسن عسکری(ع) را در هشتم ربیع الاول سال 260 ه. ق، به شهادت رساند و امامت مهدی موعود که رهبری و ولایتش را پیامبر اکرم(ص) و معصومین پس از ایشان وعده داده بودند، آغاز شد. امامت حضرت مهدی(عج) در شرایطی روی داد که امام یازدهم نیز مانند دیگر ائمه، زمینه ولایت را برای فرزند خود آماده کرده بود. شب پیش از شهادت، ایشان بهدور از چشم مأموران خلیفه، نامههای بسیاری درباره این مسأله مهم به شهرهای گوناگون فرستاد. حکومت عباسی از مدتها پیش، بر اساس سخن رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) مبنی بر اینکه مهدی فرزند امام حسن عسکری(ع) است، امام یازدهم شیعیان را زیر نظر داشتند و مراقب بودند فرزندی از ایشان باقی نماند. با تولد حضرت مهدی(عج) در 15 شعبان سال 255 ه ق در سامرا، امام حسن عسکری(ع) با پنهان نگاه داشتن خبر ولادت فرزند خویش، این نقشه را باطل کرد. پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)، خبر شهادت ایشان در سراسر سامرا پیچید و مردم در سوگ آن امام همام، عزاداری کردند و حضرت مهدی(عج) بر پیکر مطهر پدر بزرگوارشان نماز خواندند. پس از شهادت امام، حضرت حجت(عج) که در آن زمان 5 سال داشتند، به امامت رسید و کمکم خبر وجود فرزندی از سلاله پاک امامت پخش شد که تلاش خلیفه عباسی برای یافتن ایشان بیفایده بود. امامت حضرت حجت(عج) در این دوران را غیبت صغرا میخواندند. این غیبت از زمان شهادت پدر بزرگوارشان در سال 260 ه ق، شروع و تا سال 329 ه ق به طول انجامید. چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام(عج) و شیعیان را بهعهده داشتند و احکام دین را از ایشان دریافت و در اختیار شیعیان قرار میدادند. این چهار نفر، عثمانبن سعید، محمدبن عثمان، حسینبن روح و علیبن محمد سمری بودند. این غیبت، 69 سال به طول انجامید. پس از غیبت صغرا، غیبت کبرا آغاز شد. از امامت ایشان تاکنون 1179سال میگذرد. جهان در دو مرحله غیبت امام خود، در انتظار عدالت علوی است.
* برکات مهدوی
یکی از سؤالات درباره مباحث مهدویت این است که چگونه میتوان از فیوضات امام غایب بهره مند شد؟ امامی که در پس پرده غیبت است، میتواند در حیات بشری اثری داشته باشد؟ جابربن عبد الله انصاری با شنیدن خبر غیبت حضرت مهدی(ع) از نبی اکرم(ع) پرسید: «فَهَل یقَعُ لِشِیعَتِهِ الإِنتفاعُ فِی غَیبَتِهِ؟؛ آیا در غیبت حضرت، شیعیانش بهره و فایدهای از او خواهند برد؟» حضرت رسول فرمودند: «اِی و الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّه إِنَّهُم ینتَفِعُونَ بِهِ وَ یستَضِیئُونَ بِنُورِهِ کانتِفاعِ النّاسِ بِالشّمسِ و إِن جَلَّلَها السِّحَابٌ؛ بله، قسم به کسیکه مرا به نبوت برانگیخت، همانا شیعیانش از او بهره مند میشوند و به نور او روشنی مییابند؛ همانند بهره مندی مردم از خورشید، آن گاه که ابر آنرا پوشانده باشد.» از آنجای که مشیت خداوند بر این تعلق گرفته است که نظام هستی، نظام اسباب و مسبّبات باشد؛ برای فیض وجود و دیگر فیوضات بهواسطهای نیاز بود که از طرفی بتواند با عالم ماده مرتبط باشد و در قالب انسان مادی تجلی یابد و از سوی دیگر، نزدیکترین و مقربترین موجود در عالم هستی به خالق متعال باشد. بههمیندلیل است اولین چیزی که بهوسیله آفریدگار هستی خلق شد، انوار طیبه ائمّه معصومین(ع) بود و بهواسطه آنان، فیض وجود به دیگر موجودات افاضه شد.
امام عصر(ع)، واسطه فیض بین خالق و مخلوق است و نور وجود، علم و هدایت بهواسطه او به مخلوقات می رسد. آنحضرت بهعنوان یکی از معصومین(ع)، هدف نهایی آفرینش انسان و جهان است و مخلوقات همانگونه که در پیدایش خود نیازمند هدف نهایی هستند، در تداوم، استمرار و بقای خلقت نیز به آن نیازمندند. بنابراین، موجودات عالم، هم اصل وجودشان بهواسطه امام است و هم نعمتهایی را که در طول حیات خود دارند، بهواسطه وجود بابرکت امام است. «بِبَقَائِهِ بَقِیتِ الدُّنیا و بِیمِینِهِ رُزِقَ الوَری؛ دنیا بهواسطهی بقای او باقی است و مخلوقات به برکت او روزی داده میشوند.
