به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایبنا جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، سیوهفتمین و جایزه جهانی کتاب سال، بیستوهفتمین دوره خود را پشت سر گذاشتهاست و با معرفی 41 برگزیده در بخشهای مختلف به کار خود در این دوره پایان داد. درباره جزئیات برگزاری این دوره، مشارکت نهادها و سازمانها در برگزاری این رویداد، ضرورتها و استانداردهای این رویداد بینالمللی گفتوگویی با نیکنام حسینیپور، مدیرعامل موسسه خانه کتاب انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
در ابتدا کمی درباره ویژگیها، شیوه اجرا و جزئیات برگزاری سیو هفتمین دوره جایزه کتاب سال صحبت کنید.
رویداد کتاب سال بهعنوان بزرگترین رویداد حوزه کتاب کشور، پس از برگزاری سیوهفت دوره خود، به استانداردهایی رسیده که قابل تحسین است اما ما نباید درجا بزنیم. هنوز مشکلاتی هست که باید برطرف شوند. یکی از مشکلات موجود این است که دبیرخانه این رویداد نتوانسته پویایی مورد انتظار ما را داشته باشد. معتقدم که کتاب سال با توجه به گستره جغرافیایی، موضوعی، و داوری خود و البته گستره کتابی که دارد، تا بهحال هم تداوم خوبی داشته است و هم بهلحاظ علمی، ظرفیتهایی دارد که مورد استفاده قرار میگیرند. روی همین حساب است که جنبه نخبگانی این رویداد حفظ شده که نسبت به جنبه عمومی آن در فضای جامعه پررنگتر است.
باید نقاط ضعف در برگزاری رویداد کتاب سال را بیشتر در فضای عمومی و فرهنگی جامعه پیگیری کنیم تا این مقوله برای همه مردم به یک دغدغه تبدیل شود. در این دوسال نیز سعی کردیم شرایط را مناسبتر کنیم و معتقدم که باید در این حوزه؛ بهویژه بخش داوری و گردش نخبگانی در آن اقداماتی انجام شود.
برای رسیدن به این گردش نخبگانی در رویداد جایزه کتاب سال چه اقداماتی انجام شده و یا درحال انجام است؟
رویکرد ما این است که همیشه افراد ثابتی برای داوری حضور نداشته باشند؛ بلکه فکرهای جدید، نیروهای جدید و افراد جوانتر با بهرهگیری از تجربیات افراد باتجربه وارد چرخه داوری شوند تا انقطاع در داوری پیش نیاید؛ یعنی تجربه افراد باتجربه با دانش افراد جوانتر تلفیق شود. همچنین تلاش کردهایم از حضور خانمها در داوریها بهرهمند شویم. میدانید که هرساله حجم بالایی کتاب بهچاپ میرسد که بیش از ۱۰۰ هزار عنوان چاپ مجدد و یا چاپ اول را شامل میشود و با توجه به اینکه جایزه کتاب سال به بررسی آثار چاپ نخست میپردازد، هرساله 40تا 50هزار نسخه کتاب چاپ اول وارد فرایند داوری میشوند؛ فرایندی سخت و هزینهبر.
گرانی کتاب نیز در این چندسال اخیر موجب شدهاست که کتابهای کمتری از سوی مولفان و ناشران برای گزینش ارسال شود و ما تصمیم گرفتیم که با کتابهای ارسالی شرکتکنندگان این رویداد و کتابهای موجود در بانک اطلاعاتی خانه کتاب، تمام آثار را داوری کنیم تا هیچ کتابی از داوری جا نماند و همه آثار دیده شوند، بهترین کتاب برگزیده شود و در جامعه نیز مقبولیت داشته باشد؛ چرا که فضای عمومی جامعه باید کتاب را تایید کند. آثار برگزیده طی یک مسیر کارشناسی در ۱۲رشته و ۷۲ تا ۷۵ زیر رشته مختلف انتخاب میشود. البته فضا را برای نقد و گفتوگو درباره این رویداد باز گذاشتیم تا نقدهایی که از سر دلسوزی بر ما وارد است را بشنویم و برای اصلاح فرایند و سیستم کار آنها را بپذیریم.
