پس از انتشار خبر توقف پروژه بلاکچین تلگرام مرسوم به تُن «TON» و رمز ارز آن «گِرام» توسط پاول دورف، اظهارنظرهای زیادی در خصوص تصمیم آمریکا نیز شد. از اظهارنظر خود دورف و یادداشت او گرفته، تا اظهارنظر منتسب به آقای دکتر فیروزآبادی، رئیس مرکز ملی فضای مجازی مبنی بر اینکه آمریکا پس از دو سال تازه به حرف ایران رسید و علیه تلگرام اقدام کرد؛ اما نکته قابل توجه در این اقدام آمریکا با تلگرام و اقدام گذشته او با لیبرا (ارز مجازی فیسبوک)، نحوه حکمرانی آمریکا بر نظام پولی و مالی جهانی و اثر آن بر آینده ارزهای مجازی به خصوص بیت کوین و سایر ارزها است که از نظر تحلیلگران غافل مانده است.
به طور کلی با توجه به تاریخچه نظام پولی جهان، قدرت و هژمونی دلار در مبادلات جهانی و حیاتی بودن آن برای کشور سلطهگر آمریکا، چند سناریو و احتمال در مورد آینده نظام پولی مجازی و ارزهای مجازی بهخصوص بیتکوین، به عنوان مهمترین و بزرگترین ارز مجازی موجود که همیشه حدود 50 الی 60 درصد کل حجم بازار ارزهای مجازی را از آن خود کرده است، وجود دارد.
برخی از مهمترین آنها عبارتند از: 1- ارزهای مجازی غیرمتمرکز مانند بیت-کوین ساخته دست مهندسان است و توسط هیچ کشوری ساخته نشده و با هدف از بین بردن نظارت و کنترل حاکمیتها و کشورهای جهان بر نظام پولی به خصوص آمریکا ساخته شده است و در آینده نظم نظام پولی جهان را متحول خواهد کرد و هیچ کشوری از جمله آمریکا توانایی ندارد در مقابل آن مقاومت کند و در نتیجه هژمونی دلار خواهد شکست. 2-آمریکا برای حفظ هژمونی دلار و ادامه آن، بهمنظور اصلاح پولی و تعویض زمین بازی، ارز مجازی بیتکوین را یا بهوجود آورده است و یا حتی اگر بهوجود نیاورده باشد، در حال حاضر کنترل و نظارت بر آن را به دست گرفته است و در آینده قطعاً از آن حمایت میکند و نقشههای خصمانه خویش را توسط بیتکوین و مشتقات آن (یعنی فورکها) عملیاتی خواهد کرد. 3-کشورهای جهان همانگونه که در سالهای گذشته سعی کردند با هژمونی دلار مبارزه کنند، در آینده با استفاده از فناوری بلاکچین، ارزهای مجازی ملی خویش را خواهند ساخت و مانع از رشد ارزهای مجازی غیرمتمرکز خواهند شد و ارزهای مجازی ملی جایگزین ارزهای فیات فعلی میشوند. 4- با توجه به حرکت جهان به سمت اکوسیستم هوشمند و ادغام لایههای فضای مجازی، شرکتهای بزرگ فناورانه درجهان که غولهای فضای مجازی آینده هستند، با توجه به جامعه کاربران و توان خویش، ارز مجازی خصوصی خود را طراحی خواهند کرد و در آینده با گسترش اکوسیستمها و شبکهها در فضای مجازی، شاهد ارزهای مجازی اختصاصی هر شبکه و هر مجموعه هستیم. مانند ارز مجازی لیبرا و گرام که توسط فیسبوک و تلگرام دنبال میشود.
حال در تحلیل سناریوها، قبلاً تصریح شده بود هژمونی دلار به قدری برای کشور آمریکا حیاتی است که اگر بیتکوین یا هر ارز مجازی دیگر بخواهد آنرا برهم زند، قطعاً آمریکا آن طرح را در نطفه خفه خواهد کرد و حتی تا امروز خفه میکرده است. ولی عدهای ایراد میگرفتند که آمریکا نمیتواند و قدرت ندارد مقابل این حرکت و بیتکوین بایستد. این در حالی است که امروزه از یک طرف شاهد این هستیم آمریکا به قدری سیطره بر نظام پولی و مالی جهانی دارد که به راحتی مانع از رشد ارزهای مجازی شرکتهای جهان مانند لیبرا و تلگرام میشود، در حالی که این شرکتها برخلاف بیتکوین از ابتدای تأسیس، کاربران بالفعل میلیاردی و میلیونی در سطح جهان داشتهاند و از طرف دیگر شواهد نشان میدهد که آمریکا در مقابل رشد بیتکوین سکوت کرده و حتی در بازههایی از زمان با صدور مجوزها و فعالیتهایی مانند گسترش دستگاههای خودپرداز بیتکوین در نیویورک و یا وارد کردن معاملات آتی بیتکوین در بورس شیکاگو، از رشد آن حمایت کرده است.
بنابراین با توجه به سابقه عملکرد کشورهای جهان بهخصوص آمریکا در مواجهه با ارزهای مجازی میتوان نتیجه گرفت که با شکست سناریو (1) تا به امروز و کند بودن عملکرد کشورهای جهان (سناریو 3)، احتمال وقوع یکی از سناریوهای (2) یا (4) در آینده بیشتر است و طرفداران دو سناریو مذکور با هم در حال جنگ هستند. در این میان به نظر میرسد کشورهای جهان از جمله کشور ما برای استفاده از فرصتهای تحول پولی در جهان و مصون ماندن از تهدیدهای آن، یا هرچه سریعتر سناریو سوم را دنبال کنند و سرعت کند خویش را بهبود بخشند و یا سعی کنند در یکی از سناریوهای (2) یا (4) نقش کلیدی را ایفا و نقش خود را در نظام پولی آینده تقویت کنند.
نظر شما