* خانواده مهدوی
یکی از جذابترین مباحث مربوط به خانواده و مهدویت، آشنایی با معارف مشترک قرآنی بین خانواده و مبحث مهدویت است. در این باره، سوره نور، در ابتدا با ظرافت و زیبایی خاصی به مباحث خانواده اشاره کرده و در پایان به بحث منجی و تشکیل حکومت مهدوی پرداخته است.
با دقت در مضامین این سوره درمی یابیم بیشترین حجم آیات آن به آسیبشناسی خانه و خانواده و راهکارهای حقوقی و اخلاقی انسجام بخشی و حفظ نظام خانواده مربوط است. البته نکته بسیار مهم این است که خداوند پس از تبیین احکام خانواده، به طرح «مسأله مهدویت» میپردازد و میفرماید: «وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یعْبُدُونَنِی لَا یشْرِکونَبیشَیئًا وَمَن کفَرَ بَعْدَ ذَلِک فَأُوْلَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین، جانشین خود قرار دهد؛ همانگونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین خود قرار داد و آن دینی را که برایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند تا مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید، آنانند که نافرمانند.
امتزاج و تربیت مباحث خانواده و طرح آیه مهدویت در این سوره، بیانگر ارتباط تنگاتنگ فرهنگ انتظار و مهدویت با اصالت خانوادگی و استحکام بیان خانواده و توجه به «بیت» است. انسانهای صالح و تربیت یافته در خانوادههای اصیل، شایستگی پذیرش ولایت و امامت پیشوای آسمانیای چون حضرت مهدی(عج) را دارند. بههمیندلیل، در نظام سیاسی و فرهنگ علوی، یکی از ملاکهای گزینش افراد شایسته، تربیت یافتن و برخاستن آنان از «بیوت صالحه» است. چنانکه حضرت علی(ع) در نامهای به مالک اشتر فرمود: «ثُمُّ الصَق بِذَوِی المُرُؤاتِ و الأحسابِ و أهل البیوتاتِ الصّالِحَه و السَّوابق الحَسَنةِ...؛ در انتخاب کارگزاران خود با آنان که خانواده دارترند و شخصیت حساب شده دارند و از خاندانی پارسا و صالح و با سوابقی درخشانند، ارتباطی نزدیک تر برقرار کن و آنان را برگزین». به عبارتی میتوان نتیجه گرفت که اصالتهای خانوادگی و رعایت احکام خانواده، چون ازدواج، کنترل چشم، روابط سالم خانوادگی، حیا و عفت، زمینه تحقق وعده الهی و تشکیل حکومت جهانی آخرین ذخیره الهی را فراهم میکند و کسانیکه لیاقت و توانایی پاک زیستی و اداره یک خانواده را داشته باشند، لیاقت مشارکت در اداره جهانی پاک و عاری از هر نوع ستم و تباهی را نیز خواهند داشت.
* سیره حکومتی مهدوی
ظهور حضرت مهدی(عج)، شکوفاترین فصل تاریخ انسانیت است؛ دورانی که وعدههای خداوند درباره خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان و وارثت صالحان تحقق مییابد و جهان با قدرت الهی آخرین پرچمدار عدالت و توحید، صحنه شکوه مندترین جلوههای عبادت پروردگار میشود. در احادیث گوناگون، گوشه هایی از عظمت آن دوران به تصویر کشیده شده است.
پس از ظهور امام زمان(ع) گروهی بر ضد حضرت وارد جنگ میشوند و میکوشند از تشکیل حکومت عدل الهی بر روی زمین که وعده آن، از سوی انبیا و امامان(ع) داده شده است جلوگیری کنند. امام(ع) ابتدا آنان را به راه حق دعوت میکند و اگر قبول نکردند، با آنان وارد کارزار میشود و هرگونه فساد و کژی را نابودکند.
امام باقر(ع) در تفسیر آیه «وَ قاتِلُوهُمْ حتی لا تَکونَ فِتْنَهٌ وَ یکونَ الدِّینُ کلُّهُ لِلّهِ». (انفال:39) میفرماید: «تأویل این آیه هنوز نیامده است. پس زمانی که تأویل آن فرا رسد، مشرکان کشته میشوند، مگر موحّد شوند و شرکی باقی نماند.
در حدیث دیگری میفرماید: «با مشرکان جنگ میکنند تا اینکه موحّد شوند و شریکی برای خدا قرار ندهند. چنان (امنیتی حاصل) میشود که پیرزن کهنسال، از مشرق به مغرب میرود، بدون آنکه کسی جلوی او را بگیرد.
امام صادق(ع) نیز میفرماید: «إِذا قامَ الْقائِمُ لایبْقی أَرْضٌ إِلّا نُودِی فِیهَا شَهادَةَ أَنْ لاإِلهَ إِلَّا اللهَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ؛ زمانی که قائم(عج) قیام کند، هیچ سرزمینی نمیماند، مگر اینکه ندای شهادتین لا إله إلّا الله و محمّد رسول الله در آن طنین اندازد.
