سالهاست تلویزیون نمیبینم مگر تصادفی اما از برنامهها، مجریان، احوال شبکهها و خلاصه جزئیتین مسائل رسانه ملی باخبرم و اخبار پیدا و پنهانش را مرتب رصد میکنم. یکی دو شب پیش برنامه «دورهمی» را دیدم. حیرتا که در این اوضاع طبق معمول میهمان یک هنرپیشه دست چندم بود که برای بار دوم به این برنامه آمده بود تا احتمالاً باز از عشق اول و رنگهای مورد علاقه و سؤالات لوس مشابه پاسخ بدهد. مابقی را فهمیدم. شاید حرفهای مهمتری زده شده است. اما فکر کردم چه بسیار فضلایی که در این نقطه عطف تاریخی مملکت هزار و یک حرف و حدیث مؤثر و ثمربخش برای مردم دارند و دستشان از شبکهها و برنامههایی چنین پرمخاطب تهی است و البته رسانه ملی کار را به جایی رسانده که برخی حالا دیگر اگر سراغشان هم بروی، از این خواسته روی برمیگردانند. بدیهی است هر ستاد ملی، آنهم در حادثه غیرمترقبه نادری نظیر کرونا که اکنون کشور گرفتار آن است، یک لشکر رسانهای میخواهد. ما در طول زمانی که داشتیم، کمابیش از نگاه کمی و تأمین تجهیزات و تعدد شبکهها این لشکر را مجهز کردیم، اما در اینکه بناست با این امکانات چه حرفی را چگونه برای مخاطب بگوییم به بیراهه رفتیم. نتیجه آن شد که به دست خود مخاطبانمان را به آغوش دیگر رسانهها فرستادیم.
میپذیریم که اکنون وقت این غرزدنها نیست و باید کاری کرد. اما باید بنا به ضربالمثل معروف هر تمدید یک فرصت نیز هست، از این وضع درسهایی بگیریم، از جمله نواقصمان را در بخشهای مختلف ارزیابی کنیم. از اقتصاد و زیرمجموعههایش نظیر تولید و توزیع و اشتغال و نقدینگی گرفته تا چرخه بهداشت و درمان و دیگر حوزههای اجتماعی و فرهنگی و غیره. رسانه هم یکی از حساسترین آنهاست. مردم اکنون توفیق اجباری یافته و اغلب به سبب خانهنشینی مخاطب صدا و سیما شده و دایره بینندگان و شنوندگان بیش از هر زمانی گسترده شده است. بسیار خوب! برای چنین دورهای چه برنامهای در آن مجموعه عظیم دارید؟ اتاقهای فکر رسانه ملی برای این روزها هنوز از فرمول برنامههای مجری مشهوربه اضافه کمی خوشمزگی و چند انتقاد و چند سلبریتی دست برنداشته است؟ چرا دسترسی به رسانه هم نظیر رفاه و ثروت تا این حد در این سرزمین کژتابی دارد؟
ببینید! برخی شبکههای تدارک دیده شده نظیر «آموزش»، «سلامت» و یکی دو شبکه محدود دیگر بسیار به موقع به میدان آمدند و هر کدام گرهی باز کردند و باری بزرگ را در این اوضاع از زمین برداشتند، اما بقیه آنها چه میکنند؟ شرایط مردم و جامعه ۱۸۰ درجه تغییر کرده است. چرا برنامهسازان و مدیران صدا و سیما این را نمیفهمند؟ چرا نمیفهمند آنها هم باید بهسرعت توانایی انطباق با خواست مخاطب را داشته و همسو با آن قادر به تغییر وضعیت باشند؟ نمیگویم این اتفاق مطلقاً در رسانه ملی رخ نداده، اما اندک و در عمده شبکهها همان اندک هم غیرکارشناسی است.
اگر بناست مردم در خانه بمانند فقط برنامهها و سریالهای آبکی که به تصور ما اسباب شعف و شادی شوند، نیاز آنها نیست. سرگرمی لزوماً معنایش به سیرک رفتن و تماشای دلقک بازیها و شعبدهبازیهای معمول نیست. چرا یک دوربین در شبکهای به خانه نمیرود و خانهنشین نمیشود تا به مردم مواجهه با این دوره را بیاموزد؟ چرا از جامعهشناسان و روانشناسان و خبرگان علوم انسانی و الهیات برای چنین ایامی بهره نمیبرید؟ اصولاً آنها را برای چنین اوقاتی شناسایی کردهاید؟
مسئولان محترم و دلسوز رسانه ملی! جوهر کلام این است، در چنین روزهایی که هیچ چیز برای این سرزمین و مردمانش معمولی نیست. شما هم با تمام توان باید تلاش کنید دست از معمولی بودن بردارید! حرکتی، ابداعی و... شما در خط مقدم این ماجرایید. این را بفهمید و تکانی به خودتان بدهید. اگر عقب بمانید چه بسا تلاش دیگران نیز نتیجهای ندهد و به هدر برود.
نظر شما