محسن فاطمینژاد/
در هر آیینی اقرار زبانی و شهادت دادن به اصول اولیه آن دین، روزنه ورود به دایره آن آیین است. پا گذاشتن به مراحل بالاتر اما شاخصهایی را میطلبد که فراتر از اقرار زبانی و منوط به اعتقاد قلبی و عملی است. شاخصی که هرچه مسئولیت انسان در عرصه اجتماعی بیشتر میشود، سطح آن بالاتر میرود. بررسی شاخصههای دینداری در حکومت اسلامی، موضوع مصاحبه ما با حجتالاسلام دکتر نصرالله آقاجانی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) است که در ادامه میخوانید.
* جناب آقاجانی! صحبت کردن از شاخصهای دینداری به چه معناست؟
شاخصههای دینداری را باید از دو منظر نگاه حداقلی و حداکثری مورد بررسی قرار داد. یعنی در عین در نظر داشتن نگاه حداکثری، نصاب حداقلی حتماً باید در زندگی یک مسلمان وجود داشته باشد. توجه به حداقل نصاب دینداری همان بحث توجه به مبالات دینداری است که اگر کسی واجد آن نباشد میتوان گفت سبک زندگی آن فرد مؤمنانه نیست و دینداری ضعیفی دارد. اعتقاد به انجام واجبات و ترک محرمات همان شاخصه حداقلی است. طرف دیگر اعتقادات و انجام به آنها، بیرون نگه داشتن زندگی از فضای گناه و کجرویهاست. مسلمان حتی اگر وارد فضای گناه و معصیت شد، نباید در این فضا بماند و اصرار بر تکرار گناه کند. یکی دیگر از اصول و شاخصهای مهم دینداری، قبول کردن مرجعیت خدا، پیامبران و اولیالامر است که حکم و امر خدا در حوزه کنشهای فردی و اجتماعی در رسالههای عملیه ظهور و بروز پیدا کرده است. پس مسلمان باید مرجعیت حکم خدا را بپذیرد و حتی در منازعات و کشمکشها نیز نظر اولیالامر را جستوجو کند. در مواجهه با مسائل مختلف در زندگی اجتماعی، فرد مسلمان ممکن است دچار حیرت شود که این حیرت تنها از طریق مراجعه به ولی فقیه جامع الشرایط حل و فصل میشود.
* این شاخصها برای افرادی که در جامعه اسلامی مسئولیت دارند، چگونه است؟
نصاب دینداری برای کسانی که مسئولیتهای خاص دارند و در انظار مردم هستند و گاهی کار غلطی انجام میدهند به لحاظ سطح دینداری متفاوت است. ممکن است ارزیابی مردم نسبت به اشتباه یک مسئول درست یا غلط باشد که پیش از بررسی صحت ارزیابی مردم باید به لحاظ نظری کاملاً این قضیه را روشن کنیم. کسانی که در سطوح منزلتهای برتر جامعه هستند و به طور مثال در یکی از سه قوه کشور، جایگاه ویژهای دارند و حرف و عمل و جبههگیری آنها مورد توجه جامعه و اثرگذار بر آن است، نمیشود بدون بررسی شاخصههای اثرگذار اجازه تصدی آن مناصب را به آنان داد. به همین دلیل سطح دینداری این افراد باید بالاتر از سطح معمول جامعه و مردم باشد.
* اگر کسی در یکی از این مناصب کلیدی اشتباهی را انجام داد آیا از آن نصاب حداقلی ایمان نیز خارج میشود؟
در جواب این پرسش باید گفت لغزش در این مناصب نه فقط ایمان یک فرد بلکه سطح جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد؛ از این رو همانگونه که از امام معصوم انتظار میرود، غیرمعصوم نیز حتماً باید سطح دینداریاش از عموم جامعه بیشتر و شاخصها نیز برای چنین مسئولی باید سختگیرانهتر در نظر گرفته شود؛ چرا که گرایشهای دینداری مردم متأثر از حرکت آن مقام مسئول است. برای فهم بهتر این مسئله باید تأکید کرد شاید در زندگی جاری دیندار باشد ولی برای تصدی یک مسئولیت، نصاب دینداری در آن منصب را نداشته باشد.
* مبنای این شاخصها چیست؟ چطور میتوان مانع از برداشتهای متنوع و متناقض از یک گزاره دینی شد؟
نمیشود شاخصهها را از افراد و گروهها یا از کوچه و بازار گرفت، بلکه باید نگره و شاخصها را از نگاه قرآن و معصومین و از نگاه اجتماعی آنها اخذ کرد. اگر این مبناها را کنار بگذاریم بهطورقطع به مشکل خواهیم خورد. هر روشی غیر از روش اجتهادی، ما را به فهم دین نمیرساند. غرض اینکه چندگانگی که وجود دارد بیشتر ناشی از فهم تقلیدی جریانها و گروهها و احزاب است. تعیین شاخصها نیازمند فهم اجتهادی از دین است. مثلاً در منطق کشف شاخصهای دینی در عین توجه به قرآن، باید از طاغوت و طغیان نسبت به امر الهی دور بود.
* به نظر شما چه شاخصهایی بیش از بقیه برای تصدی یک منصب در حکومت اسلامی اهمیت دارد؟
عدالتخواهی، هر چند خلاف مصالح خود فرد باشد یکی از این شاخصهاست. مطابق قرآن و سیره اهل بیت(ع) از دیگر شاخصها این است که یک مسئول چقدر معروف و منکر را میشناسد و حاضر است برای آن هزینه دهد. بیتفاوتی به یک معروف و منکر خود به خود بر وجوه منفی آن در گرایشهای دینداری مردم دامن میزند؛ پس شخص مسئول نه تنها نباید مانعی در این میان باشد بلکه باید بر عمل به معروف نیز تأکید کند.
یکی دیگر از شاخصها که در روایات و زندگی مؤمنان راستین وجود دارد، ثباتقدم و استقامت است. این شاخصه آنقدر اهمیت دارد که خداوند جامعه مؤمن را بر همین اساس هم در سطح فردی و هم اجتماعی بارها مورد امتحان قرار میدهد. حرف آخر اینکه مسامحه نیز با کسی که حاضر نیست برای حفظ و ارتقای شاخصههای دینداری هزینه بدهد درست نیست و او واجد شرایط تصدی یک منصب نیست.
نظر شما