* احیای قرآن
قرآن، محور حرکت جنبش جهانی امام مهدی(عج) است و آنحضرت با آموزش قرآن، آنرا سرمشق زندگی انسانها قرار خواهند داد. حضرت علی(ع) در این باره میفرماید: «کأَنّی أنْظُرُ اِلی شِیعَتُنَا بِمَسْجِدَ الْکوفَةِ وَ قَدْ ضَرَبُوا اَلْفساطِیطِ یعَلِّمُونَ النَاسَ اَلْقُرآنَ کمَا اُنْزِلَ؛ گویا شیعیان ما اهل بیت(ع) را میبینم که در مسجد کوفه گرد آمدهاند و خیمههایی برافراشتهاند و در آنها قرآنرا آن چنانکه نازل شده است، به مردم یاددهند».
حضرت علی(ع) درباره بیان احوال زمان ظهور امام مهدی(عج) میفرماید: «(امام مهدی) هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمی گرداند، زمانی که مردم هدایت را به هوای نفس تبدیل کرده باشند و رأی را به قرآن برمی گردانند، زمانی که مردم قرآنرا به رأی و اندیشه بدل کرده باشند».
* گسترش عدالت
مهمترین شاخص قیام امام مهدی(عج)، ریشه کن ساختن ستم و فراگیر کردن عدل و قسط در سراسر گیتی است، به گونهای که میتوان ادعا کرد، جمله «یمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کم؟ا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» که در بیشتر احادیث ذکر شده، تواتر لفظی دارد.
پیامبر(ص) میفرماید: «قیامت بر پا نمیشود، مگر اینکه مردی از اهل بیت من که اسمش شبیه اسم من است، حاکم شود و زمین را پر از عدل و قسط کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده بود.
* گرایش مجدد به اسلام
با درگذشت پیامبر اسلام(ص)، خلفا کوشیدند از روشن شدن جایگاه اهل بیت(ع) در مقام مفسران دین اسلام که هدایت جامعه را عهده دار بودهاند، جلوگیری کنند که این امر سبب شد گمراهیها در میان مسلمانان گسترش یابد و برخی عناصر یهودی و مسیحی، با کمک دستگاه خلافت، اسلام را مطابق سلیقه شان و مناسب با منافع حاکمان، توجیه و تفسیر کنند و مردم، از اهل بیت(ع) جدا کنند. افرادی مانند تمیم داری، وهببن منبه، کعب الاحبار، ابوهریره، عروهبن زبیر و عبداللهبن عمر، با تفسیرهایی که بیش تر با هواهای نفسانی و خواستههای حاکمان مطابقت داشت، از همان آغاز، موجب بروز برخی انحرافها و ایجاد فرقههای کلامی در زمان های بعد شدند. بههمیندلیل، آن گاه که امام زمان(ع) قیام میکند، به پیراستن دین اسلام از انحرافها و پیرایه هایی میپردازد که از سوی منحرفان بر دین اسلام تحمیل شده است و مردم را به اسلامی که پیامبر آنرا ابلاغ کرده بود، دعوت میکنند. امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «زمانی که حضرت قائم(ع) قیام میکند، مردم را مجدداً به اسلام فرا میخواند و به امری هدایت میکند که فراموش شد و جمهور از آن منحرف شدهاند.
* عدالت فرهنگی
در نظام حکومتی امام مهدی(ع)، بهطور کلی نادانی،بیسوادی و کم خردی، ریشه کن میشود و همه انسان ها براساس توانایی خود، از بالاترین حد دانش و معرفت برخوردار میشوند.
در روایتی که از امام باقر(ع) نقل شده، در زمینه رشد و توسعه خردورزی در زمان امام مهدی(ع) آمده است: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلی رُؤُسِ الْعِبادِ فَجُمِعَ بها عُقُولُهُمْ وَ کمُلَتْ بِهِ أَخْلَاقُهُمْ؛ هنگامی که قائم ما به پا خیزد، خداوند دستش را بر سر بندگان میگذارد و بدین وسیله عقول آنها افزایش مییابد و خردهای آنها به کمال می رسد».
عدالت مهدوی به عدالت اقتصادی یا عدالت قضایی محدود نمیشود و شامل حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی میشود.
* عدالت سیاسی
عدالت سیاسی آنگاه محقق میشود که هر شهروندی به اندازه اهلیّت و توان قابلیت خود، از امکانات عمومی جامعه بتواند بهره ببرد. به عبارت دیگر عدالت سیاسی، یعنی بهرهوری و مدیریت به اندازه قابلیت و بر اساس اهلیت.
