حسن احمدیفرد، روزنامهنگار و پژوهشگر
توالی و تکرار آیینها و باورها(بهویژه تعیّنشان در قالب یک شخصیت یا یک آیین خاص) در ناخودآگاه جمعی جوامع، چارچوب و پسزمینهای را شکل میدهد که رد آن را میتوان در بسیاری از تجربههای پس از آن، پی گرفت. این اتفاق که میتوان از آن به عنوان «آرکتایپ»، «کهن نمودگ» یا «کهنالگو» یاد کرد، پنجرهای به ذهن و ضمیر جامعه باز میکند؛ پنجرهای که میتوان از آن، به ساختارهایی نگریست که چارچوبهای جهانبینی جوامع و اجزا و ابعاد شخصیتشان را میسازد.
جوامع بشری هم مثل هر کدام از آدمها، شخصیتی دارند که اجزای اصلی آن، عمدتاً در روزگاران پیشین شکل گرفته است. همچنان که نخستین آموزهها در سالهای طفولیت، در ذهن و ضمیر کودکان نقش میبندد و زمینهساز شکلگیری شخصیتشان در همه سالهای بعد از آن خواهد بود. جوامع بشری هم عمده نگاه و نگرششان را از رهگذار باورهایی به دست آوردهاند که در «صبح زبان و فرهنگ و تاریخ» به آن معتقد بودهاند. از این منظر توجه به جهانبینی و نحوه نگاه جوامع به رویدادهای گوناگون، میتواند ما را به ناخودآگاه جمعی جوامع و کهنالگوهایی که در آن نقش بسته، برساند.
حضرت رضا(ع) هشتمین امام شیعیان، در سال ۲۰۱ قمری، به مکر و جبر مأمون، خلیفه غاصب عباسی، در سفری هشت ماهه از مدینه به مرو آمدند تا به ظاهر، مقام ولایتعهدی را عهدهدار شوند. حضور حضرت رضا(ع) در جغرافیای خراسان(با احتساب بخشی از روزهای سفر) کمی بیش از دو سال به طول انجامید. این سفر بیبازگشت، سرانجام با شهادت آن حضرت و به خاک سپرده شدن پیکر مطهر ایشان در خاک خراسان، به ظاهر پایان یافت؛ اما سرآغاز شکلگیری جریانی فزاینده از عشق به اهلبیت(ع) و سرسپردگی به تعالیم اصیل اسلامی نیز بود. بهزودی قبر مطهر حضرت رضا(ع) زیارتگاه خراسانیها شد.
خراسان که از عهد کهن، سرزمینی دانسته میشد که خورشید از آنجا برمیآید، حالا در مصداقی تازه، یادآور همان باورهای کهن شده بود. خورشیدِ دین و دانش، حالا در خاک خراسان قرار داشت و هم از این رو، خراسانیها، قبر مطهر ایشان را همچون نگینی درخشان دربرگرفتند و در طول قرنها، عشق و ارادتشان را در قالب زیباترین هنرها در صحن و سرای آن حضرت به نمایش گذاشتند.
عناوین و القابی که خراسانی به آن حضرت دادهاند نیز همین ارادت دیرینه را نشان میدهد. مثلاً عنوان «شمسالشموس»، مثل بسیاری از عناوین دیگر آن حضرت، ریشه روایی ندارد۱ و عمدتاً ساخته و پرداخته ذهن و ضمیر و ناخودآگاه جمعی خراسانیهاست و البته یادآور ساختارهای ذهنیای که جهانبینی این مردم را شکل میدهد.
اتفاق دیگری هم هست که نشان میدهد خراسانیها، در آینه وجود مقدس حضرت رضا(ع) باورهای کهنشان را به تماشا نشستهاند. به اذعان تاریخ، نخستین گنبدی که در جمع مزارات مقدسه شیعه طلاکاری شد، گنبد منور بارگاه حضرت رضا(ع) بود. این گنبد در عهد صفوی، نخست به دست شاهتهماسب و سپس به دست شاهعباس با خشتهای طلا مزین شد؛ ۲ و پس از آن بود که باز به دست ایرانیها، در روزگار افشاریه و قاجاریه، طلاکاری گنبد، به عتبات عالیات راه یافت و بارگاه مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) و برادر باوفایشان، طلاکاری شد... اما چرا طلا؟ زیرا در باور کهن ایرانیها، طلا اشک خورشید روی زمین است. پدران و مادران ما طلا را به آفتاب نسبت میدادند و اعتقاد داشتند که بر اثر حرارت آفتاب در بعضی زمینها حاصل میشود. ۳
در این میان، گنبد(به عنوان نماد آسمان روی زمین، در کنار مکعب به عنوان نماد سازههای مقدس) هم اساساً، ایرانی(درستتر متعلق به تمدن میانرودان) است و از معماری ایرانی به معماری اسلامی و از آنجا به معماری اروپا راه یافته است. ۴ جالب آنکه یکی از نخستین تلاشهای معماران ایرانی برای ساخت گنبد در خراسان، در حوالی مشهد در «چارطاقی بازههور» صورت گرفته است که البته ارتباط شناختهشدهای هم با خورشید دارد. ۵
ایرانیها گنبد را به عنوان نمادی از نیمکره آسمان روی زمین، خلق کردند و درست به همین خاطر، همه گنبدها، با کاشیهای آبی یا فیروزهای(و گاه به تأسی از سنت اسلامی، سبز) تزئین میشوند. در این میان یک استثنا وجود دارد و آن گنبد منور بارگاه حضرت رضا(ع) است. حتی دیگر گنبدهایی که در همین بارگاه مطهر وجود داشته و دارد، مثل گنبد مسجد گوهرشاد، همچنان فیروزهای است و طلاکاری نشده است.
نیز بر خلاف سنت مشاهد مقدسه که رسم است زائران، از پایین پا وارد شده و از بالاسر، خارج شوند، نخستین ایوانی که در حرم مطهر رضوی بنا شد، نه در ضلع پایین پا، بلکه در ضلع پشت سر، بنا شد؛ جایی که به خاطر موقعیت حرم مطهر، پیشتر و بیشتر از دیگر اضلاع، آفتابگیر است. جالب آنکه باز نخستین ایوانی که در این صحن و سرا طلاکاری شده، همین (ایوان امیر علیشیر) است. نیز پنجره پولاد در همین ضلع و در کنار همین ایوان قرار دارد.
به این همه البته اتفاق ساری و جاری دیگری را هم میتوان افزود؛ هنوز هم هر روز، درست دقایقی مانده به طلوع آفتاب و دقایقی پیش از غروب آن، در بارگاه منور حضرت رضا(ع) در سنتی کهن، نقاره میزنند... .
--
منابع و پینوشت
۱- این عبارت در منابع شیعه، نخستین بار در «مصباح کفعمی»، نزدیک به ۹۰۰ سال پس از شهادت حضرت رضا(ع) ذکر شده است.
۲- مقاله طلاکاری گنبد حرم امامرضا(ع) بهزاد نعمتی/ فصلنامه آستان هنر/ پاییز و زمستان ۱۳۹۱
۳- باورهای عامیانه مردم ایران/ صفحه ۸۰۹/ دکتر حسن ذوالفقاری با همکاری علی اکبر شیری / تهران نشر چشمه ۱۳۹۴
۴- ویکی پدیا، ذیل واژه گنبد
۵- مقاله «بازه هور؛ قدیمیترین گنبد جهان» / گیسو قائم/ منتشر شده در نخستین همایش فناوری و سازههای سنتی با محور گنبدها در سال ۱۳۹۲
نظر شما