به گزارش گروه بین الملل قدس آنلاین، طرح معامله قرن به عنوان ابتکار دولت ترامپ برای حل مسئله فلسطین در ۱۸۱ صفحه سرانجام اعلام شد. برای پی بردن به ابعاد این طرح شاید نیازی نباشد که بندهای آن را مطالعه کرد. چرا که تنها با نگاهی گذرا به نقشهای که دونالد ترامپ در توییتر خود از اسرائیل و فلسطین منتشر کرده به خوبی مشخص است که همه بندهای معامله قرن در خدمت منافع اسرائیل تنظیم شده است. بندهایی که حق حاکمیت فلسطین را از بین برده و سلاح مقاومت را قرار است از مردم فلسطین بگیرد. در ادامه به بررسی مهمترین بندهای معامله قرن خواهیم پرداخت.
مهمترین بندهای معامله قرن
معامله قرن طرحی ۱۸۱ صفحهای است که توسط جرد کوشنر، داماد ترامپ، جیسون گرینبلات، فرستاده آمریکا به خاورمیانه و دیوید فریدمن، سفیر آمریکا در اراضی اشغالی تهیه شده است. این طرح جزئیات زیادی دارد، اما مهمترین بندهای آن بدین شرح است:
طبق معامله قرن میزان خاکی که فلسطین در اختیار خواهد داشت ۱۵ درصد فلسطین خواهد بود در حالی که این درصد در سال ۱۹۶۷ حدود ۲۲ درصد و در سال ۱۹۴۷ حدود ۴۴ درصد بود.
قدس به عنوان "پایتخت یکپارچه اسرائیل" به رسمیت شناخته شده است.
۳۰ درصد از اراضی کرانه باختری و غور اردن به اراضی اشغالی ملحق میشود.
فلسطینیها میتوانند دولت مستقل داشته باشند، اما ارتش نخواهند داشت و شروط آن خلع سلاح غزه و حماس است.
فلسطینیها باید اسرائیل را به عنوان "کشور یهود به پایتختی اورشلیم (قدس) " به رسمیت بشناسند.
دو نقطه احتمالی ابودیس یا شهرک «شعفاط» واقع در شمال شرقی قدس اشغالی پایتخت آینده فلسطین خواهد شد. در واقع بیت المقدس پایتخت یکپارچه اسرائیل خواهد بود و پایتخت فلسطینیها در حومه شرقی بیت المقدس "خارج از شهر اصلی" در نظر گرفته شده است!
پذیرش بازگشت بخش کوچکی از آوارگان فلسطینی بدون پرداخت غرامت به آنها در این طرح آمده است.
طی ۵ سال یک بندر دریایی و یک فرودگاه برای فلسطین جدید ایجاد میشود و تا آن زمان، فلسطینیها از فرودگاهها و بنادر اسرائیل استفاده میکنند.
پرداخت ۵۰ میلیارد دلار به فلسطینیها که احتمالا طی یک بازه ۱۰ ساله صورت میگیرد. البته این ظاهر امر است و قرار است از این مبلغ تنها ۲۷.۸ میلیارد دلار در فلسطین سرمایهگذاری شود. از این مبلغ ۹.۱ میلیارد دلار در مصر، ۷.۳ میلیارد دلار در اردن و ۶.۳ میلیارد دلار در لبنان سرمایه گذاری میشود.
بلندیهای جولان تحت اشغال اسرائیل باقی خواهد ماند.
کرانه باختری، مرزی با رود اردن و بحر المیت نخواهد داشت. تنها راه ارتباطی کرانه باختری با دنیای بیرون دو پلی است که آنها را به اردن متصل میکند و از مناطق اسرائیلی خواهد گذشت.
اتصال کرانه باختری به غزه به وسیله تونلی ۲۴ کیلومتری است. پل معلقی با ارتفاع ۳۰ متر از سطح زمین با مشارکت برخی کشورها ایجاد میشود تا کرانه باختری و غزه را به عنوان سرزمین فلسطینیان به هم متصل کند.
شماری از شهرکها در داخل سرزمین فلسطینی وجود خواهند داشت که با سرزمین اسرائیلی ارتباط دارند و ارتش اسرائیل مختار است وارد آنها شود. این شهرکها غیر از شهرکهایی است که در کرانه باختری و در مناطقی که در حال حاضر اسرائیل (بعد از ۱۹۶۷) به خود ملحق کرده قرار دارند.
