تحولات لبنان و فلسطین

 دکتر محمد باغستانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی در گفت‌وگو با قدس به مناسبت میلاد باسعادت امام حسن مجتبی(ع)، در بیان ضرورت بررسی سیره اجتماعی ائمه(ع) می‌گوید: بخش مهمی از منصب امامت به مباحث اجتماعی برمی‌گردد و هر یک از ائمه(ع) با مقام و منصبی که داشتند این مقام خود را در شرایط اجتماعی آشکار و ظاهر می‌کردند.

اساس روابط اجتماعی حفظ کرامت انسانی است

قدس آنلاین:  دکتر محمد باغستانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی در گفت‌وگو با قدس به مناسبت میلاد باسعادت امام حسن مجتبی(ع)، در بیان ضرورت بررسی سیره اجتماعی ائمه(ع) می‌گوید: بخش مهمی از منصب امامت به مباحث اجتماعی برمی‌گردد و هر یک از ائمه(ع) با مقام و منصبی که داشتند این مقام خود را در شرایط اجتماعی آشکار و ظاهر می‌کردند. آن‌ها به عنوان شهروندان عادی از یک منظر و به عنوان امامانی که از طرف خداوند منصوب بودند پس از آغاز امامت و غدیر تا بعد، نسبت به پیروان خود و عموم مسلمانان رفتارهایی از خود بروز دادند که سبب شد سیره اجتماعی آن‌ها بازتاب داشته و از آن‌ها گزارش‌های متعددی در منابع تاریخی آمده باشد.

او اضافه می‌کند: اگر مبنای سیره اجتماعی ائمه(ع) که امام حسن مجتبی(ع) هم تابعی از این جریان است را به طور عمومی نگاه کنیم مشاهده می‌کنیم که قرآن کریم به طور مکرر مبنای مبعث پیامبر(ص) را مکارم اخلاق قرار داده است. یا بر اساس حدیثی که از ایشان نقل شده بعثت را با هدف بالاتر بردن مکرمت‌های اخلاقی در میان مردم که قبلاً هم وجود داشته اما به هر دلیل به انحطاط رفته یا دچار ضعف شده، معرفی کرده‌اند تا از طریق آن جوامع انسانی از لحاظ اخلاقی که عمده در روابط اجتماعی خود را آشکار می‌کند به کمال برسد. هم در قرآن کریم وظیفه پیامبر(ص) اینچنین آمده و هم در سیره پیامبر(ص) چنین مطالبی دیده می‌شود که آن حضرت احترام ویژه‌ای برای آحاد مردم از خود نشان می‌داد.

این پژوهشگر تاریخ و تمدن اسلامی تأکید می‌کند: پیامبر(ص) دعوت الهی را به صورت عام و گسترده در یک رابطه اجتماعی حقاق و فراگیر شامل حال همه مردم دانسته و خود را پیام‌بر خدای متعال به سوی مردم می‌دانست. در آیات قرآن نیز تأکید شده که تو به سوی همه مردم مبعوث شدی. او آمده است که پیام‌های الهی را برساند و این پیام‌ها خود را در روابط اجتماعی متبلور و آشکار می‌کند. اساس روابط اجتماعی حفظ حیات و کرامت انسانی است. اینکه نیازهای مختلف انسانی برآورده شود و بر اساس احترام متقابل روابط سامان گرفته و شکل پیدا کند.

قاعده طلایی حیات انسان در کلام امام حسن(ع)

دکتر باغستانی در ادامه توضیح می‌‎دهد: بخش‌های زیادی از سیره به نقاط ریزی اشاره می‌کند که شاید در نگاه اول قدری سخت‌گیرانه به نظر بیاید اما اگر ریشه آن را نگاه کنیم مشاهده می‌کنیم همه آن موارد بر بنیاد مهمی به نام حق انسانی و کرامت ذاتی انسان بنا نهاده شده است. در این راه به موارد بسیار جزئی هم پرداخته شده؛ به طور نمونه انسان بسیار نهی شده که هنگام صحبت کردن فردی دیگر، سخنان او را قطع کند. جزو آداب معاشرت نیکو این است که انسان حقوق دیگران را حتی هنگام صحبت کردن رعایت کند و مستمع خوبی برای کلام آن‌ها باشد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی یادآور می‌شود: از این دست موارد و مطالب بسیار جزئی گزارش‌های بسیاری در سنت نبوی وجود دارد. در نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین(ع) و نامه معروف ایشان به امام حسن(ع) نیز بسیاری از جزئیات ذکر شده است. می‌توان به عنوان قاعده طلایی حیات انسان در کلام امام حسن(ع) به توصیه‌ای از این امام(ع) اشاره کرد؛ حضرت(ع) می‌فرمود: انسان باید همواره خود را جای دیگران قرار دهد. آنچه را که برای خود می‌پسندد برای دیگران بپسندد و آنچه برای خود و خانواده خود نمی‌پسندد برای دیگران هم نپسندد.