یکی از نقدهای وارده به رویداد جایزه کتاب سال، اطلاعرسانی ناکافی از این رویداد به مردم بود. برای رفع این نقص چهاقداماتی انجام شدهاست؟
متاسفانه نتوانستیم که اطلاعرسانی کافیای از روند داوری کتاب سال در حوزه عمومی به مخاطب ارائه کنیم. بهعبارت دیگر؛ فرآیند صفر تا صد داوری آثار؛ یعنی فرآیندی را که یک کتاب برای برگزیدهشدن طی میکند، توسط دبیرعلمی جایزه کتاب سال بهخوبی با اصحاب رسانه درمیان نگذاشتهایم تا برخی از شائبههایی را که از سوی اساتید دانشگاه و منتقدان دلسوز بیان میشود، پاسخ بدهیم.
برخی معتقد به وجود نگاه دولتی به این رویداد هستند که شائبههای بسیاری هم ایجاد میکند. نظر شما چیست؟
این شائبه مطرح بوده است، اما بهطور قطع اعلام میکنم که چنین نگاهی حداقل در این دو سال نسبت به جایزه کتاب سال وجود نداشته است. البته بدیهی است که هزینه و تامین جایزه این رویداد توسط دولت تامین میشود؛ همانطور که از نام این رویداد یعنی «جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» مشخص است. دولت برای تامین هزینه و جوایز، قبول مسئولیت کردهاست اما نگاههای ایدئولوژیک درباره نحوه برگزاری رویداد کتاب سال و گزینش کتابها از سوی دولت و دیگر نهادها وجود ندارد و مسیر ما از داوری تا انتخاب کتابها یک مسیر علمی بودهاست. امسال هم سعی کردهایم که بهصورت شفافتری درباره جریان برگزاری و اعلام نامزدها صحبت کنیم.
یکی از انتقادهایی که من از فضای دانشگاهی و علمی جامعه دارم این است که از یک ماه گذشته که نامزدها را اعلام کردیم، هیچ کنش و واکنشی میان نامزدها با فضای عمومی جامعه و دانشگاه ندیدهایم و علت آن هم معلوم نیست که چرا تعاملی شکل نگرفتهاست؟ بهنظر میآید که بر اثر بیانگیزگی باشد یا اینکه جامعه دانشگاهی ما میانه خوبی با کتاب ندارد و فضای دانشگاه با فضای عمومی جامعه ارتباط مناسبی برقرار نکردهاست که موجب تعامل درباره این رویداد بشود. این درحالی است که ما به عنوان دستاندرکاران برگزاری این جایزه، از یک ماه گذشته از منتقدان خواستهایم این رویداد را نقد کنند که ماحصل آن هم، تهیه یک ویژهنامه در روزنامه ایران بود که برای اصلاح نواقص و نقدهای وارد شده، به آن توجه خواهد شد.
درخصوص بحث مزیتسازی جایزه کتاب سال آنطور که باید و شاید به برگزیدگان این رویداد در فضای عمومی جامعه و یا محافل تخصصی توجهی نمیشود و سازمانهای دیگر اعتباراتی را برای برگزیدگان این رویداد در نظر نمیگیرند، لطفاً بفرمایید که کتاب سال چطور میتواند به اهمیت جایگاه برگزیدگان خود در جامعه کمک کند؟
از سال گذشته در حوزه مزیتسازی کارهایی را آغاز کردیم که با جدیت بسیاری هم پیگیر آن بودیم و یکی از سازمانهایی که دربارهاش به نتیجه رسیدیم، بنیاد ملی نخبگان بود که مدارک برگزیدگان برای بنیاد ارسال شد و در جلسه دفاعی این بنیاد از فرآیند کاری کتاب سال، انتخاب کتابها و نحوه داوری آثار دفاع شد و تا حدودی این همکاری به نتیجه رسید و قرار شد که برگزیدگان کتاب سال هم بهعنوان نخبه بنیاد ملی نخبگان محسوب شوند و از تمامی خدمات این بنیاد بهرهمند شوند.
