سرورهادیان/
«طوبی قویدل» متولد ۱۳۵۰ اهل شیروان و ساکن مشهد است.
او در ابتدای گفتوگو تأکید میکند: بیش از ۵۰ نفر از زنان سرپرست و بدپرست با من مشغول به همکاری هستند اما چشمانداز آینده من حضور بیشتر بانوانی است که برای حمایت از خانوادهشان متقاضی کار هستند.
این بانوی کارآفرین نمونه میگوید: همسرم ۱۰ سال پیش به رحمت خدا رفت و دو دختر و دو پسر حاصل زندگی مشترکمان بود. در آن دوران من کارم تولید چادر مسافرتی بود و ۱۸ چرخ خیاطی داشتم اما همسرم ورشکسته شد و هنگامی که فوت شد من وظیفه حمایت از چهار فرزندم را برعهده داشتم بنابراین من دوباره با یک چرخ امانی، خیاطی را شروع کردم.
• شروع کار با یک چرخ خیاطی
وی با اشاره به این نکته که طبقه پایین منزلم را تبدیل به کارگاه کردم، ادامه میدهد: با کمیته امداد برای مباحث بیمه آشنا شدم و دو وام ۵ و ۱۵ میلیون تومانی دریافت کردم. از همان ابتدا اعلام کردم توانمندی کار را دارم و هدفم این است که به زودی برای اشتغال زنان بیسرپرست و یا بدپرست خانواده، فضای امنی را به وجود آورم تا آنها دغدغه تأمین هزینههای زندگی را نداشته باشند.
او توضیح میدهد: تا سال ۸۸ تولید چادر مسافرتی را ادامه دادم اما زمینه خرید آن که کاهش یافت، به صورت حرفهای وارد بازار تولید پوشاک زنانه شدم و به صورت حرفهای با برند «کروشه» مشغول به تولید هستم.
طوبی قویدل خاطرنشان میسازد: شروع کارم با یک چرخ بود و خودم همه کارهای برش، دوخت و بستهبندی را انجام میدادم اما کمکم تعداد کارکنان به کارگاه من اضافه شد و در حال حاضر در کارگاهم حدود ۱۵زن و در بیرون از کارگاه بیش از ۴۰ زن که بیشتر سرپرست خانواده یا بدسرپرست هستند، با من کار میکنند.
• راهبر شغلی
از تولیداتش که میپرسم، میگوید: همه پوشاک زنانه را تولید میکنم که شامل مانتو، شلوار، بلوز، پیراهن و... است.
او که سال گذشته به عنوان یکی از زنان نمونه کارآفرین انتخاب شده، اظهار میدارد: راهبر شغلی هستم و با کمیته امداد همکاری میکنم و بانوانی که متقاضی کار هستند به من معرفی میشوند و پس از مدتی که کارها مورد تأیید قرار گرفتند وام به آنها اعطا میشود و برایشان چرخ و کارگاه هماهنگ میکنم و زیرمجموعه خودم میشوند و برایم کار میکنند.
او تأکید میکند: همه کسانی که با من کار میکنند بانوانی هستند که بدسرپرست یا بیسرپرست هستند و زنانی که به دلیل اعتیاد همسرشان دغدغه تأمین معاش دارند و یا در آستانه طلاق هستند، اولویت دارند. از آنها میخواهم برای طلاق قدری بیشتر تأمل کنند زیرا معتقدم با کار کردن بسیاری از مشکلات آنها رفع میشود.
این مادر صبور توضیح میدهد: راهاندازی سوله تولید و مرکز پخش را در برنامههای آینده دارم و به دلیل آنکه اولویت من همیشه مادر بودنم است ترجیح دادم فعلاً در طبقه پایین منزل کارگاهم دایر باشد تا در کنار فرزندانم باشم.
او بیان میکند: دو دخترم ازدواج کردهاند و دو نوه دارم و پسر بزرگم با من همکاری میکند و پسر کوچکم سوم راهنمایی است.
• مطالعه در اوقات فراغت
از او درباره گردش مالیاش میپرسم، میگوید: گردش مالی ماهانه کاری من بیش از ۵۰۰ میلیون تومان است اما درآمد مالی من به طور متوسط ماهانه ۱۰ میلیون است.
این کارآفرین برتر درباره داشتههایش میگوید: توانستم منزلی دو طبقه بخرم که یک طبقه آن کارگاه است، خرید ماشین و باغ هم با همین تلاش انجام شد، امروز هم میدانم توانایی ایجاد یک سوله بزرگ تولید و همچنین تأسیس دفتر پخش برایم وجود دارد که این دو کار را به دلیل آنکه کنار فرزندانم باشم و همچنین بانوان بیشتری که به صورت خیاطهای بیرونبرهستند، بتوانند امکان همکاری با من را داشته باشند به آینده موکول کردهام اما خوشبختانه بضاعت و امکان این کار را دارم و چشمانداز آیندهام تبدیل کار از سنتی به صنعتی است.
• تولید ۵۰۰ هزار ماسک
او همچنین تأکید میکند: با شیوع بیماری کرونا تصمیم گرفتم برای مقطعی کارگاه را تغییر کاربری دهم و این کار را برای تولید ماسک انجام دادم و این تغییر کاربری مقطعی برای کمک به تأمین نیاز جامعه و همچنین کاهش دغدغه بانوان همکارم در راستای تأمین هزینههای زندگیشان بود و خوشبختانه جزو چند نفر اول تولید ماسک در مشهد بودیم و در این مدت بیش از ۵۰۰هزار ماسک تولید کردیم.
• نذر سلامت
وی در ادامه خاطرنشان میسازد: در دو ماه تولید ماسک انجام شد و از شروع این کار برایم جنبه اقتصادی و درآمدزایی برای خودم نداشت و در انتهای کار، تعداد ماسکهای باقیمانده را به صورت رایگان در حاشیه شهر بین مردم توزیع کردیم و الباقی آن را نیز به مردم هدیه کردیم که از ابتدا نیتم برای این کار کمک به زنانی بود که با من کار میکنند و دغدغه رکود تولید پوشاک زنانه را داشتند و همچنین به عنوان نذر سلامت برای اطرافیانم بود.
او در ادامه تصریح میکند: در همه این سالها آموختم برای موفق بودن باید تفکر کرد و پس از آن باید با افراد مختلف و کاربلد مشورت کرد و سپس تصمیم گرفت و در همه مراحل نیز توکل به خدا را فراموش نکرد.
وی در پایان یادآوری میکند: به نظر من باید هر انسانی باور قوی داشته باشد که اگر خودم نقشم را درست انجام دهم خداوند نیز بسیار زیباتر مرا حمایت میکند.
نظر شما