مریم احمدی شیروان/
۷۲ سال پیش در چنین روزی تلاشهای مرجع بزرگ شیعه، آیتالله العظمی بروجردی و همچنین مفتی اعظم مصر، شیخ محمود شلتوت و دیگر دلسوزان امت اسلامی به ثمر نشست و «دارالتقریب بینالمذاهب الإسلامیة» تأسیس شد. به همین بهانه پای صحبتهای دکتر محمدعلی آذرشب نشستیم؛ استاد تمام زبان و ادبیات عرب در دانشگاه تهران، نویسنده کتاب فاخر «مسیرة التقریب» و چهرهای شناخته شده در جهان اسلام. وی مؤلف و مترجم آثار بسیاری به زبان عربی است که آخرین آنها «إنّ مع الصبر نصراً» است که خاطرات خودگفته رهبر معظم انقلاب به زبان عربی را دربردارد.
دکتر محمدعلی آذرشب در مورد شرایط تأسیس «دارالتقریب» در قاهره میگوید: تفرقه در جهان اسلام و بین اهل تسنن و تشیع بسیار زیاد بود و طرفین به همدیگر تهمتها زده و دشنامها میگفتند. مشکلات زیادی که در جهان اسلام وجود داشت و حتی گاهی منجر به کشتن برخی افراد میشد، سبب شد در سال ۱۹۴۷ میلادی تصمیم به تأسیس مرکزی در قاهره به نام «دارالتقریب بین المذاهب الإسلامیة» گرفته شود.
او اضافه میکند: مؤسس این مرکز شیخ محمدتقی قمی بود. فردی فعال که با ذهنی باز و هوش بسیار حرکت میکرد اما مهمترین انگیزهای که او را به پیگیری موضوع تقریب ترغیب کرد، حادثه اعدام یک ایرانی بود. در موسم حج و هنگام طواف، شخصی دچار مشکل جسمی میشود و سعودیها به جای کمک کردن و با تصور اینکه او قصد توهین به کعبه را داشته، او را اعدام میکنند. شیخ قمی معتقد بود جهل موجب کشته شدن این مسلمان شده است و اگر تعصبی هم باشد، ریشه در جهالت دارد.
استاد دانشگاه تهران یادآور میشود: او برای ایجاد وحدت در جهان اسلام و تشکیل مجمعی برای وحدت امت اسلامی به قاهره رفت و آنجا مورد استقبال شیوخ الأزهر و در رأس آنها شیخ عبدالمجید سلیم که از نظر علمی، اجتماعی، فکری و شخصیتی، جایگاه اجتماعی و سیاسی والایی داشت، قرار گرفت.
دارالتقریب برای وحدت مذاهب اسلامی گامهای مهمی برداشت
دکتر آذرشب اضافه میکند: این مرکز در ابتدا قرار بود دارالوحدت نام بگیرد، اما به پیشنهاد شیخ حسن البنا، مؤسس اخوانالمسلمین، دارالتقریب نام گرفت. حسن البنا معتقد بود هدف از وحدت این نیست که مذاهب اسلامی از بین بروند، چون این مذاهب غنای فکری، فقهی و کلامی به اسلام میدهند؛ آنها باید همدیگر را بشناسند و روی مشترکات یکدیگر کار کنند.
این پژوهشگر حوزه تقریب در ادامه بیان میکند: دارالتقریب در راه تقریب بین مذاهب اسلامی تا زمانی که افول کرد و تعطیل شد، گامهای مهمی برداشت و طرحهای علمی بسیاری را به ثمر رساند. یکی از این طرحها چاپ کتابی برای احادیث مشترک بین شیعیان و اهل تسنن بود. علاوه بر آن درباره امام صادق(ع) کارهای زیبا و تألیفات بسیار خوبی منتشر شد. یکی از این طرحهای علمی، طرح تحقیق علمی سیره پیامبر(ص) بود. میدانیم که در سیره پیامبر(ص) اختلاف نظرهایی وجود دارد اما نظرات مشترک اهل تشیع و تسنن به صورت طرحی علمی ارائه شد.
او عنوان میکند: از دیگر اقدامات چاپ کتابی به عنوان حج بر اساس مذاهب ششگانه بود. تا پیش از این، کتابها بر اساس مذاهب چهارگانه اهلسنت یعنی شافعی، حنبلی، مالکی و حنفی تألیف شده بود اما مذاهب زیدی و شیعه اثنیعشری هم به آن اضافه شد. ورود این کتاب به عربستان سعودی دشوار بود اما شیخ حسن البنا با توجه به اینکه شخصیت معروف و سرشناسی بود، این کتاب را هنگام حج بین مسلمانان توزیع کرد.
جواز عمل به فقه شیعه از دستاوردهای دارالتقریب بود
دکتر آذرشب تصریح میکند: از دیگر طرحهای علمی میتوان به نظر امامیه درباره غلات اشاره کرد. بین احادیث شیعه، احادیث غلات یعنی آنها که در بیان شخصیت ائمه(ع) زیادهروی کردهاند مورد قبول ائمه(ع) نبود، اما برخی از افراد و علمای اهلتسنن فکر میکردند آنها احادیث شیعه است و به همین دلیل کتابی در این زمینه نوشته و منتشر شد؛ «المختصر النافع فی فقه الإمامیة» کتاب با ارزشی است که با همکاری وزارت اوقاف مصر به چاپ رسید.