برای مزیتسازی جوایز برگزیدگان کتاب سال، سازمانها و نهادهای متولی این حوزه قبول مسئولیت نخواهند کرد و مشارکتی با آنها صورت نخواهد گرفت؟
برای مزیتسازی جوایز کتاب سال با نهادهای بسیاری چون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که از آنها مطالبه داریم، مکاتبه کردهایم چراکه وظیفه ذاتی این نهادها، حمایت از این رویداد است. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یکی از سازمانهایی است که کتاب و رویدادی چون جایزه کتاب سال در آن جایگاهی ندارد. زمانی که چنین بی توجهی نسبت به کتاب در وزارتخانهای که متولی سلامت اجتماعی جامعه است، دیده میشود و دچار بروکراسی اداری و بیانگیزگی میشود، از دیگر سازمانها چه انتظاری میتوان داشت؟ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حتی از مولفان، مترجمان و برگزیدگان کتابهای پزشکی جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز تجلیل نکردهاست، پس نمیتوان انتظاری برای مزیتسازی جوایز این رویداد داشت.
همچنین امسال در حوزه کشاورزی دو کتاب به نامهای «فلور ایران» و «فلور گیلان» داشتیم که از مدتی قبل با وزارت جهاد و کشاورزی در میان گذاشتیم؛ اما باید دید که این وزارتخانه چه اندازه میتواند در حمایت از برگزیدگان این کتاب ها حمایت کند؟
دلیل بیگانهبودن این سازمانها بهویژه نهادهای متولی این حوزه چیست؟
به نظر میآید که وزارتخانهها و سازمانهای ما دچار بروکراسیهای اداری پیچیدهای شدند و کتاب در اولویت کاری آنها قرار ندارد. در حالی که کتاب، دغدغه مسئولان اول کشوری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ما پیگیر مطالبههای مزیت سازی جوایز کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بودیم؛ اما متاسفانه با جوابی مواجه نشدیم. حتی اگر ما هم پیگیری نکنیم دلیل نمیشود که این سازمانها مسئولیتی در این حوزه ندارند و نباید پیگیر کتابهای تولیدشده در حوزههای خود باشند؟
خانه کتاب نیز در حد توان خود برای مزیتسازی جوایز این رویداد کتابی اقداماتی انجام دادهاست. بهطور مثال دریافت وام برای برگزیدگان و اهدای بن با رقمهای بالاتری نسبت به اهالی قلم از تواناییهای خانه کتاب برای رسیدن به این امر مهم است. از نهادهای دیگر هم خواستاریم که پای این کار بیایند چرا که کتابی که تهیه و تولید می شود نیاز به تامل دارد.
یکی دیگر از نقدهایی که به کتابسال میشود، به وجه بینالمللی آن برمیگردد. نهادهای مربوطه چه اندازه نسبت به برد بین المللی این جایزه و مطرح شدن کتابها و نویسندگانشان در فضاهای بین المللی توجه دارند؟
باید در نظر داشته باشید که تمامی کتابهای برگزیده جایزه کتاب سال شرایط ترجمه را ندارند. کتابی که ارزش ترجمه در بازارهای جهانی نشر را داشته باشد، باید دارای شرایط خاصی باشد. در حوزه کتابهای دانشگاهی، اقداماتی را در دست انجام داریم اما در حوزه کتابهای عمومی چون رمان، شعر و ... که جنبه عمومیتری دارند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با طرحهایی چون گرنت از ترجمه این آثار، آنها را حمایت میکند. هیچ نهاد دیگری کتابهای برگزیده جایزه جهانی کتاب سال را برای ترجمه به زبانهای دیگر حمایت نمیکند با توجه به برگزاری کرسیهای ایران شناسی و زبان شناسی در خارج از کشور، مشتاقان و علاقهمندان بسیاری به زبان و ادبیات فارسی ایران وجود دارد، اما هیچ نهاد و سازمانی برای ترجمه این آثار ما را حمایت نکردهاست. حتی چنین مطالبههایی نیز از سوی نهادها برای ترجمه این آثار وجود نداشتهاست؛ اما خانه کتاب آمادگی دارد تا از کتابهایی که ظرفیت ترجمه به سایر زبانهای دنیا دارند، را حمایت کند.