اصلاح ساختار مدیریتی، از مهمترین شاخصهای توسعه جامعه است و مدینه فاضله بدون مدیران فاضل، شعاری بی محتواست. رئیس مدینه فاضله با گماردن افاضل بر پستهای حکومتی و عزل اراذل از مناصب حکومتی، حرکت جامعه بهسوی سعادت را نهادینه میسازد. عدالت مدیران، آنقدردارای اهمیت است که نه تنها مدیرانبیعدالت که حتی مدیران سازشکار و اهل تساهلی نیز در ساختار مدیریت حضرت، جایگاهی ندارند. البته اصلاح مدیران و ساختار مدیریتی جامعه، بدون اصلاح بستر و تودههای مردم به توفیق نمیرسد؛ چراکه در جامعه ناعادل، زمینه کار برای مدیرعادل مساعد نیست. بر این اساس، یکی از راهکارهای اصلاح مدیریت جامعه، اصلاح تفکر و فرهنگ افراد جامعه است. به نظر میرسد که از مهمترین سیاستهای حکومت مهدوی، اصلاح فرهنگ عامه و تغییر نگرش و فهم شغلی از سیاست و تبدیل آن به تلقی معرفتی و خدماتی از آن است.
امام مهدی(ع)، در گام نخست، عدالت را به روح افراد و جان بشر میرساند و هنر اول مهدی(ع)، «انسان عادل» ساختن است. عدالت جهانی مهدوی، مبتنی بر عدالت انسانی است و عدالت گستری مهدوی به گونهای است که عدالت حتی بر عاطفهها و روابط حاکم میشود. پس اگر مردم و ساختار جامعه با عدالت خو گرفتند، جامعه به عدالت میرسد. ازاینرو امام، فطرت و جانها را معتدل میکند و جان عادل و معتدل، خواهان قانون و دین عادلانه میشود. طبیعی است که در این شرایط، دینی که میزان برخورداریش از اعتدال و عدالت بیشتر است؛ فراگیر می شود.
* قضاوت مهدوی
در زمان حکومت امام مهدی(ع)، عدالت در مناسبات حقوقی و قضایی حاکم میشود و داوری و قضاوت میان مردم از هرگونه اشتباه،بیعدالتی و جانب داری پیراسته میشود که این امر در عادلانه شدن همه روابط اجتماعی و جلوگیری از ستم و تجاوز به حقوق دیگران تأثیر مهمی خواهد داشت.
امام صادق(ع)، شیوه قضاوت امام مهدی(ع) را به شیوه پیامبرانی چون حضرت داوود(ع) که قضاوت عادلانه و بدون اشتباه آنها در تاریخ مشهور است تشبیه میکند و میفرماید:
إِذا قامَ قائِم آلِ مُحَمَّدٍ(ع) حُکمَ بَینَ النّاسِ بِحُکمِ داوُد لایحْتاجُ إِلی بَینَةٍ یلْهِمُهُ اللهُ تَعالی فَیحْکمُ بِعِلْمِهِ وَ یخْبَرُ کلُّ قَوْمٍ بِما اسْتَبْطَنوه زمانی که قائم آل محمد که بر آنها درود باد به پاخیزد، در میان مردم به حکم داوود قضاوت خواهد کرد. او به بینه (شاهد) نیازی نخواهد داشت؛ زیرا خدای تعالی امور را به وی، الهام و او بر پایه دانش خود داوری میکند و هر قومی را به آنچه پنهان کردهاند، آگاه میسازد.
امام یارانی را که در بالاترین مراتب پرهیزکاری قرار دارند و در ارتباطی مستقیم، حکم قضایایی را که در آنها دچار تردید شدهاند، دریافت میکنند.
* اقتصاد مهدوی
امام مهدی(ع) آخرین حاکمی است که بر کره خاکی حکومت خواهد کرد. تأمین عدالت اقتصادی، نقش و جایگاه برجستهای دارد و در روایتهای اسلامی نیز بر این جنبه از عدالت موعود، بسیار تأکید شده است. با استقرار حکومت مهدوی، رفاه اقتصادی همراه با قسط و عدالت بر سراسر جهان حاکم میشود و بشر به آرزوی دیرین خود دست مییابد.
امام محمد باقر(ع) نیز عدالت اقتصادی دوران ظهور را چنین توصیف میکنند: «فَإِنَّهُ یقْسِمُ بِالسَّوِّیه وَ یعْدِلُ فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ، الْبِرّ مِنْهُمْ وَالْفَاجِرِ؛ او مال و ثروت را به مساوات بین مردم تقسیم و در میان آفریدگان خدای رحمان، اعم از نیکان و بدان آنها، عدالت برقرار میکند».
در روایتی دیگر حضرت میفرماید:
او بخششهایش را دو بار در سال بر مردم ارزانی میدارد و در هر ماه دو بار به آنها روزی میدهد. او میان مردم چنان برابری ایجاد میکند که هیچ نیازمند زکاتی یافت نمیشود. صاحبان زکات با زکاتهای خود بهسوی مستمندان از شیعیان او روی میآورند، اما آنها از پذیرش زکات خودداری میکنند. پس صاحبان زکات، زکاتشان را در همیانگذارند و در خانههای مستمندان میگردانند و به آنها عرضه میکنند، اما آنها میگویند: ما را نیازی به دراهم شما نیست. همه اموال اهل دنیا، چه آنها که از دل زمین به دست میآید و چه آنها که از روی زمین حاصلشود نزد او جمع میشود. پس او به مردم میگوید: بیایید بهسوی آنچه در راه به دست آوردن آن پیوندهای خویشی را گسستید؛ خون به ناحق ریختید و به محارم دست یازیدید. پس او آنچنان بخششی به مردم ارزانی میکند که پیش از آن هیچکس ارزانی نداشته است..
