زمانی که اخبار مربوط به جریان خون در کربلا را مرور میکردم و خبرهای متواتر تاریخی را که سنگی در روز عاشورا بلند نمیشد مگر اینکه از زیر آن خون تازهای میجوشید، میخواندم تا مقاله «خون خدا در عرفان» را بنویسم، به این مسئله فکر نمیکردم که خونخدا نه فقط زمین و آسمان کربلا در روز عاشورا را خونین کرده و زیر هر جماد و سنگی خونی تازه و جوشان پدید آورد، بلکه درون قلوب عاشقان و مؤمنان نیز خونی از خدا را بهجوش آورد و در آن خونی تازه، روحی تازه و حیاتی جدید و جوشان ایجاد کرد. خونی که در گذر تاریخ هرگز از جوشش نیفتاد و هیچ وقت سرد و منجمد نشد. استمرار خون خدا در رگهای انسانهای تراز از بزرگترین معجزات و آوردههای عاشورا برای امت اسلام و بلکه تمدن اسلامی بوده است. اساساً نمودار پیوستگی، همبستگی و هویت در تاریخ امت اسلام، پیوندی تنگاتنگ با امتداد خون خدا پس از عاشورا داشته است. هر کجا این «خون پاکِ مظلوم» جوشیده است، همان نقطه، نقطه تحول، تغییر و انقلاب بوده است و هر میزان این خون، جهانیتر باشد و متعلق به دنیای بزرگتر از یک کشور باشد، قلمرو اثرگذاری و تحولآفرینی آن هم جهانیتر خواهد بود. از این رو، اثرگذاری شهدا در زمان حیاتشان کمتر از پس از شهادتشان است. امتیاز شهید، در خون ریخته او است که خونش تکثیر میشود، انقلاب تازهای بهپا میکند، کانون ظلم را به تزلزل درمیآورد و روح و حیات و انسجام جدیدی در میان امت اسلام خلق میکند. این جمله از سردار سلامی در کرمان بسیار هوشمندانه و آگاهانه است که گفت: «شهید سلیمانی برای دشمن خطرناکتر است از سردار سلیمانی». این سخن درستی است، زنده حاج قاسم سلیمانی هرگز نمیتوانست چنین جنبش و خیزش عظیم انسانی در دنیای اسلام ایجاد کند که امروز خون او چنین قیامتی را درست کرده است. مرحبا به این خون که حزن و حماسه را یکجا بهوجود میآورد.
آنچه در این باره اهمیت دارد، خونهای خدا در رگهای انسانهای تراز (یا انسان در مقام یک امت) است. شهدا همه مقام بالایی دارند، اما تعداد اندکی از شهیدان هستند که مقام امت را پیدا میکنند و در مقیاس امت اثرگذار میشوند. شهدایی که در مقام امت ظهور میکنند، خونشان وزن تمدنی پیدا میکند و روح آزاد شدهشان موج اجتماعی بیشتر و تراکم جدیدی از خیر و نیکی را خلق میکند.
یکی از کارکردهای انقلاب اسلامی دقیقاً در همین نقطه بوده است که انسانهای ترازی را تربیت و شهدایی در مقیاس یک امت را به اسلام تقدیم کرد. انقلاب اسلامی در ایران سرآغازی بود برای شکلگیری تراکم جدیدی از خونهای خدای ریخته شده از فردهای امت (از خون امتهای عالِم همچون شهیدان بهشتی و مطهری و باهنر گرفته تا خون امتهای مجاهد همچون شهیدان خرازی، باکری، زینالدین و همت) که هر یک از آنها بهویژه شهید حاج قاسم سلیمانی تَرَکهای جدید و البته مؤثری را در نظام سلطه بهوجود آورده و باورهای تازه و چشمانداز نویی را در میان امت بزرگ اسلام موجب گشته است. آوردههای تمدنی انقلاب اسلامی با هویت رسالتیاش را باید با همین عینک جستوجو کرده و شاخصهای مربوط به آن را پیدا کرد. اگر در گذشته، شمار اندکی از جوانان در ایران و جهان اسلام بودند که راضی بودند در راه انسانیت، غیرت، عزت و عدالت خود را قربانی کنند، امروزه صدها هزار جوان ایرانی و بلکه جوان مسلمان در جهان اسلام هستند که نه فقط راضیاند بلکه آرزوی قربانی شدن در مسیر آزادی از نظام سلطه را در سر دارند. امنیت در جهان امروز اسلام بیش از آنی که به علم و فناوری مسلمانان گره خورده باشد، مدیون همین ایمان و روحیه است. این ایمان، ایمانی است که شاید جاهایی امنیت فیزیکی ما را به خطر بیندازد، اما بیشک امنیت هستیشناختی و هویتی ما را تأمین و بلکه تضمین خواهد کرد.
نظر شما