او میگوید: مکاتبات ارزندهای بین آیتالله بروجردی و شیخ عبدالمجید سلیم و همچنین پس از او، شیخ محمود شلتوت اتفاق افتاد؛ ضمن اینکه در زمان محمود شلتوت فتوایی منتشر شد که جواز عمل به فقه شیعه بود. بر اساس آن، هر شخصی از اهلتسنن میتواند بر اساس فقه مکتب اهل بیت(ع) عمل کند.
این استاد دانشگاه به دیگر کارهای اثرگذار اشاره کرده و تشریح میکند: چاپ و نشر «مجمع البیان» از مهمترین تفاسیر شیعه با مقدمهای بسیار زیبا از محمود شلتوت کاری ماندگار بود که بعداً هم در مجمع تقریب و در زمان آیتالله واعظ زاده خراسانی تجدید چاپ شد. مکاتبات فراوانی نیز بین شلتوت و آیتالله حکیم در عراق وجود دارد که کاری فوقالعاده است و نشان میدهد مراجع عراق هم به موضوع تقریب اهمیت میدادند.
آذرشب توضیح میدهد: نامههای رسیده به دارالتقریب از بزرگان و علمای شیعه مانند عبدالحسین شرفالدین از لبنان، محمد صالح مازندرانی از سمنان، شیخ اسماعیل نجفی از اصفهان، صدرالدین صدر از تهران و محمدتقی خوانساری از قم در مدارک و اسناد دارالتقریب ثبت شده است.
دارالتقریب دیوار بین شیعه و سنی را شکست
او به تأثیر و نتایج دارالتقریب در بحثهای وحدتبخش پس از خود نیز اشاره کرده و میگوید: دیوار بسیار قطور و ستبری بین شیعه و سنی وجود داشت که دارالتقریب آن را شکست؛ یعنی آغاز گفتوگوی سازنده بین اهل تسنن و تشیع بود. دو طرف تا پیش از آن، همدیگر را تکفیر میکردند اما پس از آن تا حدود بسیار زیادی این مشکلات از بین رفت؛ اختلاف بسیار اندکی هم که باقی مانده مربوط به حرکت وهابیهای سعودی است. کتابهایی هم که در آن زمان منتشر شده در دسترس و تأثیرگذار بر فکر و اندیشه علمای شیعه و سنی است.
دکتر آذرشب تأکید میکند: «مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی» ادامهدهنده مسیر دارالتقریب است. پس از اینکه فعالیت دارالتقریب به علت مسائل سیاسی متوقف شد، این نهاد در قالب مجمع تقریب، تجدید هویت و حیات پیدا کرد و به نظر میرسد در مجمع تقریب کارهای بسیار خوبی برای از بین بردن دیوارهای روانی، فکری و فرهنگی موجود بین اهل تسنن و تشیع انجام شده و در حال انجام است.
استاد دانشگاه تهران در پایان عنوان میکند: مسئله تقریب، نباید مسئله یک مؤسسه و مجمع باشد؛ مسئلهای ملی است که باید صدا و سیما، دانشگاه، آموزش و پرورش، حوزههای علمیه و تمامی نهادها برای زدودن اختلافهای مذهبی تلاش کنند. رهبر معظم انقلاب در تمامی سخنان خود در کنفرانس وحدت اسلامی به موضوع تمدن دینی اسلامی تأکید میکنند؛ یعنی تا حرکت تمدنی نداشته باشیم، وحدت و تقریب به جایگاه واقعی خود نمیرسد.
گرایش به تقریب، گرایشی فطری است
دکتر آذرشب در حاشیه این گفتوگو به کتاب دو جلدی خود «مسیرةالتقریب» میپردازد و توضیح میدهد: در این کتاب به محور مهمی تأکید شده و آن این است که همه احیاگران در جهان اسلام تقریبی هستند؛ به این معنا که امکان ندارد جهان اسلام بدون ایجاد حرکت تقریب بین مذاهب اسلامی و تمام افرادی که به فکر احیا بودند، احیا شود. آنها که از آینده اسلام و حرکت تمدنی جهان اسلام به دور هستند از تقریب هم به دور هستند. گرایش به تقریب، گرایشی فطری است و نمیتوانند با حرکت ضد تقریب، روحیه تقریبی را از جهان اسلام ریشهکن کنند؛ زیرا در آن صورت شکست میخورند.
کارشناس مسائل فرهنگی جهان اسلام در خصوص توجه رهبر انقلاب به کتاب خود نیز میگوید: این کتاب را پس از انتشار، خدمت رهبر معظم انقلاب تقدیم کردم تا مطالعهای کرده و دیدگاه خود را درباره آن اعلام کنند. این کتاب را ظهر تقدیم کردم، شب همان روز از دفتر رهبر انقلاب تماس گرفته و گفتند رهبری عنوان کردند این کتاب بسیار مهم و مفید است و توصیه میکنم این به کتابخانههای دنیا ارسال و در جهان اسلام مطرح شود. خلاصه شده این کتاب نیز در یک جلد به فارسی ترجمه شد، اما کتاب دو جلدی اصلی ترجمه نشد. متأسفانه با وجود آنکه در ویرایش جدید مطالب ارزنده دیگری نیز به آن اضافه شده، اما تا کنون به بهانه کمبود کاغذ، چاپ دوم کتاب محقق نشده است.
نظر شما