شهادت حاج قاسم سلیمانی هم در داخل کشور و هم در سطح منطقه و بین‌الملل دارای آثاری بود که در آینده بیشتر از شرایط فعلی خودش را نشان خواهد داد. آن چیزی که در داخل کشور پس از شهادت این سردار بزرگوار رخ داد، به نوعی یک برانگیختگی عمومی و فراگیر در مردم ایران بود، مراسم‌ها چه در قالب تشییع در چند شهر و چه مراسم‌های بزرگداشت در سایر نقاط کشور، جمعیتی افزون بر  ۲۰ میلیون نفری را شامل می‌شد؛   یعنی بیش از یک‌چهارم مردم ایران از خانه‌ها بیرون آمده و داخل فضای عمومی به عزاداری شهادت حاج قاسم پرداختند و تعداد بسیاری نیز در فضای مجازی به این جنایت واکنش نشان دادند.

در این داستان مسئله مهم خواست و مطالبه مردم بود! مردم برای بزرگداشت قهرمان ملی‌شان وارد میدان شده بودند و بارها در قالب‌های مختلف در فضای مجازی و واقعی تکرار کردند که خواسته اصلی‌شان «انتقام سخت» است.

مردم ایران در حالی مطالبه انتقام سخت را از حاکمیت کردند که کاملاً می‌دانستند که چه کسی و چه دولتی سردار سلیمانی را ناجوانمردانه ترور کرد. مردم نسبت به جنایت آمریکا آگاه بودند و مطالبه انتقام سخت، به معنای درخواست درگیر شدن نظام اسلامی به‌طور مستقیم با دولت آمریکا بود.

مردم ایران می‌دانستند که درگیر شدن با  به ظاهر قدرتمندترین کشور دنیا را مطالبه می‌کنند؛ این مطالبه نشان‌دهنده تبلور شجاعتی در مردم ایران بود که نه‌تنها در حال حاضر هم وجود دارد، بلکه مضاعف هم شده است.

مطالبه و شجاعت مردم موجب شد که حاکمیت در انتقام گرفتن از ابرقدرت شماره یک دنیا مصمم شود. رهبر معظم انقلاب هم به‌درستی  و با دقت فرمودند که سوخت موشک‌های اصابت کرده به پایگاه آمریکایی عین الاسد از این فریادها و درخواست‌های مردم تأمین‌شده بود.

بنابراین به برکت شهادت ناجوانمردانه حاج قاسم، مردم ایران به یک دوره اجتماعی جدید وارد شدند، مردمی که سال‌ها به واسطه جنگ روانی دشمنان و مزدوران داخلی‌شان از ترس تحریم‌ها و جنگ ترسانده شده بودند، به‌طورجدی درخواست برخورد و مقابله با دولت آمریکا را مطرح کردند. این تغییر مرحله جدیدی در تاریخ جامعه ایران بود و نقطه عطفی برای آینده جمهوری اسلامی رقم خواهد زد.

مردم ایران با این مطالبه نشان دادند که با قوی شدن و مقابله با استعمار و استکبار موافق و همراه هستند، پیش از این نیز چه در مذاکرات هسته‌ای و چه توافق برجام و موارد مشابه دیگر بی‌فایده و پرضرر بودن تعامل و همراهی با آمریکا هم برای مردم اثبات ‌شده بود.

ما اکنون با جامعه‌ای مواجهیم که از یک ‌طرف شکست و بی‌فایده بودن تعامل و مذاکره با آمریکا را در حافظه تاریخی خود دارد و از طرف دیگر شیرینی و شجاعت در مواجهه با یک ابرقدرت جهانی را چشیده است. این جامعه به‌طورقطع در آینده مسیر متفاوتی از گذشته خود طی خواهد کرد تا تجربیات جدیدی را کسب کند.