قدس آنلاین: فیلم مستند «مهدی عراقی را بکش» به کارگردانی و تهیهکنندگی «عبدالرضا نعمتاللهی» در بخش مستند سیوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این مستند روایتی از زندگی و زمانه مرید وثیق و یاور راستین امامراحل شهید مهدیعراقی است که در چهار فصل موضوعی مجزا، به مرور خاطرات، روایات و وقایع مؤثر حادث شده در زندگی شهیدعراقی میپردازد. از نحوه ارتباط و آشنایی او با شهید نوابصفوی گرفته تا حضور پررنگ او در نوفللوشاتو و همراهی پیوسته با امامخمینی(ره) در سالهای پیش و پس از وقوع انقلاباسلامی، در این مستند به تصویر کشیده است. این فیلم که در سیزدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت حضور داشت، با استقبال روبهرو شد و حالا باید با دیگر آثار جشنواره فجر رقابت کند.
مستند «مهدی عراقی را بکش» که تصویر یکی از فعالان سیاسی معاصر را ارائه میدهد، یکی از مستندهای خوشساخت و امیدبخش جشنواره فیلمفجر امسال است که تماشای آن میتواند برای هر مخاطبی با هر نوع ذائقه، جهتگیری، خط مشی فکری و تعلقات حزبی و جناحی خالی از لطف نباشد. با «عبدالرضا نعمتاللهی» کارگردان درباره جزئیات ساخت این مستند گفتوگو کردیم که میخوانید.
چرا شخصیت مهدیعراقی برایتان اهمیت پیدا کرد که سراغ ساخت یک مستند پرتره از او رفتید؟
ابتدا قرار بود روی یک سوژه دیگری کار کنیم. سیدمصطفی حسینی که پژوهشگر ما بود و مصاحبهها را انجام میداد، روی مقالهای درباره مقایسه آیینهای مذهبی و اندیشه سیاسی شیعه در ایران کار میکرد، اینکه ببیند نقاط عطف سنتهای عزاداری شیعیان کجا بوده و در کدام دوره شکل عزاداری شیعیان دگرگون شده و تغییراتی اساسی کرده است. یک نمونه مورد بررسی ماجرای دسته مسجد حاجابوالفضل بود که در روز ۱۳خرداد ۱۳۴۲ برگزار شد. این دسته عزاداری یک نقطهعطف بود که در آن روز، دسته عزاداری به تظاهرات سیاسی تبدیل شد. شعارنوشتههایی که حمل میشد، نظمی که دسته عزاداری میگرفت، شعارهایی که سر داده میشد و سخنرانیهایی که انجام میشد، تفاوت اساسی با دستههای معمول عزاداری داشت. در این مطالعه مشخص میشود شخصیت اصلی و محوری و به عبارتی کارگردان این دسته در آن روز حاج مهدیعراقی بود. او بود که آدمها را جمع میکرد و به آنها نظم و حرکت میداد. صبح ۱۳خرداد این اتفاق میافتد و دسته عزاداری به سمت دانشگاه تهران حرکت میکند. آنجا سخنرانی و بعد به سمت خیابان کاخ حرکت میکنند. حرکت این دسته مقدمهای برای سخنرانی معروف امامخمینی(ره) در قم میشود که در واکنش به اتفاقات فیضیه ایراد و منجر به دستگیری حضرت امام(ره) میشود. اینها دسته را صبح راه میاندازند و بعد حاج مهدی عراقی خودش را به قم میرساند و مقدمات سخنرانی امام(ره) را تدارک میبیند. همه تدارکات و تنظیمات آن سخنرانی و برگزاری مراسم و حتی ضبط و انتشار نوار سخنرانی کار ایشان بود. در واقع حاج مهدی آدم اجرایی امام(ره) است. ما حاجمهدی را نخستینبار آنجا میبینیم که شخصیت پهلوانی هم دارد. مطالعات ما که بیشتر شد تصمیم گرفتیم درباره ایشان فیلم بسازیم. ابتدا فکر میکردیم شاید پیش از ما کاری در مورد ایشان انجام گرفته باشد، اما وقتی بررسی کردیم، دیدیم چند کتاب و ویژهنامه در مورد ایشان منتشر شده، اما فیلمی ساخته نشده است.