از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است:
«هنگامی که مهدی ظهور کند، خداوند تعالیبینیازی را در دلهای بندگان جایگزین میسازد، تا آنجا که وقتی مهدی می گوید: چه کسی مال و دارایی میخواهد؟ جز یک نفر هیچکس بهسوی او نمیآید. پس او میگوید: هرچهخواهی برگیر. آن مرد هم مقداری مال برگرفته بر دوش خود گذاشته میرود، تا آنجا که به دورترین مردم میرسد. در این وقت میگوید: آیا من از این مردم هم بدترم. پس باز میگردد و آن مال را به مهدی برمی گرداند و میگوید: مالت را بگیر نیازی به آن ندارم.
* زنان حکومت مهدوی
حکومت عدل الهی با هدایت منجی بشریت، با یاری سیصد و اندی یار خاص، در مقام کارگزاران تشکیل حکومت، در جهان برقرار میشود. این سازمان حکومتی از عناصر گوناگونی تشکیل شده است که در این مشارکت، زنان نیز مانند مردان سهیمند. امام باقر(ع) میفرماید: «به خدا سوگند سیصد و اندی نفر خواهند آمد و پنجاه زن در میان آنان هست.مفضلبن عمر میگوید: امام صادق(ع) فرمود: «همراه حضرت قائم، سیزده زن هست. عرض کردم: آنان چه نقشی خواهند داشت؟ فرمودند: زخمیها را مداوا و از بیماران پرستاری میکنند. آن چنانکه همراه رسول خدا(ص) بودند.
دسته دیگری از روایات نیز، تنها به همراه بودن زنان با حضرتش بسنده کرده و شمارشان را ذکر نکردهاند. اما مسلم است که در این تحول، حضور زنان عظیم است.
در تقسیمبندی کلی، یاوران امام(ع) را میتوان به دو گروه تقسیم کرد:
1. زنانی که در همان دوره قیام حضرت مهدی(عج) زندگی میکنند و هنگام ظهور حضرت، در شمار یاران ایشان قرار خواهند گرفت؛
2. بانوانی که پیش از ظهور مولایشان از دنیا رفتهاند و لیاقت دارند در رکاب بقیه الله الاعظم باشند و هنگام قیام حضرت، به دنیا رجعت خواهند کرد.
این زنان بهدلیل شایستگیهایی که در گذشته، در دفاع از حریم دین به اثبات رساندهاند، جزو یاران حضرت قرارگیرند یا اینکه چون انتظار فرج امام را داشته و با این آرزو درگذشتهاند، هنگام ظهور به دنیا باز خواهند گشت و به یاری امام خویش خواهند شتافت.
نخستین گروه از زنانی که به محضر امام زمان(عج) میشتابند، کسانی هستند که در آن ایام زندگی میکنند. آنان همانند دیگر یاران امام، به هنگام ظهور در حرم امن الهی به خدمت حضرت میرسند و آمادگی خویش را برای یاری امامشان اعلام میدارند.
* تربیت مهدوی
بی گمان، والدین و خانواده در تربیت کودکان و نوجوانان، نقش بنیادی و مهمی دارند؛ زیرا کودکان آینه تمام نمای باورها، ارزشها، ایمان و تربیت والدین و بزرگ ترهای خانواده هستند و براساس نظام فکری و عملی خانواده، تربیت می شوند. بر این اساس، یکی از شیوههای مهم نهادینه کردن اندیشه مهدویت، رفتار والدین است. در تربیت مهدوی، کودک و نوجوان را باید از خانواده شروع کرد. پدر و مادرانی که میخواهند فرزند مهدوی داشته باشند، باید صالح و منتظر باشند.
منظور از مدیریت برنامههای مهدوی در خانواده این است که مراقب باشیم شرکت در برنامههای مهدوی، کودکان را از حقوقشان محروم نکند. پدری که صبحهای جمعه در مراسم دعای ندبه شرکت میکند، نباید بهدلیل خستگی از حضور در کنار کودکانش و توجه به تفریحات آنها غفلت کند. پدر باید با برنامهریزی درست از ایجاد احساس نامناسب از شرکتش در دعای ندبه در ذهن کودکانش جلوگیری کند.
پدر و مادری که نسبت به تربیت مهدوی فرزندشان دغدغه داشته باشند، باید مراقب تغذیه روحی و معنوی کودکشان باشند و برای آن برنامهریزی کنند، همانگونه که برای تغذیه جسمی و سلامت جسمانی آنها برنامهریزی میکنند.