وزارت امور خارجه نیز میتواند در این مقوله ایفای نقش کند. البته این امکان را داریم تا از ترجمه کتابهای برگزیده جایزه جهانی کتاب سال که قابلیت ترجمه به زبان فارسی دارند، حمایت کنیم و به دنبال راهکارهایی برای ترجمه کتابهای برگزیدگان جایزه جهانی کتاب سال توسط ناشران ایرانی برای حضور در بازار نشر کشورمان هستیم.
از نهادها و دیگر سازمانهای داخلی و خارجی چون سفارتها و وزارت امور خارجه هم انتظاراتی داریم تا ضمن ایجاد تعاملات میان مولفان و مترجمان جایزه جهانی کتاب سال، برای چاپ و تولید کتاب در این رویداد ایجاد انگیزه کنند و مشوق آنها باشند. ما نیز هرچه از سوی خانه کتاب در توان داریم انجام خواهیم داد و البته نشست و جلساتی با توجه به رشته تخصصی برگزیدگان کتاب سال برگزار کردیم که موجب شکلگیری تعاملات مثبتی در این زمینه شده و منجر به تولید آثار جدید و خوبی درباره ایران شد؛ اما برای رشد بیشتر در این زمینه، دیگر نهادها نیز باید ما را در این حوزه همراهی کنند.
با بخشهای دیپلماسی فرهنگی و عمومی وزارت امور خارجه نیز ارتباط داریم و آثار و مدارک مورد نیاز از جایزه جهانی کتاب سال را برایشان ارسال کردهایم؛ اما مسأله این است که باید دید وزارت امور خارجه و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی چه اندازه از ظرفیتهای شناساییشده و معرفیشده، استفاده خواهند کرد.
دغدغه بعدی، دغدغه بودجه است. چطور ممکن است که مهمترین جایزه کتابی ایران با مشکل بودجه مواجه شود و جوایز شایستگان تقدیر دو دوره از این رویداد تامین نشود؟
تمامی هزینههای جایزه کتاب سال چون هزینه فرایند داوری، دبیر، دبیرخانه، برگزاری مراسم و جوایز برگزیدگان که سالهای گذشته 50سکه، 30سکه و در دو سال اخیر با اصلاح آئیننامه به 70میلیون تومان (که کمتر از 4کیلومتر جاده روستایی است) رسیده، توسط خود وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی تامین میشود و هیچ نهاد و سازمانی در تامین این هزینهها همراه ما نیست. واقعیت این است که ما هرچه هزینه کنیم، در آینده سرمایهگذاری کردهایم و این سرمایهگذاریها برای نخبگان و سرمایههای اجتماعی جامعه است و متاسفانه ما درحال از دستدادن آنها هستیم؛ سرمایههایی که شاید بعدها نتوانیم با 10برابر این مبلغ هم جذبشان کنیم.
در بحث اهدای جوایز برگزیدگان جایزه کتاب سال کمتر با مشکل مالی مواجه هستیم؛ اما در بحث اهدای جوایز شایستگاه تقدیر با مشکل جدی مواجه بودهایم و این مشکل موجب ایجاد بیاعتمادی میان نخبگان، خانه کتاب و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میشود. بخشی از این مشکل متوجه سازمان مدیریت و برنامهریزی بودجه است که نتوانسته اعتبار کافی برای بخشهای فرهنگی را تامین کند. وقتی کلیت دولت و سازمانها با کمبود اعتبار مواجه میشوند، از بودجه بخشهای فرهنگی چون جایزه کتاب سال، نهاد کتابخانههای عمومی و ... کم میکنند. احساس مدیران این است که مسائل فرهنگی باید در درجه دوم الویتها قرار بگیرند و ابتدا باید نیازهای درجه اول تامین شود؛ اما اگر نگاه کلانی به تاثیر برگزاری برنامههای فرهنگی داشتهباشیم، متوجه خواهیم شد که اگر مشکلات فرهنگی جامعه رفع شود، بسیاری از مشکلات مردم در تمامی بخشها برطرف خواهد شد و بهدلیل نبود این نگاه، همیشه درصورت نبود اعتبار کافی، از سر جمع اعتبارات فرهنگی کاسته میشود.