چرا در سالهای اخیر گرایش فیلمسازان به سمت تاریخ معاصر بیشتر شده است، دلیل این تشنگی به اطلاعات تاریخ سیاسی معاصر ایران چیست؟
بخشی از آن میل و نیاز مخاطبان به دانستن درباره این موضوعهاست، بخش دیگرش هم فکر میکنم موفقیت تجربههای قبلی فیلمسازی در این حوزهها باشد. شاید توفیق آنها، فیلمسازان جوان را به این موضوعها مشتاقتر کرده است.
چه حساسیتهایی برای پرداختن به موضوعهای تاریخ سیاسی معاصر ایران برای مستندسازی وجود دارد؟ گاهی ساخت یک مستند صدای اعتراض طیف سیاسی خاصی را بلند میکند یا ممکن است مستندساز به تحریف آن روایت تاریخی متهم شود؟
حساسیت که فراوان است، ولی چارهای جز بازخوانیهای مکرر تاریخ نیست. مهم نیست صدای کسی یا گروهی درمیآید یا نه، هر فیلمساز و هر پژوهشگری قرائت خودش را دارد. باید مکرر ساخت و روایت کرد. روایت درست و محکم، الگوهای تحریف شده را کنار میزند.
تولید آثار مستند خوب در سالهای اخیر رو به رشد بوده، اما همچنان در اکران این آثار به آنها کمتوجهی میشود. به نظر شما فیلمهای مستند میتوانند جایشان را در گیشه باز کنند؟
ببینید در اینکه فیلمهای مستند برای مخاطب ساخته میشوند و باید عرضه شوند شکی نیست، ولی همه عرضه یک فیلم، اکران در سالنهای سینما نیست، باید حواسمان به این نکته باشد. بله میشود سهم اکران مستند در سالنهای سینما را بیشتر کرد، ولی پیش از آن باید ایدهای برای نظام عرضه آن داشت. مسئله این است که مخاطب فیلم مستند اصلاً در جریان عرضه قرار نمیگیرد و خبر اکران فیلمها به او نمیرسد. محصول تولید میشود، ولی اصلاً به دست مصرفکنندهاش نمیرسد.
یکی از ویژگیهای مستند شما رجوع به آرایافراد و شخصیتهای مختلف و متعدد سیاسی دارای افکار و عقاید متفاوت و چهبسا متضاد با یکدیگر، برای واکاوی ابعاد شخصیتی حاج مهدی عراقی است. این افراد طیفی از شخصیتهای اصولگرا و اصلاحطلب را در برمیگیرند، دلیل اینکه سراغ افراد مختلف رفتید چه بود؟
خود حاج مهدی عراقی کسی است که با نگاهها و جریانهای مختلف ارتباط دارد. همه زیرسایهاش جمع میشوند و برایش احترام قائلند. برای نزدیک شدن به ایشان و شناختنشان، ما هم باید همین مسیر را میرفتیم. باید بیملاحظه سراغ چهرهها و سلایق گوناگون میرفتیم و از آنها میخواستیم درباره حاج مهدی برایمان بگویند. این موضوع روایتمان را دقیقتر و تصویر شهید عراقی را واقعیتر میکرد.
چطور این افراد را راضی به گفتوگو کردید، چون چهرههایی را در این مستند میبینیم که شاید به آسانی روبهروی دوربین هر مستندسازی ننشینند؟
روند کارمان را توضیح میدادیم. از نتایج تحقیقاتمان با آنها حرف میزدیم و ایدهمان برای ساخت این فیلم را شرح میدادیم. سختترین چالش ما همین بود. برای بعضی از این افراد ماهها پیگیری کردیم تا راضی شوند جلو دوربین بیایند. اغلب آنها تجربههای ناخوشایندی از مصاحبههای قبلیشان داشتند و متقاعد کردن و جلب اعتمادشان سخت بود. یکی دو نفری هم بودند که زورمان بهشان نرسید و نیامدند.