* رسانه مهدوی
رسانه، ابزار اطلاعرسانی و دارای کارکردهای دوگانه و متقابلی است و همان اندازه که میتواند موجب بصیرت، روشنگری و رشد فردی و اجتماعی باشد، میتواند عامل جهالت، تفرقه و نابودی اندیشه و فرهنگ جامعه شود. بنابراین، داوری درباره رسانه، بستگی به آن دارد که در اختیار چه کسی و با چه اهدافی از آن استفاده شود. به این معنا که نمیتوان در مقام ارزش گذاری، رسانه را خوب یا بد دانست؛ زیرا خوبی یا بدی رسانه به اموری بستگی دارد که داوری درباره آن میباید در چارچوب ملاکهای مشخصی انجام گیرد. ازاین رو، برای شناخت بیشتر رسانه در نظام ارزشی مهدوی، با بهرهگیری از آیات و روایات به چند مورد اشاره میشود.
* بصیرت افزایی
در آغاز برپایی حکومت مهدوی، جامعه مهدوی با انواع دسایس دشمنان روبه رو است. در چنین شرایطی، رسانه مهدوی با شبکهای از رسانههای دشمن و با هوشمندی تمام به مقابله برمی خیزد، زیرا رسانه دشمن واقعیات را به سود خود دستکاری میکند: «مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ». (نسا: 46) که ظاهری فریبنده و ادبیاتی نرم دارند. «وَمِنَ النَّاسِ مَن یعْجِبُک قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَیشْهِدُ اللّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ» (بقره: 203) و دستگاه اطلاعرسانی آنها، به جامعه مهدوی آسیب میرساند: «وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکتَابَ مِن قَبْلِکمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکواْ أَذًی کثِیرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِک مِنْ عَزْمِ الاُمُورِ». (آل عمران: 185) آنها از پای نمینشیند، مگر اینکه امت اسلامی به تمکین به خواستههایشان را وادار کنند. «وَلَن تَرْضَی عَنک الْیهُودُ وَلاَ النَّصَارَی حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ». (بقره: 119) اردوگاه کفر در عصر ارتباطات در جدال با دانش آسمانی، میخواهد دلهای مردم را با خود همراه سازد، اما حضرت جادوی رسانهای جبهه کفر را با فتح قلوب، باطل میکند. او مردم را میشناسد و به فرموده امام صادق(ع) احدی نمیماند، مگر آنکه حضرت او را میشناسد. حاصل این نبرد رسانه ای، روی آوردن مردم به خداپرستی است. در این میان، افرادی هستند که به ایمان آوردنشان هیچ امیدی نیست و به تعبیر امام صادق(ع)، افرادی ولایت حضرت را میپذیرند که تا پیش از آن آفتاب پرست و ماه پرست بوده اند
* ارزش آفرینی
یکی از راههای مبارزه با انحراف، تقویت بنیان جامعه اسلامی است. با تقویت بنیانهای جامعه اسلامی، مبانی حکومت دینی نیز تقویت خواهد شد. در چنین شرایطی، رسانه مهدوی با تکیه بر فطرت انسانی به یاری آنحضرت خواهد آمد. براین اساس، کار این رسانه گاه احیای ارزشهاست. چنانکه امام رضا(ع) فرمود: «رحم الله عبدا احیی امرنا». (عیون الاخبار، ص 275) گاه نیز تبلیغ ارزشها که فرمود: «وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ». (آل عمران: 104) در چنین شرایطی، رسانه مهدوی با ارزش آفرینی و تقویت ایمان مردمی، این پیوند را تقویت میکند و با احیا و گسترش ویژگیهایی مانند وحدت، بنیان حکومت اسلامی را مستحکم میسازد.
* الگوسازی
چهرهسازی و الگودهی، یکی از اصول تربیتی قرآن است. همواره اولیای دین در زندگی خویش به پیروی از الگوی شخصیتی و رفتاری و اعتبار آن توجه داشته و بر این اساس، مردم را به پیروی از الگوی مناسب دعوت کردهاند. خداوند در قرآن اعلام میکند که پیامبر الگویی نیکو برای پیروی است.
امام علی(ع) که از نزدیک شاهد همه رفتارها و شیوههای زندگی پیامبر بود، ایشان را بهترین الگو و اسوهداند. الگوسازی در نظام ارزشی مهدوی، بهعنوان راهبرد انسان ساز و ارزش آفرین، پیگیری میشود و در راستای مبارزه با انحراف، چهرههای منفی با طرد رسانهای روبه رو خواهد شد. ازاین رو، رسانه مهدوی خصلتهایی است که خداوند و شریعت میپسندد، برجستهسازی میکند و فردی که این خصوصیت را دارد، بهعنوان اسوه و الگو بهوسیله رسانه مهدوی در جامعه مهدوی، مطرح و به همگان معرفی میشود.
