قدس آنلاین:یکی از نمایندگان مجلس که این روزها بر سر اعتبارنامهاش دعواست، به روزنامه شرق گفته است من هم از منتقدانم چیزهایی میدانم، اما نمیگویم. این دانستنیها گویا معضلی شده است برای این مملکت. از یک دورهای چهرههایی ظهور کردند که مرتب طرفهای موهومی را به گفتن اسرار موهومی تهدید میکردند. گاهی از لیستی حرف زده میشد که در جیب دارند، گاهی فرزندان مرحومی از حقایق نامعلومی درباره پدر میگفته و کار چنان بالا گرفت که این بیماری از طبقه مسئولان به خلافکاران هم تسری یافت، بهطوریکه برخی از آنان در دادگاهها، هنگام مواجهه با ادله جرم خود، تهدید میکردند همه چیز را خواهند گفت. بعد و یا همزمان گروههایی از سلبریتیها، بیشتر هنرمندان و فوتبالیستها و چهرههای ورزشی تهدید کردند که همه چیز را میگویند و... دردسرتان ندهم، اینها همه در یک نکته مشترک بودند و آن نگفتن هیچ چیزی یا دستکم حرف بهدرد بخوری، در پایان روزه سکوتشان بود.
به نظر میرسید که این عبارات شبیه یک زبان موهوم که فقط گروههایی مخصوص آن را آموختهاند، میان خودشان رد و بدل میشود، شبیه پیغامهای مورس یا پیامهای رمزگذاری شده در دستگاههای امنیتی و امثالهم. هر دو طرف خط پیغام را میگرفتند، اما این وسط ملتی که شاهد این گفتوگوها بودند، جز همان جمله تهدیدآمیز و معمول؛ همه چیز را خواهم گفت! من هم چیزهایی میدانم! لیست همه را رو خواهم کرد! و غیره، چیز دیگری نمیشنیدند. کم کم به عنوان عضوی از این مردم به این نتیجه رسیدم که هم فرستنده و هم گیرنده اینگونه پیامها از همه چیز یکدیگر خبر دارند. همه هم چیزهایی برای رو کردن دارند، طوری که یکی از آنها صادقانه میگوید؛ فلانی را مانع شدید و علنی نکردید، مابقی را چه میکنید؟! نتیجه آنکه تنها در مواقع خاص این کد رمزها برای اهدافی خاص رد و بدل میشوند. خودشان هم میفهمند چه میگویند. اما تنها کسی که از عمق ماجرا باخبر نیست، مردمند. انگار همه، همه چیز را میدانند، جز مردم! و این جماعت وقتی میخواهند یکدیگر را بترسانند، برای هم پیغام میفرستند که فلان چیز را به مردم خواهم گفت!
کار تا آنجا بیخ پیدا میکند که حتی مدافعان شفافیت در این دعوا، ناصح میشوند که: اصلاً به چه قیمتی؟ و نقش آن ریش سفیدهای «صلوات فرست» را ایفا میکنند. بسیار خوب! دورهمی با هم حال میکنید و چشم حسودان هم کور! اما این رویه، یک مدیر دلسوز، یک مقام ارشد جگردار و یک خادم دلنگران مردم در نسل شما باقی نمیگذارد؛ زیرا همه بر همین سیاق خواهند رفت، تا ثریا. جز آن، نسل جدید مدیران هم اینگونه تفهیم میشوند که تا نظیر شما نشوند و با پیمان «آتو» بر سرکار نمانند، راهی برای ادامه حیات ندارند. بنابراین کسی به دنبال کار و خدمت نمیرود. همه به دنبال آنهستند که کمتر آتو بدهند و بیشتر بگیرند. اما دوستان من! کار از این حرفها گذشته است. بهطور مثال یکی از مشاهیر قبیله شما که به دنبال اخراج گروهبانها و به رأس رسیدن ژنرالهایی نظیر خود بود، شایع است تاکنون بیش از 23 میلیارد دلار خسارت در دعاوی نفت و گاز به ایران زده است. برخی آشکار و اثبات شده و برخی هم مبهم و معطل رسیدگی است، اما هنوز چون قهرمان دارد خدمت میکند و کسی هم جلودارش نیست؛ بنابراین این دانستههایتان دیگر کارساز نیست. از اینکه بدتر نمیشود؟ فقط باز مردم میمانند و مدیران زحمتکشی که به جرم شبیه شما نبودن، هم بهترین خدمتها را میکنند و هم سنگینترین تاوانها را میدهند و شکر خدا از آنان کم نداریم.
انتهای پیام/
نظر شما