اوایل دهه هشتاد بود که رهبر انقلاب در سخنرانی خود دانشجو را یک روشنفکر تمام عیارِ مسلمان خواندند. شاید برای اهالی اندیشه کنار هم قرار گرفتن سه کلمه دانشجو، روشنفکر و مسلمان پرسشهایی را در مورد چگونگی جانمایی این سه واژه در کنار یکدیگر به وجود آورده باشد. به همین منظور ذکر چند نکته برای فهم بهتر این تعبیر خالی از لطف نیست.
۱. دانشجوی روشنفکر مسلمان به هیچ عنوان علمزده نمیشود و صرفاً با رویکردی تجربی و غیرواقعی به واقعیتهای جامعه توجه نمیکند و به هیچ عنوان دچار نگاههای مادی و تجربی نخواهد شد.
۲. آزاداندیش است اما نه به این معنا که ایدئولوژی و جهانبینی ندارد. با سعهصدر دیدگاههای مخالف و موافق را میشنود و با توجه به ظرفیتهای عقل در کنار شریعت و وحی تصمیمگیری میکند، همان گونه که اسلام و ادیان ابراهیمی به هیچ عنوان مخالف اندیشه و علم نبودهاند.
۳. برخلاف روشنفکران انتزاعی که همواره مخالف جریان هر حکومتی هستند، با نگاه به وضعیت فعلی کشور، برای حل مشکلات، ظرفیتها را نشانه میگیرد و حرکت خود را در دل پازل رسیدن به تمدن اسلامی تفسیر میکند. برخلاف دسته اول، به دنبال نام و نشان نیست و چه بسا به تعبیر رهبر معظم انقلاب خود را همچون نردبانی برای تعالی و رشد دیگران قرار میدهد.
۴. مطالبهگر است ولی این مطالبهگری بدون سیاهنمایی یا خوشبینی مفرط است. در این زمینه با درک شرایط و نگاه به آینده و اطمینان از سنتهای الهی در جهت تحقق به وعدههای خداوند و با درایت قدم برمیدارد.
۵. چارچوبهای نژادی و سنتی او را محدود نمیکند و مانع از نگاه جهانشمول او به انسانیت و امت اسلامی نمیشود و به همین دلیل با میراثی که کتاب و سنت در اختیار او قرار داده برای دفاع از مظلومان عالم و مبارزه با استکبار تلاش میکند.
۶. نسبت به تربیت نیروی تراز انقلاب اسلامی برای آینده و کادرسازی برای دهههای آتی حساس است و از هر فرصتی برای آموزش و تربیت در این زمینه دریغ نمیکند؛ چراکه میداند هر عصر، نیروهای همتراز و جوان خود را میطلبد.
نظر شما