ساکنان فلسطینی کرانه باختری دسترسی به فرودگاه بن گورین تل آویو را نخواهند داشت و تنها راه ارتباطی آنها با جهان خارج، دو پلی است که از روی اراضی اشغالی، کرانه باختری را به اردن متصل میکند. پل «امیر محمد» منطقه نابلس را به اردن متصل میکند و پل «ملک حسین» منطقه اریحا را به اردن متصل میکند.
کرانه باختری کاملاً در داخل اراضی اشغالی اسرائیل محصور و کنترل آن نیز در اختیار ارتش اسرائیل خواهد بود. تنها بخش فلسطین که مرز با خارج خود-غیر از اسرائیل- دارد نوار غزه کنونی است که ۱۲ کیلومتر مرز با دریای مدیترانه دارد و بعید است فلسطین اجازه تأسیس بندر داشته باشد. کنترل گذرگاه رفح هم پیش از این نیز در دست مصر بوده است.
یکی از موضوعات جنجالی و پربحث در ماه گذشته، ادعای «نتانیاهو» در تلاش برای الحاق «غور اردن» به اراضی اشغالی اسرائیل است. اهمیت غور اردن در این است که یک منطقه طبیعی گرم و حاصلخیز است که میتواند در طول سال برای کشاورزی مورد بهرهبرداری قرار گیرد و در بالای مهمترین حوضه آب فلسطین قرار دارد. منطقه غور اردن یکسوم مساحت کرانه باختری است و بیش از پنجاهوشش هزار شهروند در آنجا از جمله در شهر اریحا ساکن هستند. این جمعیت دو درصد از کل جمعیت ساکنان فلسطینی در کرانه باختری را شامل میشود. در رونمایی معامله قرن این منطقه هم جزو مناطق تحت اشغال صهیونیستها تعیین شده است. این اتفاق را میتوان یکی از حاشیههای بسیار مهم معامله قرن دانست که در مقابل دیگر مفاد مطرحشده (مانند پایتختی قدس، خلع سلاح غزه و ...) کمی دور از احتمال بود.
طبق معامله قرن کرانه باختری فلسطین مستقل در واقع یک کشور مجمع الجزایری است که هیچگونه پیوستگی زمینی با یکدیگر ندارند. به گونهای که حتی در کرانه باختری سرزمین یکپارچهای به نام باختری وجود نداشته و از نقاط از هم گسیختهای تشکیل شده است. علاوه بر این نوار غزه نیز هیچ گونه پیوستگی زمینی با کرانه باختری نخواهد داشت. کرانه باختری شبیه مجمع الجزایری خواهد بود که مابین آنها سرزمینهای اسرائیلی واقع میشود. در واقع شهرکهای اسرائیلی یکپارچگی آنرا از بین برده است.
طرح ۱۸۱ صفحهای ترامپ که با عنوان "صلح در مسیر شکوفایی" منتشر شده است برای نخستین بار به موضوع پناهنگان یهودی میپردازد و منظور از آن یهودیانی است که قبل از تاسیس اسرائیل در کشورهای عربی زندگی میکردند و تعداد زیادی از آنها به اسرائیل یا کشورهای دیگر مهاجرت کردند.
در بندهای طرح ترامپ روی نقش مورد انتظار مصر و اردن به ویژه در زمینههای حفظ امنیت اسرائیل تاکید شده است. خبرها حاکی است که ۱۶ میلیارد دلار به السیسی و پادشاه اردن داده میشود تا اجرای این طرح بیمه شود؛ موضوعی که میتوان از آن به خطرناکترین بند معامله عنوان کرد.
نمای کلی معامله قرن
در کل طبق نقشهای که ترامپ از فلسطین منتشر کرده، فلسطینِ مستقل شامل چند جزیره جدا از هم است که با جاده به هم متصل خواهند شد. فلسطین کاملا در محاصره اسرائیل است و هیچ ارتباطی با جهان خارج ندارد، قدس شرقی در اختیار صهیونیستهاست و فلسطین بیشتر سرزمینهای مرغوب و حاصل خیز خود در کرانه را از دست داده و در مقابل دو لکه بیابانی در صحرای نقب را میگیرد.