او بیان می‌کند: امام حسن(ع) پیرو و جانشین مکتبی است که بنیان آن را پیامبر(ص) گذاشت و امیرالمؤمنین(ع) آن را دنبال کرد. این مکتب انسان را دارای کرامت ذاتی می‌داند. معاشرت نیکو را اصل، اساس و پایه قرار می‌دهد و کوشش می‌کند تا جایی که ممکن است این معاشرت نیکو سرعت و رونق بگیرد و از آفت‌ها و آسیب‌هایی که می‌‎تواند معاشرت‌های نیکو را بر هم زده و جامعه را از انسجام دور کند و بین افراد کینه به وجود بیاورد، جلوگیری کند؛ لذا توصیه به مواسات، گذشتن از خود و خود را در گرفتاری‌ها و اندوه‌های مالی دیگران سهیم کردن کرده است.

امام حسن(ع) سه مرتبه دارایی خود را در راه خدا انفاق کرد

مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی عنوان می‌کند: در مورد امام مجتبی(ع) روایت‌های معروف و موثق بسیاری وجود دارد که ایشان سه مرتبه دارایی خود را در راه خدا انفاق کرد. درآمدهای امام حسن(ع) از چند طریق بود؛ موقوفات پیامبر(ص)، موقوفات امام علی(ع) و موقوفات حضرت فاطمه(س) شامل نخلستان‌ها، چاه‌ها و کارگران بسیاری که روی آن‌ها کار می‌کردند و طبق گزارش‌ها درآمدهای بسیار زیادی نیز داشتند. پیامبر(ص) این اموال را وقف کرده و متولی آن‌ها را خاندان خود قرار داده بود که پس از شهادت امام علی(ع) متولی این اموال امام حسن(ع) بود. این اموال درآمدهای سالانه زیادی داشت و بر اساس گزارش‌های تاریخی حضرت(ع) سه نوبت آن‌ها را انفاق کرد.

او تصریح می‌کند: انفاق کلان برای عموم مسلمانان و شیعیان یک مدل و رفتاری است که از سوی شخصیت ثروتمند جامعه ترویج شد. امام حسن(ع) که جزو طبقه برخوردار به حساب می‌آمد اموال خود را انفاق می‌کرد تا سنت و سیره‌ای باشد برای ثروتمندان و اهل غنا که آن‌ها نیز دیگران را در ثروت خود شریک کنند. این انفاق‌ها غیر از آن بخشش‌های روزانه، مداوم و پنهانی بود و در کنار تمام آن‌ها میهمان‌خانه‌ای نیز که امیرالمؤمنین(ع) در مدینه برای مسافران غریب بنا نهاده بود وجود داشت. نکته مهم در زندگی اجتماعی امام حسن(ع) این است که ایشان توجه داشت چگونه انسجام اسلامی را حفظ کند تا در میان مردم محبت جریان داشته باشد. این بخشش از طریق ایثارها به خصوص ایثارهای مالی است که نظام اجتماعی را به سوی تعادل می‌کشاند و از وجود فقرای ضعیف در نظام اجتماعی جلوگیری می‌کند.

در مجازات خطاکار شتاب مکن

این پژوهشگر با بیان اینکه بخش دیگری از سیره اجتماعی را باید در فرمایشات امام حسن مجتبی(ع) دنبال کرد به حدیثی از این امام همام اشاره کرده و می‌گوید: حدیث معروفی از امام مجتبی(ع) داریم که شبیه آن نیز از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است. می‌دانیم که در نظام‌های اجتماعی هم جرم وجود دارد و هم عقوبت آن و نظام پاداش و تنبیه لازمه زندگی اجتماعی است. انسان مجموعه‌ای از احساسات متعدد، عقل، خرد و... است و برنامه‌هایی که برای او تدارک دیده می‌شود در عین اینکه چارچوب‌هایی دارد باید راه‌های میانه‌ای نیز وجود داشته باشد تا اعتدال داشته باشد. اگر این راه‌ بسته باشد، نظام اخلاقی به مخاطره می‌افتد، زیرا تعداد مجرمان در آن زیاد شده و از اعتدال خارج می‌شود. امام حسن مجتبی(ع) در حدیثی بیان می‌کند: «لاتُعاجِلِ الذَّنبَ بِالعُقُوبَةِ واجْعَلْ بَینَهُما لِلاِعتِذارِ طَریقا» یعنی در مجازات خطاکار شتاب مکن و میان خطا و مجازات، راهی برای عذرخواهی قرار ده.

او در پایان توضیح می‌دهد: در بحث کلان اجتماعی بسته نشدن این راه یعنی امکان بازگشت شخص برای نوبت جدید به همان هنجارهای اخلاقی وجود دارد. مشابه همان منطقی است که حق تعالی برای انسان در نظر گرفته است. خداوند به انسان فرصت داده و گناهان او را می‌پوشاند؛ تا زمانی که انسان زنده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.