مستند شما گفتوگومحور بود و به صورت خاطرات شفاهی، چرا این شیوه برای ساخت مستندهای سیاسی و تاریخی مرسوم است و همچنان جذابیت دارد؟
مسئله، روایت استناددار فیلم است. به هر حال اینکه راویِ یک اتفاق، خود آدمهایی باشند که بیواسطه آن را درک کردهاند، اهمیت دارد. البته گفتوگومحور بودن لزوماً به معنای خاطراتشفاهی ضبط کردن نیست. ما در گفتوگوها از مصاحبهشوندگان میخواستیم فقط خاطره بگویند. دنبال تحلیل تاریخی گرفتن از آنها نبودیم.
با وجود اینکه روایت مستند روایتی خطی است، اما از آن استقبال شده و برای مخاطب جذابیت دارد، دلیلش چیست؟
این را از مخاطبان باید پرسید. من خودم فکر میکنم سادگی و روانبودن روایت و تنوع راویان مؤثر بوده باشد.
به نظر شما سوژه «مهدی عراقی» ظرفیت ساخت یک اثر داستانی را داشت، چون پیش از این آقای افخمی قرار بود فیلمی درباره شهید عراقی بسازد و متوقف شد. به نظر شما گونه مستند برای نمایش شخصیتهای تاریخ معاصر جذابتر است یا گونه داستانی؟
قطعاً فیلم داستانی جذابتر است. جالب است بدانید عنوان مستند را آقای بهروز افخمی به ما پیشنهاد داد. آقای افخمی قرار بود در مورد شهید عراقی فیلم بسازد و مقدماتی را آماده کرده بود، اما در مرحله تحقیق متوقف شد. یکی از کسانی که با او گفتوگو کردیم همین آقای افخمی بود. نام مستند را وی به ما پیشنهاد کرد. در تیتراژ هم به نام ایشان اشاره کردیم. البته ما یک مجموعه تلویزیونی هم از این مستند ساختیم که آن را به نام دیگری ارائه کردیم. احساس کردیم عنوانی که برای مستند انتخاب شده شاید برای تلویزیون مناسب نباشد به همین دلیل عنوان را تغییر دادیم. مجموعه تلویزیونی ساخته شده برای تلویزیون شامل چهار قسمت ۴۰ دقیقهای با نام «یکهسوار» است.
در تولید مستندهای آرشیوی و تاریخی، تدوین اهمیت زیادی مییابد و به نوعی کارگردانی دوم به شمار میرود، چه خلاقیتهایی در تدوین آثاری از این دست میتوان داشت؟
هر فیلمی را با خودش باید سنجید. در خصوص فیلم ما بله، تدوین نقش عمدهای در شکلگیری قصه داشت. حدود ۴۰ ساعت گفتوگو داشتیم که باید با یک خطِ روایی در ۹۰ دقیقه تنظیمش میکردیم. کار سختی بود و وقت زیادی از ما گرفت. نتیجه شد چهار فصلِ اصلی که در واقع چهار دوره مهم زندگی شهید عراقی به حساب میآیند.
امیدی به بردن سیمرغ جشنواره دارید و اینکه تفکیک بخش مستند از داستانی در جشنواره فجر را کار درستی میدانید، چون برخی جشنوارههای جهانی این تفکیک را برای فیلمها حتی انیمیشن هم ندارند؟
سیمرغ، تصمیم و سلیقه هیئتداوران است و باید به نظر آنها احترام گذاشت. درباره تفکیک فیلمهای مستند هم فکر میکنم راجب حضور فیلمهای مستند در جشنواره فجر باید فکر اساسیتری شود.
نظر شما