قدس آنلاین: چند سال پیش از این وقتی دکتر میثم مطیعی برای اجرای برنامه در مراسم بیست و دوم بهمن ماه دعوت شده بود، من توفیق داشتم نسخه اولیه شعری را تهیه کنم که با همکاری دکتر محمد مهدی سیار عزیز، نهایی و همان شعر اجرا شد. در آن شعر موضوعات و هشدارهایی مطرح شده بود که اگر آن روز به آن توجه جدیتری میشد و رسانههای ما آن هشدارها را پیگیری میکردند امروز وضع بهتری داشتیم.
این روزها مدام دلمان میسوزد و رنج میبریم از رنجی که مردم عزیز ما و خود ما تحمل میکنیم؛ رنجی که میشد جلو آن را گرفت. آن روزها قوه قضائیه حکم شلاق برای کارگران یک معدن صادر کرده بود و من به بهانه آن حکم خیلی حرفها را مطرح کردم، ولی دردمندانه باید گفت هیچکس آن هشدارها را نشنید. در آن شعر درباره معماری و سیمای نچسب مرقد امام خمینی(ره) تذکر دادیم و بسیاری از بحرانهایی را که امروز به وضعیت قرمز رسیدند نام بردیم؛ در حالی که آن روز هنوز وضعیت سفید یا زرد بود. دعا میکنم رسانههای ما و رجال تأثیرگذار ما امر به معروف و نهی از منکر را جدی بگیرند تا شاهد استمرار چنین وضعی نباشیم.
این روزها آدم میماند درباره کولبرها دیگر چطور میشود حرف مشفقانه زد؟ حرفی که دشمن از آن بهره نبرد و به بهبود زندگی و معیشت بخشی از مردم ما منجر شود. این اوضاع بیشک نتیجه نگفتنهاست. ما بحران گفتن و درست گفتن و به وقت گفتن داریم. رسانههای ما در میدانهای اصلی درگیریهای اجتماعی و اقتصادی غایباند و همین است که میدان را شایعهسازها یا دشمنان و عواملشان مدیریت میکنند.
البته بخشی از روایتها را هم خود مردم آسیبدیده منتشر میکنند که طبعاً به دلیل درگیری آنها با ماجرا روایتهای دقیقی هستند؛ ولی ممکن است به همین دلیل بازتابدهنده کاملی از وضعیت نباشند. تلویزیون ما باید یاد بگیرد هنگام بحران حضور درستی در صحنه پیدا کند. روزنامهها و خبرگزاریها باید بتوانند خودشان درست روایت کنند، وگرنه آدمهایی در چهار گوشه دنیا منتظرند تا با کنار هم گذاشتن اطلاعات راست و دروغی که در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر میشود ذهنیتسازی کنند و بیگمان این نوع عملیاتهای رسانهای منجر به بهبود زندگی ما نمیشود.
مشکل ما را ایران اینترنشنال حل نخواهد کرد. همین قدس و جام جم و ایران باید سعی کنند خودشان در میدانهای سخت حاضر شوند و درست روایت کنند. انتشار یک فیلم از ماهشهر که به گوشههای دیده نشدهای از ماجرا پرداخته بود موجب شد موضوع ماهشهر در سطح دیگری در دستور کار بررسی و پیگیری قرار گیرد و حجت الاسلام قمی به عنوان یکی از مسئولان ارشد نظام شخصاً در صحنه حاضر شد تا اطلاعات دقیقتری کسب کند. این اتفاق، اتفاق مبارکی است که میتواند تبدیل به یک مشی همیشگی شود و البته که باید نوشدارو پیش از مرگ سهراب برسد.
وقتی ما درباره کولبرها در بیست و دوم بهمن هشدار میدادیم هنوز آزاد، نوجوان عزیز از دسترفته زنده بود، ولی سوگمندانه باید گفت بسیاری از نصیحتها به بهانههای مختلف برچسب میخورند و شنیده نمیشوند. در همان شعر ما درباره چند موضوع مختلف به قوه قضائیه و دولت و نهادهای دیگر تذکر شفاف داده بودیم، ولی آن تذکرهای مشفقانه شنیده نشد و امروز متأسفانه من شاعر نمیدانم درباره همان دردها دیگر چه میتوانم بگویم. درباره ناکارآمدی دولت فعلی و اتکای بیش از حدش به مذاکرات با غرب ما در شعر مشهور عید فطر تذکر دادیم و در پاسخ این تذکر با هجوم سازماندهی شده روبهرو شدیم، به قدری که من به عنوان یک شاعر که در خاک سفید یکی از محرومترین مناطق تهران زندگی میکنم واقعاً نگران سرنوشت خود و بچههایم شده بودم و اگر نبود مراقبتها و توجههای برخی بزرگان، شاید در عالم واقع هم آن نگرانیها به واقعیت میپیوستند. اگر به دلسوزان و آدمهای مشفق از هر طیفی اجازه ندهیم به موقع حرف بزنند و مهمتر از آن، اگر این حرفها را بهموقع نشنویم بیشک کار از کار خواهد گذشت. شاید هنوز دیر نشده باشد.
انتهای پیام/
نظر شما