قدس آنلاین: با نزدیک شدن به موعد برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی ایران (۲۷ مهر ۱۳۹۹)، واشنگتن تلاش دارد با مانع تراشی در این مسیر به هر راه ممکن جلو این اتفاق را بگیرد. به عنوان یکی از آخرین تیرهای در چله، کاخ سفید بار دیگر به حربه گذشته خود یعنی توسل به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد چنگ زده تا با طرح اتهامهای واهی سیاست های پلید خود علیه کشورمان را پیش برد. اظهارات چند روز پیش «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل در مورد ایرانی بودن موشک استفاده شده در حمله به شرکت نفتی آرامکو سعودی و یا ادعای «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس اتمی در مورد اجازه ندادن تهران به بازرسان آژانس برای دسترسی به دو مکان در همین چارچوب میگنجد. این رویکرد در راستای سیاست فشار حداکثری مورد نظر واشنگتن علیه تهران قابل تفسیر و بررسی است که اهداف خاصی را دنبال کرده و کاخ سفید هم آن را به صورت شفاف بیان کرده است؛ اینکه تهران به میز مذاکره درباره موضوعات مطرح شده نه تنها در برجام، بلکه در تمام مسائلی که مد نظر مقامهای ایالات متحده است، بازگردد که یکی از مهمترین آنها مهار قدرت نظامی و موشکی کشورمان است.
این رؤیا پردازی کاخ سفید در حالی است که ایران از باب ایدئولوژی حاکم بر رفتار و گفتار کنشگران سیاسی خود به هیچ وجه مذاکره با واشنگتن را به رسمیت نشناخته و علاقهای به آن نشان نمیدهد. گرچه برخی تبادل یک پزشک ایرانی با جاسوس آمریکایی که چند هفته پیش اتفاق افتاد را گامی در نزدیکی دیدگاه های تهران و واشنگتن تعبیر کرده و آن را دریچهای بر آغاز گفت و گو خواندند، اما این خوشبینی محض است؛ چراکه با توجه به اتفاقات رخ داده و بهویژه حماقت یانکیها در به شهادت رساندن سردار سلیمانی، رهبری هرگونه مذاکره با آمریکاییها را ممنوع اعلام کرده اند. استقبال نکردن ایران از گفتوگو، برای طرف غربی محرز است و بر همین اساس است که آنها در برآوردهای خود بر اعمال حداکثر فشار اقتصادی و سیاسی بر ایران برای تسلیم ایران حساب باز کردهاند. در این میان موضوع بستن راه های دسترسی ایران به تسلیحات خارجی هم مطرح است و تلاش دارند این امیال خود را از طریق اعمال فشار بر نهادهای بین المللی عملی سازند. البته مخالفت روسیه و چین در مقابل این منفعت طلبی و زیاده خواهی آمریکا و تبدیل نهادهای بینالمللی به ابزاری برای تأمین منافعش، به سد راهی در مقابل سیاست های ضدایرانی واشنگتن بدل شده است.
ایران هم برای پاسخگویی به این اقدامهای سوء واشنگتن دست بسته نیست. تهران میتواند در واکنش به این توطئه ها اقدامهایی نظیر محدود کردن بازرسیها و حتی خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) و برجام را مدنظر قرار دهد. البته هر کدام از این گام های ذکر شده برای کشورمان تبعاتی هم خواهد داشت که یکی از مهمترین آنها بهانه دادن به دست یانکی ها در ایجاد اجماع بینالمللی ضد ایرانی به بهانه های واهی خواهد بود. مقامهای کشورمان همزمان با اعلام خروج یکجانبه دولت ترامپ از توافقنامه جامع هسته ای موسوم به برجام، خروج گام به گام از این توافق را مد نظر قرار دادند. در آن مرحله موضوع خرید زمان برای ایران مهم بود تا شاید بتواند در همکاری با اتحادیه اروپا منافع حداکثری خود را تأمین کند. گذر زمان اما نشان داده است اروپا بازیگر چندان تأثیرگذاری نبوده و در نهایت ایستادن در کنار ایالات متحده را به ماندن با ایران ترجیح میدهد. پایان تحریم تسلیحاتی حقی است که بر مبنای برجام به ایران داده شده و رعایت نکردن آن عبور از خط قرمز تهران محسوب میشود؛ بنابراین مسلم است که کشورمان در مقابل آن اقدامی مقابلهای خواهند داشت که البته نوع و وزن آن به تصمیمگیری مدیریت کلان بستگی خواهد داشت.
نظر شما