سال گذشته، باوجود اصلاح آییننامه؛ نتوانستیم مراسم اهدای جوایز شایستگان تقدیر جایزه کتاب سال را برگزار کنیم و هزینههای تقدیریهای کتاب سال برای یک دوره شاید مبلغی معادل ۶۰۰ و یا ۷۰۰ میلیون تومان باشد؛ یعنی برابر با هزینه احداث یک کیلومتر جاده روستایی. بخشی از این نبود اعتبار به دولت بازمیگردد که باید تأمین اعتبار کند. کار محتوایی کردن در ایران متاسفانه جایگاهی ندارد؛ اما کار شکلی و ظاهریکردن بیشتر جواب میدهد و به چشم میآید.
مکاتبه و ارتباط با دیگر سازمانها برای تامین این جوایز کارساز نیست؟ یعنی نمیتوان دیگر سازمانها را به مشارکت گرفت؟
بسیاری از شایستگان تقدیر جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بیشتر به ارزش بعد معنوی کار خود بها میدهند اما بحث مادی نیز بیارزش نیست. بهدلیل محدودیت اعتباراتی که وجود داشت، با نزدیک به 20سازمان، بانک و وزراتخانه مکاتبه کردیم تا با همکاری یکدیگر جایزه شایستگان تقدیر این رویداد را فراهم کنیم؛ چراکه تمامی سازمانها مسئولیتهای اجتماعی دارند و باید نسبت به آن پاسخگو باشند اما جوابی از سوی آنها نداشتیم.
رقم این جوایز ناچیز است اما پرداخت آن، بازخورد مثبتی در جامعه خواهد داشت اما با بیتوجهی سازمانها مواجهیم و نتوانستیم یکبار برای همیشه مسأله اهدای جوایز شایستگان تقدیر جایزه کتاب سال را برطرف کنیم. به نظر میآید که در آخر نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید این کار را بهپایان برساند.
باتوجه به اینکه متولی این رویداد، دولت جمهوری اسلامی ایران است، از نظر شما باید چه تدابیری برای بهبود شرایط مالی جایزه کتاب سال صورت بگیرد؟
باید استاندارد مشخصی برای جوایز کتاب سال تعیین شود تا دریافتکنندگان آن به دریافت حتی مبلغ ریالی جایزه کتاب سال نیز افتخار کنند. نباید خیلی درگیر عدد و رقم جایزه کتاب سال شویم؛ چراکه متولی این رویداد، دولت جمهوری اسلامی ایران است؛ نه بخش خصوصی. زمانی که خود دولت حامی این رویداد کتابی است، مسأله متفاوت خواهد بود و دولت باید ردیف بودجه مجزایی برای رویدادهای کتابی تعیین کند. مگر در طول یک سال چند برگزیده و شایسته تقدیر جایزه کتاب سال داریم و هزینه جوایز آنها چقدر خواهد بود؟
اگر سازمانها، بانکها و وزارتخانهها بهصورت مشترک در تامین جوایز ما را همراهی کنند، در برگزاری برنامه مشکلی نخواهیم داشت و البته که این مسأله نیز برای آنها به دغدغه مبدل خواهد شد. از سازمان برنامه و بودجه، مجلس شورای اسلامی و دیگر سازمانها مطالبه داریم که در راستای مسئولیت اجتماعی خود قبول مسئولیت کنند و همانطور که در حوزه تبلیغات فعال هستند، در حوزه کتاب هم فعالیتهای موثری ارائه کنند.
نظر شما