بر اساس نقشهای که ترامپ ارائه داد، دولت آینده فلسطین به شکل «مجمع الجزایر» است که مرزهای غیر مرتبطی دارد و تونلها و پلها آن را به هم وصل میکند. در این نقشه، شهر قدس، دره اردن و شمال بحر المیت در کنار مرزهای دولت اسرائیل قرار داده شده و کرانه باختری و نوار غزه با تونل به هم وصل میشوند. همچنین اراضی جدیدی به نوار غزه اضافه شده که به داخل منطقه نقب کشیده شده است و در آنجا یک منطقه صنعتی و مسکونی و زراعی قرار دارد. همچنین طبق نقشه ترامپ، در داخل شهرهای فلسطینی کرانه باختری نقطههای سیاهی گذاشته شده که نشان دهنده شهرکهای اسرائیلی است. شهرکهای صهیونیستی در داخل کرانه باختری با مسیرهای ارتباطی به اسرائیل وصل میشوند. دو مسیر دولت فلسطین و مرزهای اردن را به هم وصل میکند یکی پل «الامیر محمد» و دیگری پل «ملک حسین» که هر دوی آنها از داخل اسرائیل عبور میکنند.
مهمترین اشکالات طرح معامله قرن
بررسی بندهای معامله قرن نشان دهنده این است که این طرح اساسا با هدف این مطرح نشده که موفق شود. چرا که طرحی مضحک، ناشیانه ودور از عقلانیت است. درو اقع این طرح صرفا به عنوان اقدامی از سوی ترامپ با هدف نجات خود و نتانیاهو از چالشهای پیش رو مطرح شده است. مهمترین ایرادهای طرح معامله قرن نادیدهگرفتن قطعنامههای سازمان ملل از جمله قطعنامه ۲۴۲ در نوامبر ۱۹۶۷ که بخش شرقی بیت المقدس را متعلق به فلسطینیان میداند. اما در طرح ترامپ ابهامات جدی وجود دارد. ازیک سو قدس اشغالی را تقسیم ناپذیر و متعلق به رژیم صهونیستی میداند و از سوی دیگر برای جلب نظر فلسطینیها وعدههای غیردقیقی برای بخشهای کوچکی از قدس شرقی میدهد. از سوی دیگر پیمان اسلو و مرزهای قبل از ۱۹۶۷ نیز نادیده گرفته شده و قرار است کمیتهای مشترک بین رژیم صهونیستی و آمریکا برای تعیین دقیق مرزها تشکیل شود که خبری از حضور نمایندههای فلسطین در آن نیست. همچنین هیچ وعده و توافقی برای بازگشت رژیم صهونیستی به مرزهای قبل از ژوئن ۱۹۶۷ وجود ندارد.
همچنین با عدم بازگشت رژیم صهیونیستی به مرزهای ۱۹۶۷ و الحاق دره اردن و ۳۰ درصد از کرانه باختری و از سوی دیگر انتخاب شهرک شعفاط به عنوان پایتخت کشور فلسطین، عملا کشور فلسطین به شکل دو جزیره پراکنده و جدا از هم در نظر گرفته میشود که با یک پل معلق مصنوعی متصل میشوند. در این صورت شهرکهای «بسغات زئیف»، «رمات شلومو» و «التله الفرنسیه» که در اختیار رژیم صهونیستی است پایتخت فلسطین را محصور میکنند.
نتیجه
معامله قرن در حالی از سوی ترامپ اعلام شد که تاکنون این طرح به دلایل مختلف بارها به تعویق افتاده بود. این طرح با چالشهای زیادی مواجه خواهد بود. بررسی بندهای آن نشان دهنده این است که این طرح قابلیت اجرا نداشته و شکس پذیر خواهد بود. با توجه به بندهای این طرح که فلسطین شامل نقاطی از هم جدا خواهد بود و فلسطین جدید یک کشور مجمع الجزایری خواهد بود، سخن گفتن از کشور فلسطین به یک شوخی تلخ شبیه خوهد بود. چرا که فلسطین جدید یک کشور محصور در مرزهای اسرائیل خواهد بود که حق حاکمیتی نخواهد داشت.
نویسنده: یوسف نوری
انتهای پیام/
نظر شما