* دفاع از مظلوم
عدالتخواهی و حرکت بر مدار عدالت، بهمعنای گریز از ستم است. انسان مؤمن و مسلمان، انسانی ستم ستیز است و می کوشد دیگران را بهسوی عدالت فرا بخواند و از هرگونه ستم باز دارد. ازاین رو، همواره درکنار عدالت خواهان و علیه ظالمان است و در دفاع از مظلوم و رهایی او، از جهاد مالی، جانی و علمی کم نمیگذارد. رسانه مهدوی، رسانه ای است که همواره در چارچوب ستم ستیزی و دفاع از مظلوم گام برمی دارد و میکوشد مردم را نسبت به مصادیق و مفاهیم ظلم آگاه سازد و آنان را در مسیر عدالت کلان هستی قرار دهد و دستگیر مظلومان و دشمنان ظالمان باشد. (حدید: 25) از نظر وحی، بیان مصادیق عدالت و ظلم میتواند موجبات روشنگری بشر را فراهم آورد و او را در مسیر درست قراردهد. بسیاری از مصادیق ظلم، برای تودههای مردم ناشناخته است؛ زیرا تودههای مردم با بهره گیری از رسانه مهدوی میتوانند با برخی مصادیق ظلم آشنا شوند.
* فضیلت انتظار
انتظار قائم برابر با شهادت در راه خداست. امام صادق(ع) میفرماید: «کسیکه در حال انتظار ظهور بمیرد، همانند فردی است که با قائم در خیمه اوست.» پس از این سخن، امام قدری درنگ کردند و فرمودند: «نه، بلکه مانند فردی است که در رکاب مهدی(عج) شمشیر زده باشد.» سپس فرمود: «نه، به خدا سوگند همانند کسی است که در رکاب پیامبر اکرم(ص) شهید شده باشد.
* وظایف منتظران مهدوی
اول شناخت امام
اهمیت شناخت امام زمان(عج) به گونهای است که در برخی روایات، کسب نکردن معرفت لازم درباره امام، مساوی با کفر وبیایمانی است. پیامبر اکرم(ص) در این زمینه میفرماید: «کسیکه بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است یا در ادعیه به این مسأله اشاره شده است: «پروردگارا حجت خودت را به من بشناسان؛ چراکه اگر حجتت را به من نشناسانی، من از دین و آیینم گمراه میشوم».
دوم پیروی از نائب امام
در دوره غیبت کبرا، فقهای جامع الشرایط مسؤولیت نمایندگی عام امام را پاسداری از احکام و مقررات اسلامی برعهده دارند. امام صادق(ع) میفرماید: «صاحب الامر(عج) غیبتی خواهد داشت، اگر کسی در آن دوره آخرالزمان بخواهد دیندار بماند، سخت در مشقت خواهد بود. بنده خالص خدا در آن شرایط باید تقوای الهی پیشه کند و دو دستی به دین خود بچسبد».
در این باره وقتی از حضرت مهدی(عج) سؤال کردند، در دوران غیبت کبرا که به شما دسترسی نداریم، پاسخ احکام و مسائلی را که با آنها مواجه میشویم، چگونه به دست آوریم؟ حضرت فرمود: «در پیش آمدها و حوادثی که رخ میدهد، به آشنایان با احادیث ما (مجتهدان جامع الشرایط که متخصصان متون دینی و احادیث اهل بیت(ع) هستند) مراجعه کنید. آنها حجت من برای شما و من حجت خدا بر آنان هستم.
سوم خودسازی
بنابراین، یکی از وظایف منتظران، تلاش در راه خودسازی و تهذیب نفس است. بر این اساس، امام صادق(ع) می فرماید: «هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم(عج) باشد، باید در انتظار ظهور آنحضرت باشد و در این حال، به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند».
حتی در توقیعی که امام زمان(عج) آنرا برای شیخ مفید نوشته، چنین آمده است که اعمال ناشایست و گناهانی که از شیعیان سر میزند، یکی از عوامل طولانی شدن دوره غیبت و محرومیت آنها از دیدار امام است.
چهارم جامعهسازی
یکی از شرایط مهم رشد ارزشهای الهی، مبارزه با نارساییهای اجتماعی از طریق امر به معروف و نهی از منکر است، به گونهای که در روایات اهل بیت(ع) آمده که تا آمادگیهای لازم فکری و فرهنگی در جامعه برای پذیرش و یاری امام زمان(عج) پدید نیاید، ظهور حضرت محقق نخواهد شد. از سوی دیگر، آمادگی های لازم نیازمند بسترسازی است که افراد به دست آوردن مهارتها و کمالات لازم، در پاکسازی فضای عمومی جامعه بیشتر بکوشند تا شرایط لازم برای ظهور آنحضرت فراهم شود.
پنجم دعا برای تعجیل فرج
با توجه به نقش و جایگاه مهمی که دعا در تفکر اسلامی دارد، اگر دعا با شرایط لازم انجام گیرد، همچون دیگر علل و عوامل مؤثر در نظام هستی، میتواند امور تکوینی را تغییر دهد. در بخشی از روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) سفارش شده است که برای فرج امام زمان(عج) زیاد دعا کنید.
