مریم احمدی شیروان/
اگر چه تاریخپژوهان و صاحبنظران فلسفه تاریخ در باب تکرار تاریخ و عبرتآموزی از آن آرای مختلفی دارند اما در ادبیات دینی ما بر عبرتآموزی از تاریخ تأکید شده و قصص قرآنی نیز از همین منظر قابل توجه است؛ اما اینکه در این چارچوب نحوه مواجهه ما با تاریخ اسلام چگونه باید باشد، محور گفتوگوی ما با حجتالاسلام دکتر جواد سلیمانی امیری است. وی دانشآموخته دکترای تاریخ و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) است.
باید تاریخ را از منابع تحقیقاتی معتبر دریافت کنیم
حجتالاسلام سلیمانی امیری با بیان اهمیت تاریخ برای عبرتآموزی، در مورد شروط لازم برای استفاده صحیح از آن میگوید: هنگام مطالعه تاریخ و پیش از هر اقدامی باید تاریخ را از منابع معتبر آن دریافت کنیم؛ این منابع، منابع تحقیقاتی هستند. بخشی از این تاریخ در قرآن وجود دارد، بخشی در احادیث معتبر آمده و اعتبار آنها احراز شده است؛ اما بخش زیادی از آن، نه در قرآن وجود دارد و نه در احادیث، بلکه در منابع مورخان ذکر شده است. او اضافه میکند: گاهی مورخان به علت ضعف حافظه، برخی از حقایق را فراموش میکردند؛ گاهی هم به دلیل کمکاری یا غرضورزی راویان، تاریخ کامل نقل نمیشد یا حتی برخی مورخان به دلیل اینکه تاریخ را تحت نظر سلاطین مینوشتند، مجبور به حذف یا حتی وارونه کردن بخشی از تاریخ میشدند.
این پژوهشگر حوزه تاریخ به برخی از تاریخنویسان غربی نیز اشاره کرده و میگوید: برخی منابع که توسط غربیها نوشته شدهاند فاقد اعتبار هستند. به طور نمونه واگلیری، اسلامشناس غربی است که در دایرهالمعارف اسلام نیز مقالههایی از او به چاپ رسیده است؛ هر چند او تا اندازهای به منابع شیعه واقف است و مقالاتی هم در این زمینه نوشته اما باز هم نتوانسته با شیوه علمی و تاریخی، گزینش صحیحی از اخبار متعارض داشته باشد؛ به طور نمونه در یکی از مقالات خود آورده است امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با هم مخالف بودند؛ این به دلیل عدم شناخت از معصومین(ع) است. اظهارنظر او به دلیل منابعی است که در تاریخ وارد شده اما او سندشناس نیست که بتواند درست را از نادرست تشخیص دهد.
با رعایت شرایطی میتوان تاریخ را به حال تطبیق داد
دکتر سلیمانی امیری ادامه میدهد: در تاریخ معاصر هم همینطور است؛ از آنجایی که تاریخ نزدیکتر است انگیزه تحریف هم در آن بالاست؛ زیرا وقتی رفتارهای ناشایستی در تاریخ معاصر اتفاق افتاده، حامیان آن جریان بنا بر تحریف میگذارند. در این زمینه نیز باید دنبال مؤسسات معتبری باشیم که محققان معتبری دارند. ضمن اینکه تطبیق در دوران معاصر باید صحیح و دقیق باشد. توجه کنیم هر خبری از هر شبکه مجازی که شنیدیم، قبول نکنیم بلکه ابتدا در مورد آن تحقیق و پیجویی کنیم.
این استاد حوزه و دانشگاه درباره تطبیق تاریخ با رویدادهای حال حاضر نیز میگوید: اگر هر دو بخش یعنی هم اطلاعات تاریخی و هم اطلاعاتی که از زمانه حاضر داریم، اطلاعات معتبری باشند میتوان به تطبیق رسید؛ اما برای آن باید چند نکته را رعایت کنیم؛ ابتدا باید وجوه شباهت بین گذشته و حال را دقیقاً مشخص کنیم. البته باید اثبات کنیم تمایزی هم که بین گذشته و حال وجود دارد، در بروز شباهت دخالتی ندارد که اگر اینطور نکنیم، تطبیقهای نادرستی خواهیم کرد.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح میکند: باید حد میزان شباهت را هم مشخص کنیم تا دچار افراط و تفریط نشویم؛ مثلاً برخی میگویند جریان زمان ما، مانند دوران خوارج است؛ باید دید خوارج در چه مرحلهای مد نظر است؛ خوارج در مرحله اول با حضرت علی(ع) نزاع گفتمانی داشتند اما پس از مدتی نزاع آنها تبدیل به نزاع امنیتی شد. در مرحله نزاع گفتمانی، حضرت علی(ع) هم تنها به بحث و گفتوگو بسنده میکرد اما وقتی وارد فاز درگیری نظامی شدند، حضرت در مقابل آنها شمشیر کشید.
ذات بشر در بستر زمان تغییر نمیکند
دکتر سلیمانی امیری در پاسخ به برخی منتقدان استفاده از تاریخ که معتقدند «در صدر اسلام افراد ضریب هوشی کمتر و یا نظام اجتماعی سادهتری داشتند، اما مردم ما هوش اجتماعی بالاتری دارند، رسانه وجود دارد و... پس نیازی به قیاس نیست و نباید تاریخ را با زمانه حاضر تطبیق کرد» نیز میگوید: این باور اشتباه است. قرآن کریم، تاریخ را آینهای میداند که در آن میتوان تمامی حوادث را دید و از آنها الهام گرفت و سرنوشت زندگی را با الهام از این آینه انتخاب کرد. عبرتآموزی هدف طرح حوادث تاریخی فراوان در قرآن است. در بسیاری از آیات، داستانهای انبیای بزرگ الهی آمده است تا درس عبرتی برای سایر افراد باشد.
او بیان میکند: فطرت بشر عبرتآموزی از تاریخ است. ابنخلدون اسم کتاب خود را «العبر» نامید؛ یعنی داستانهایی را نقل میکند برای عبرتآموزی یا ابن مسکویه اسم کتاب خود را «تجارب الامم» نامید؛ قانون بشر همیشه به دنبال عبرتآموزی است. دلیل عقلی آن هم این است که در بستر زمان سبک زندگی، شهرسازی، گویشها، پوشش و... افراد تغییر پیدا میکند اما ذات او تغییر نمیکند. انسانها نفس اماره و لوامه و فطرت و گرایشهای متعالی فطری و قلبی دارند که سبب میشود انسانها در تاریخ نقشآفرینیکنند. با مطالعه صحیح تاریخ میتوانیم عللی را کشف کنیم که معلولهای خاص را به وجود آوردهاند؛ قوانین تاریخ را کشف کنیم و مراقب باشیم تا عللی که موجب تضعیف جبهه حق و شکست میشود محقق نشود.
سلیمانی امیری در پایان یادآور میشود: از موارد تطبیقی در جامعه و در سخنان بزرگان دین هم بسیار شنیدهایم. به طور نمونه رهبر انقلاب فرمودند «أینعمار»، یعنی باید افراد بصیر را پیدا کرده و از آنها پیروی کنیم؛ یا میفرمایند ما در مرحله شعب ابیطالب نیستیم بلکه در زمانه بدر و خیبر هستیم؛ یعنی با اندک مقاومت دیگری به پیروزی میرسیم.
نظر شما