آتش زدن کتاب پزشکی داخلی هاریسون توسط یکی از روحانیون علاقه‌مند به طب سنتی که با عنوان طب اسلامی دراین عرصه فعال است واکنش های زیادی را به دنبال داشته است؛ واکنش هایی از پزشکان تا وزارت بهداشت ودرمان و حتی روحانیون وعلما و حوزویان. قدس آنلاین در گفت و گو با  حجت الاسلام مهدی مسائلی آسیب شناس اجتماعی و فرهنگی ابعاد آتش زدن کتاب پزشکی را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم.

نقدهای مختلفی به سوزاندن کتاب توسط یک روحانی درمانگر طب اسلامی یا طب سنتی شده است تحلیل شما از این رفتار چیست؟   

امروز طب اسلامی در بین حوزویان نیز محل مناقشه است. بسیاری از مراجع و بزرگان حوزوی ودینی براین مهم اصرار دارند که نباید پسوند اسلامی را بر طب سنتی بگذاریم چرا که در آثار اسلامی مطلب یا کتاب دقیقی از طب اسلامی که به صورت علمی به اثبات رسیده باشد دیده نشده است. آنچه به عنوان طب اسلامی یا طب سنتی در طول تاریخ انجام شده روال پزشکی دنیای قدیم است که شاید امروز اثبات آن برای جهانیان سخت باشد، لذا بیان هر موضوعی دراین باب ممکن است منجر به شائبه هایی حول محور دین شود، بنابراین  با احتیاط دراین باره باید سخن گفت و عمل نمود.

در مجموع می‌توان گفت ما چیزی به نام طب اسلامی نداریم، هر چند اسلام نسبت به طب رویکرد و آموزه هایی دارد اما به دنبال بیان یا ارسال پکیج کاملی به عنوان طب اسلامی نبوده، بهتر است گفته شود اصلا این مقوله درحیطه کاری دین نیست، با اینکه دین نگاه ویژه ای به سلامت روح و روان آدم دارد اما در بحث پزشکی و درمان جسمانی آن هم جسم ظاهری فقط جنبه هدایتگری داشته همانگونه که در اقتصاد و سیاست و اجتماع هم چنین جنبه ای را در پیش گرفته است. دین نمی‌خواهد متصدی همه امور زندگی مردم باشد، بلکه  دین هدایتگر مردم به سمت قدم براشتن به سمت روش و خط مشی درست زندگی کردن است تا انسانها در حرکت بر این مدار رستگار شوند، بنابراین دین ادعای تصدی همه امور زندگی مردم را ندارد و تنها متصدی جنبه معنویت و هدایت روحانی و عرفانی انسانها به سوی خداوند است.

بنابراین معتقد هستید دشمنان اسلام از این رفتارا به نع مقاصد ضد دینی خود استفاده می کنند؟

حتما دشمنان  اسلام با به آتش کشیدن کتاب علمی پزشکی  این پیام را به دنیا صادر می کند که حوزویان قادر به اثبات سخنان طبی خود براساس دین نیستند لذا دست به آتش سوزی کتب علمی پزشکی می زنند، از سوی دیگر برخی از حوزویان نیز با چنین ادعاهایی کسانی که مخالف این روش هستند را مخالف اهل بیت خطاب می کنند با این توجیه که روش ما روش اهل بیت و اسلام  است و مخالفین ما مخالفین اهل بیت هستند در حالی که اسلام و روش اهل بیت نشان می دهد که ابتدای هر مسااله ای باید گزاره های مستندی ارائه شود تا مقصود از این گزاره‌ها مشخص شود و اینکه چرا اهل بیت درباره فلان بیماری چنین  توصیه‌ای داشته اند؟آیا توصیه فردی یا عمومی بوده است باید در مصادیق علمی عنوان شود، متاسفانه وقتی برخی به صورت علمی حاضر به چنین استدلال هایی نیستند دست به سوزان کتاب می زنند و دانسته یا نادانسته آثار و تبعات زیان باری را به اسلام و نام اهل بیت تحمیل می‌کنند. قطعاً دشمنان اسلام از تداوم چنین حرکت هایی بسیار خشنود می شوند و با پخش و انتشار سریع کتاب سوزی علیه اسلام و قرآن جبهه گیری های زیادی را صورت می دهند. در حالی که اصل اسلام آوردن براساس استدلال است، خداوند متعال با اشاره به خلقت زمین و آسمان و حیوانات و موجودات به دنبال اثبات حقیقت یکتایی خود است، مشابه همین روش در رسالت پیامبر اسلام (ص) و سیره و روش معصومین علیهم السلام دیده شده است.

روش برخورد و مواجهه امام رضا علیه السلام با پیروان ادیان برای ما آیا نباید حجت والگوی رفتاری ما در برخورد با کسانی باشد که حتی آنهار ا قبول نداریم؟

امام رضا علیه السلام که روش و سیره زندگی اشان برای ما حجت است هیچ گاه به کتابهای ادیان الهی یا سایر کتاب‌هایی دینی و اعتقادی حتی خارج از ادیان ابراهیمی توهین نکردند بلکه با استدلال و براساس استخراج مطالبی از آنها از با بزرگان ادیان بحث و گفت و گو می کردند، امام رضا علیه السلام  به کتابهای آنها آنچنان مسلط  بودند که موجب بهت  وحیرت آنها شده بودند. امام رضا علیه السلام کتابهای پیروان سایر ادیان را به صورت علمی و محترمانه نقد می‌کردند، بنابراین اگر ما داعیه دار مساله ای یا موضوعی هستیم بهتر است توانایی ویژه خود را با استدلال به معرض نمایش بگذاریم نه با آتش زدن کتاب.اگر کتاب را در برابر چشم افکار عمومی به صورت علمی نقد کردیم آن زمان می‌توانیم با استدلال سخن بگوییم نه با آتش زدن کتاب دیگران؛ همانگونه که امام رضا علیه السلام بدون هیچ گونه توهین کتاب پیروان سایر ادیان را نقد می‌کردند.

انتهای پیام/