* رسانه منتظر
رسانه منتظر و زمینه ساز، رسانهای است که اهداف، روابط و برنامههایش را هم سو با مقاصد و خواستههای امام قرار می دهد و میزان اعتبار و مشروعیت خود را به انجام تکالیف و اهتمام و تلاش در راستای تحقق آن وابسته میداند؛ زیرا امروز رسانهها، برای تحقق جامعه آرمانی و مورد نظر امام زمان(عج) نقش مهمی دارند، آنها با ابزارهای گوناگون رسانهای در گسترش و نهادینه کردن فرهنگ انتظار سهم بزرگی دارند. ابزار اینترنت بسیار فراگیر و اثربخش است. فیلمهای تبلیغی، رسانههای مجازی و مکتوب نیز سهم مهمی در عرصه تبلیغ دارند. در عرصه سایبری، وبلاگ نویسهای مهدوی در فضای مجازی، فعالیت تحسین برانگیزی دارند. آنها باید کیفیت تعامل با رسانه را بیاموزند. اگر به سواد رسانهای مسلح نشوند،بیدفاع هستند و دیگران آنها را شکار میکنند. ازاین رو، با توجه به کارکرد و اهمیت رسانه در شیوههای انتقال پیام، باید از شیوههای خلاقانه و هنرمندانه بهصورت غیرمستقیم، پیامشان را به مخاطبان برسانند و در برابر هجومبیامان منکران مهدوی، پاسخهای مستند و مستدل ارائه کنند. دنیای استکبار، با ساخت فیلمهای مرتبط با اسلام و آخرالزمان، به جامعه جهانی چنین القا میکند که کسی که مسلمانان منتظر او هستند، با حمله موشکی میخواهد غرب را نابود کند. آنها با ساختن فرقههای انحرافی در قالب فیلمهای هالیوودی، میخواهند آمریکا و نگاه لیبرال دموکراسی را بهعنوان منجی معرفی کنند. آنها بسیاری از کارهایشان را از طریق رسانه انجام میدهند و اگر قرار باشد ما برای این تحریفها و تهدیدات پاسخی داشته باشیم، بهترین ابزار، رسانه است که با بیان صحیح و منطقی، دلایل محکمه پسند ارائه شود.
* یاد فراوان امام عصر(عج)
یاد کردن از محبوب عادت دیرینه منتظران عاشق است که چندی منتظر محبوب خویش هستند؛ اما نتوانستهاند پس از مدتها انتظار او را ببینند و حال خود را لا اقل با یاد او و نام او آرام میکنند. به یاد آوردن امام عصر و عنایت او به شیعیان با ذکر احادیث، کرامات، مقام امام و عنایت امام به شیعیان وظیفه دیگری است که منتظران واقعی احساس میکنند و بدین طریق همواره نام و یاد آنحضرت را زنده نگه میدارند.
امام علی(ع) فرمود: من احب شیئاً لهج بذکره هرکس چیزی را دوست بدارد، همواره نام آنرا بر زبان دارد.
و امام کاظم(ع) درباره غیبت امام زمان(عج) فرمود: یغیب عن ابصار الناس شخصه ولا یغیب عن قلوب المؤمنین ذکره خودش از دیدگان مردم پنهان میشود، ولی یاد او از دلهای مؤمنان مخفی نمیشود.
منتظران عاشق در دعای ندبه که زمزمهای عاشقانه است هر صبح جمعه با معشوق خویش ارتباط برقرار نموده و به یاد او سرشک از دیدگانشان جاری میگردانند. چه زیباست نغمههای عاشقان مهدی آنجا که میگویند: عزیزٌ علیَّ أن أری الخلق و لاتری و لا اسمع لک حسیساً و لا نجوی؛ بسیار بر من سخت است که خلق را ببینم و تو را نبینم و از تو صدایی نشنوم.
هل من معین فاطیل معه العویل و البکاء هل من جزوع فاساعد جزعه اذا خلا هل قذیت عین فساعدتها عینی علی القذی هل الیک یا ابن احمد سبیل فتلقی هل یتصل یومنا منک بعدة فنحظی
آیا کسی هست که مرا یاری کند تا به همراهی او ناله و گریه را طولانی کنم؟ آیا نالهکننده وبیتابی هست که من با زاری او را در هنگام تنهائیش یاری و همراهی کنم؟ آیا در چشمی خار رفته است که چشم من در ناراحتی و اشک با او همدردی نماید؟ای زاده احمد! آیا راهی بهسوی تو هست که به ملاقات تو منتهی گردد؟ آیا روز جدایی ما به فردای وصال میرسد که از آن حظ بریم؟
نکته شایان توجّه اینکه: البته آن امام همام(عج) نیز از یاد شیعیان خویش غافل نیست و اگر ارتباط ما با یوسف زهرعج برقرار شود و در همه امور زندگی به یاد و ذکر آنحضرت باشیم، به یقین مورد عنایت و لطف خاصّه آن واسطه فیض الهی قرار میگیریم، چنانکه در نامه آنحضرت به مرحوم شیخ مفید به این موضوع اشاره شده است. آنحضرتفرماید: انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم ما از رسیدگی به حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم.
انتهای پیام/
نظر شما